English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده عنوان:بنیان،ریشه‌ ی امید و انسانیت

گروه خانواده عنوان:بنیان،ریشه‌ ی امید و انسانیت

سلام دوستان لیدا هستم همسفر
دلنوشته‌ای در رابطه با هفته بنیان

بنیان یعنی اساس و ریشه. زمانی که سخن از بنیان کنگره شصت به میان می‌آید، ناگزیر تصویری از ۲۸ سال خدمت و رنج بی‌دریغ در برابر چشمانم نقش می‌بندد. هیچ بهایی بالاتر از عمر نیست که به پای خدمتی والا گذاشته شود و عشقی که مثال‌زدنی است.

هفته مبارک بنیان مرا به دوردست‌ها می‌برد؛ زمانی که اولین مسافر خسته‌دل گام‌های لرزانش را در این راه نهاد تا از پس ناهمواری‌های مسیر، بتواند جاده‌ای هموار بسازد برای من و ما. پیر مرادی که به تمام بشریت فکر می‌کرد و نه فقط برای خویش، به همه انسان‌های دربند که به دنبال کوره‌راهی برای التیام زخم‌های حاصل از اعتیاد خویش بودند و سال‌های سال در کنج عزلت خود گرفتار.

و مهندس دژاکامِ این روایت، می‌توانست خود درمان شود و در سکوت و بی‌خبری به زندگی آرام خود در کنار خانواده‌اش ادامه دهد، بی‌آنکه مسئولیت عده کثیری از بیماران اعتیاد را بپذیرد و بار سنگین التیام دردهای آن‌ها را به دوش بکشد. اما او پیچش مو را می‌دید و نه فقط مو را.

آقای مهندس مفهوم انسانیت را به خوبی می‌دانست و احیای انسان‌ها را اولویت خود قرار داده بود و به همین دلیل ژرف، اقدام به بنای بنیان کنگره شصت نمود تا خیل گرفتاران در امواج متلاطم اعتیاد را به ساحل آرامش برساند.

و امروز، پس از این همه سال تلاش بی‌وقفه، از یک ریشه که روزی فرسوده شده بود، جوانه‌های بسیار و سپس درخت تنومندی به بار نشسته که هر روز شاخ و برگ آن افزایش می‌یابد و میوه‌های آن شیرین‌تر می‌گردد، چرا که ریشه‌ای بسیار مستحکم دارد.

یک انسان والا که عشق کوله‌بار اوست و محبت سرلوحه مسیرش و بنیان، همان ریشه مستحکمی است که تمامی شاخ و برگ‌ها و میوه‌ها را تغذیه می‌کند. بر من همسفر فرض است که قدردان این سیستم نورانی باشم و برای حفظ و بقای آن نهایت کوشش را بنمایم و همواره به یاد داشته باشم هرچه دارم از چنین ریشه محکمی است و باید هر لحظه شأن و منزلت این بنیان را گرامی بدارم.

سلام دوستان ساره هستم همسفر
در آغاز کلامم را با سجده‌ای عمیق از سپاس به سوی بنیان‌گذار معزز، مهندس دژاکام آغاز می‌کنم. کسی که با از خودگذشتگی بی‌بدیل، عصاره جان خود را در خدمت رهجویان و تمام کسانی قرار داد که در پیچ و خم‌های اعتیاد به دنبال فانوسی برای رهایی بودند. این بنیان، شریان حیاتی امید است.

سفر چهار ماهه من در این مسیر، پایانی بود بر تصمیمی که در دل داشتم: شرکت در آزمون استادی سال آتی. پس از مشورت با استاد راهنمای عزیزم، خانم اکرم، عزمم را جزم کرده بودم. اما درست در میانه گفتگو با مسافرم، یک تردید کوچک اما سنگین چون کوهی بر دلم نشست. تعهد، یعنی اختصاص دو یا سه روز از هفته در میان درگیری‌های کاری و شخصی؛ چطور قابل توجیه بود؟

تضاد میان مسئولیت دنیوی و معنوی در این مرحله، من را با یک تعارض اساسی روبرو کرده بود: تعهد شغلی و مالی در مقابل تعهد خدمتی و معنوی. ذهنیت قدیمی من که بر پایه محاسبات مادی و بازدهی فوری بنا شده بود، فریاد می‌زد که این زمان به طور مستقیم از منابع درآمد و استراحت من کسر می‌کند. این محاسبات، یک الگوی قدیمی بود که در آن هر ورودی باید خروجی ملموس داشته باشد.

در واقع، من درگیر معضل انتخاب منابع محدود بودم. هر ساعتی که در کنگره صرف می‌شد، یعنی کاهش توانایی برای تمرکز بر پروژه‌های کاری که مستقیماً بر بقای اقتصادی خانواده مربوط بود. اما همین تردید، زمینه‌ساز بزرگ‌ترین تلنگر شد. با خود اندیشیدم: اگر من مدعی‌ام که همیشه آرزو داشتم به همنوعان خسته از اعتیاد در شهرم کمک کنم، اگر آرزو دارم جایی برای نجات یک انسان و خانواده وجود داشته باشد، چگونه می‌توانم از وقتم دریغ کنم؟ این پرسش، نقطه عطفی شد برای من.

اگر می‌خواهم نجات‌دهنده باشم، باید ابتدا از محدودیت‌های خود رها شوم. رهایی واقعی، در گرو ایثار است و این ایثار برای ورود به مرحله جدیدی از وجود است. پنجاه سال عمرم را گذاشتم و من صرفاً برای خودم کردم. اگر هنوز به آن مرحله از ایمان نرسیده‌ام که بتوانم عصاره جانم را، آنچه برایم ارزشمندترین است، در راه خدمت به کنگره بگذارم، چگونه می‌توانم به همنوعانم کمک کنم؟

کنگره شصت این درس را به من داد که معنای حقیقی زندگی در پیوند با دیگری و خدمت به امر بزرگ‌تر نهفته است. این تلنگر نه برای سرزنش، که برای بیدار باش بود. این ندای درونی، حکم کلیدی را داشت که قفل پارادایم ذهنی مرا برای سال‌ها بسته نگه داشته بود. تصمیم گرفتم فکرم را تغییر دهم و با تمام وجود به سوی هدفی که سال‌ها در اعماق قلبم آرزویش را داشتم، حرکت کنم.

 

ویرایش و ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون دوم)
رابط خبری:همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر اکرم(لژیون سوم)

همسفران نمایندگی امیرکبیر 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .