جلسه سیزدهم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ساوه به استادی راهنما همسفر سارا، نگهبانی همسفر فخری و دبیری همسفر حدیث با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است) و تاثیر آن روی من.» روز دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:.
از دبیر، نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر میکنم. از ایجنت و گروه مرزبانی سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) من از هر وادی نکات خیلی مهمی را یاد گرفتهام. در ابتدای وادی گفته شده است آنان که مجذوب رحمت الهی هستند، به ارتقاء میرسند و آنهایی که به سورچرانی مشغولند هیچ نصیبی ندارند؛ یعنی آنهایی که طبق فرمان الهی پیش میروند، میتوانند به ارتقاء، تکامل و آرامش برسند. کسانی که به کارهای کم اهمیت سرگرم و مشغول هستند، نصیبی نخواهند داشت و به ناکجا آباد کشیده میشوند و از مسیر اصلی دور خواهند شد.
این وادی مانند یک شمشیر برنده است که هم هشدار میدهد و هم امید؛ یعنی این هشدار برای کسانی است که در بالاترین نقطه بهشت هستند و بهترین صفات را دارند با یک تغییر کوچک در حس و رفتار میتوانند به اعماق تاریکی بروند. امید برای کسانی هست که در نقطه تاریک و در عمق ظلمات هستند و امید میدهد که شما مجبور نیستید در آن وضعیت باقی بمانید شما میتوانید با سعی، تلاش و تغییرات در خودتان صفات را عوض کنید تا از عمق جهنم خارج شوید. همه انسانها در هر جایگاهی قادر هستند جایگاهشان را تغییر بدهند؛ چه به سمت مثبت و چه به سمت منفی.
همه چیز در هستی جاری و در حرکت است، این حرکت فقط مختص به انسان نیست، یعنی کل هستی بر اساس حرکت است و هیچ چیز در هستی ساکن نیست؛ چون سیر تکاملی بر مبنای تغییر، تبدیل و ترخیص اتفاق میافتد و در کل مراحل زندگی مطرح است؛ چون بزرگترین معجزه حیات خود حیات است؛ یعنی این بودن و زندگی ما، حیاتی که ما از آن برخورد داریم خودش بزرگترین معجزه است.
ما برای پی بردن به هر چیزی باید ضد آن را تجربه کنیم؛ یعنی اگر من الان در کنگره۶۰، روشنایی و حال خوش را تجربه میکنم در گذشته آن ظلمات و تاریکی را گذراندم و عبور کردهام که الان مفهوم واقعی آرامش و عشق و روشنایی را متوجه میشوم. طبق گفته قدیمیها جهان بر مبنای اضداد مثل آب، باد، خاک و آتش بنا شده؛ ولی سه مولفه خیلی مهم هست که نه تنها جهان خاکی و کره زمین بلکه تمام جهانها بر اساس صوت، نور و حس درست شده که بدون آنها جهان هستی هیچ معنایی ندارد.
نور در هستی فرمان میدهد و در قرآن هم آمده، خداوند نور آسمانها و زمین است و این خداوند است که فرمانش در جهان هستی قابل اجراست. اگر نور وجود نداشته باشد هیچ کدام از موجودات هستی از حیات برخوردار نمیشوند. در هستی صوتهای زیادی است که ما یک سری از آنها را قادر به شنیدن آن هستیم؛ چون انسان یک محدوده شنوایی دارد که مقداری بالاتر از آن یا پایینتر از آن را نمیتواند بشنود؛ پس انسان قادر به شنیدن یک سری از صوتها هست و مثل اداره مخابرات عمل میکند؛ یعنی انتقال اطلاعات و آگاهی از طریق صوت است، دقیقاٌ مثل صحبت کردن است که روابط برقرار میشود. کل ارتباط بین اجزای هستی تمام جهانها با صوت برقرار میشود. اگر صوت نباشد همه جا ساکت میشود و هیچ ارتباطی برقرار نمیشود و این صوت است که به زندگی روح میبخشد و اطلاعات میدهد.
انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش؛ یعنی من هر چیزی که هستم حاصل تلاش خودم هست و به هر جایی میرسم نتیجه عملکرد و رفتارم است و ما میتوانیم با گوش دادن به صوتهای خوب به تکامل و حال خوش برسیم. حس مانند خداوند است؛ یعنی هم هست و هم قابل لمس نیست؛ یعنی وجود دارد؛ ولی رویت پذیر نیست. ما خدا را قبول داریم و نشانههایی از آن را میبینیم حس هم همین طور است و تعریفی که برای حس آورده شده این است که اولین نیرویی که قوه عقل را به کار میاندازد. اگر حس ما خوب کار کند و باز باشد ما احساس خوشحالی را در زندگی داریم.
در این وادی جایگاه نور در دیدن و جایگاه صوت را در شنیدن و جایگاه حس را در قلب مطرح کرده است. همیشه در هستی صوت، نور و حس مثبت و منفی وجود دارد این بستگی به موج گیرنده ما دارد که در کدام جهت استفاده میکنیم که این با تغییر حس اتفاق میافتد؛ چون هر گیرندهای میتواند فرستنده هم باشد. برای تغییر صفات فقط یک راه وجود دارد و آن هم تزکیه و پالایش است و اولین قدم آن تفکر است که از تفکر سالم، ایمان سالم به وجود میآید و ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان. از ایمان سالم، عمل سالم به وجود میآید و از عمل سالم، حس سالم، از حس سالم، عقل سالم به وجود میآید و از عقل سالم به عشق سالم میرسیم.
در عشق سالم انسان، همه موجودات هستی را بیدلیل دوست دارد، پس رسیدن به عشق سالم و تغییر صفات یک شبه و یک مرتبه انجام نمیگیرد؛ بلکه نیازمند فرایند زمان است و در طول زمان اتفاق میافتد و چیزی که روی آنان تاثیر دارد آموزش سالم و تجربه مفید است که آموزش سالم در کنگره۶۰ توسط آقای مهندس وجود دارد و تجربه مفید را از الگوها و از پیشکسوتها یاد میگیریم. وقتی انسان به عشق سالم میرسد و اگر آن عشق، سالم باشد هیچ وقت به نفرت تبدیل نمیشود؛ ولی اگر عشق به نفرت تبدیل شود، قطعاً آن عشق سالم نبوده، بلکه یک شور و هیجان بوده که در این وادی گفته شده اگر عشق به شعور تبدیل نشود ماندگار نیست. امیدوارم همه ما در کنگره به عشق و محبتی که در وادی چهاردهم مطرح شده برسیم و از این آموزشها بهرهمند شویم.

مرزبانان کشیک: همسفر صدیقه و مسافر علی
تایپیست: همسفر وجیهه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
333