English Version
This Site Is Available In English

بخشش پول و ثروت نمی‌خواد، بخشش دل بزرگ می‌خواد

بخشش پول و ثروت نمی‌خواد، بخشش دل بزرگ می‌خواد

چهارمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با استادی همسفر خانم صالحه، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه «هفته گلریزان» روز پنجشنبه ۲۲ آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان صالحه هستم همسفر
خداوند خوبِ خودمُ شاکر و سپاس‌گزارم که بار دیگر به من توفیق عطا فرمود که در این جایگاه بنشینم و این جایگاه بسیار زیبا را تجربه کنم و از حضور همه شما عزیزان و بزرگواران انرژی و آموزش بگیرم.
این هفته باشکوه گلریزان را در راس به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و بعد به تک‌تک اعضای کنگره ۶۰ به ویژه اعضای محترم شعبه کریمان تبریک عرض می‌کنم و تشکر می‌کنم از ایجنت محترم شعبه قسمت مسافران آقا سینا و مرزبان‌های محترم. تشکر ویژه می‌کنم از ایجنت همسفران راهنمای بزرگوارم خانم مهیای عزیز و مرزبان‌های محترم خانم طاهره و خانم سمیه عزیزم و یه تشکر ویژه و قدردانی می‌کنم از مسافر عزیزم که به من اجازه دادند که بیام اینجا و خدمت کنم و انرژی بگیرم و به حال خوب برسم.
دستور جلسه در مورد گریزان

این هفته ما به زیبایی کامل در مورد گریزان صحبت کردیم، شنیدیم و آموختیم گریزان از زمان قدیم به منزله این بوده که در یک جایی، در یک روستایی، در یک شهری، یا محله‌ای اگه یه نفر به مشکل برمی‌خورد، حالا مشکل مالی یا هر چیزی، همه اون اهالی دست به دست هم می‌دادن و اون مشکل رو حل می‌کردن و کارش رو سر و سامان می‌دادن و براش گریزان انجام می‌دادن. در کنگره هم ما جشنی داریم به نام گریزان گریزان ما متفاوت‌تر و چه بسا زیباتر از هر گریزانی که تا الان شنیدیم هست. آقای مهندس در CD "لژیون مالی" می‌فرمایند هر موسسه ،سازمان، اداره و هر جایی که بخواد بنا بشه و افتتاح بشه نیاز به سه مولفه برای پیشرفت کارش داره: "علم و دانش" و "افراد متخصص و دانا" و "توان مالی"
اگر توان مالی در اون اداره یا جایی  که می‌خوایم بنا کنیم ضعیف عمل کنه اون بنا ، اداره یا جایی که می‌خوایم افتتاح کنیم به نابودی می‌ره. کنگره هم ازین مقوله استثنا نیست. کنگره‌۶۰ هم این سه مقوله رو داره: خدمت جانی، مالی و علمی
خدمت علمی که به لطف کنگره به زیبایی تمام داره انجام می‌شه. خدمت جانی هم که در قسمت همسفران و مسافران جدا از هم انجام میشه.خدمت‌های مالی هم همین‌‌طور.
این سه مقوله اگه به تعادل برسن ما می‌تونیم کنگره رو به پیشبرد اهدافش برسونیم و همین‌طور که می‌دونیم کنگره غیر‌دولتیه و هیچ پشتوانه‌ای از بیرون نداره و همه پشتوانه‌اش اعضای کنگره هستند و ما در نوشتار قوانین هم می‌خونیم که منابع مالی کنگره‌۶۰ کمک‌های داوطلبانه اعضا هستند و اداره اون از نظر مالی بر عهده اعضا کنگره هست. سبد قانون یازدهم که همیشه در جلسات می‌چرخه و افراد بر اساس توانایی مالی شون و جهان‌بینی که دارن از سبد حمایت می‌کنن. مبالغ داخل سبد مخصوص هزینه‌های روزمره کنگره هست حالا در هر شعبه‌ برای فیش آب و برقی که برای شعبه می‌آد مخصوصاً چایی، قند و صندلی‌ای که حالا همسفران و مسافران می‌شینن. این هزینه‌های یومیه با قانون یازدهمی انجام می‌شه و می‌چرخه.
در کنگره هزینه‌های بالاتر و سنگین‌تری از جمله خرید زمین و ساخت‌و‌ساز ساختمان و همین رهن و اجاره‌ی شعبه رو نمی‌شه با قانون یازدهم پرداخت کرد و ما باید پشتوانه مالی قوی‌تری داشته باشیم و به خاطر آقای مهندس در سال  ۱۳۸۵ شماره‌ حسابی رو تحت عنوان حمایت داوطلبانه از زمین و ساختمان عنوان کردن.
کسانی که داوطلب بودن می‌تونستن از این حساب حمایت کنن و پرداخت داشته باشن که ۸۰ درصد این پرداختی برای زمین و حساب‌های مالی شعبه بود و ۲۰درصدش به دفتر مرکزی پرداخت می‌شد.
در همین راستا بود که آقای مهندس جشن گریزان را بنا کردند.

حالا گریزان یعنی چی؟

گریزان از دیدگاه من یعنی دیده شدن، گریزان یعنی قدردانی، یعنی اینکه من ببینم و درک داشته باشم، گریزان یعنی من شاکر باشم. همیشه فکر می‌کردم اگه چیزی رو که می‌خوام به کسی ببخشم خداوند همون لحظه باید پاداش اون بخشش رو به من بده و من اون لحظه اون پاداشم رو بگیرم و قبل از اینکه بیام به کنگره معنای بخشش واقعا برام فرق می‌کرد و درک چندانی ازش نداشتم. همیشه فکر می‌کردم بخشش یعنی اون چیزی که استفاده کردم و دیگه بهش نیاز ندارم به دیگران ببخشم و همیشه دنبال دریافت بودم دریافت رو تو پول و ثروت می‌دیدم و الان واقعا درک می کنم بخشش پول و ثروت نمی‌خواد بخشش واقعا دل بزرگ می‌خواد. دریافتم همیشه اضافه شدن به موجودی کارتم نیست. همیشه فکر می‌کردم اگه مثلا امروز پولی رو پرداخت کردم مجددا باید ۱۰ برابرش رو خدا بهم بده و فکر می‌کردم این میشه دریافت و الان که می‌فهمم دریافت یعنی اینکه من همین الان خودم، خانواده‌ام، مسافرم، فرزندانم سالمیم. ما راحت می‌تونیم صبح ها صبحانه بخوریم و قرار نیست ما ناشتا پله‌های آزمایشگاه‌ها رو بالا و پایین کنیم قرار نیست ما دنبال مطب‌های دکتر تو ساختمان‌های پزشکان بگردیم خداروشکر می‌کنم که می‌تونم بدون دستگاه اکسیژن نفس بکشم خداروشکر می‌تونم بدون عصا راه برم اینا پرداخته، پرداخت خیلی چیزای کوچیک هست که من واقعا درک نداشتم من به واسطه بیماری مادرم تقریبا یک سال یک سال و نیم درگیر بیمارستان‌ها و آزمایشگاه‌های بسیاری بودم و اونجا بود که فهمیدم که واقعا در خیلی جاها میشه خداروشکر رو شکر کرد و من خیلی غافل بودم. چون اون قسمت بخش سرطانی‌ها بود افرادی با ماشین‌های چند میلیاردی می‌اومدن. بعضی وقتا باهاشون هم‌صحبت می‌شدم. می‌دیدم خیلی‌هاشون حاضر بودن تمام دارایی‌هاشون رو بدن وتا عزیزشون که به خاطرش اومدن بیمارستان خوب بشه. خیلی‌ها حاضر بودن ماشین‌های میلیاردیشون رو بدن و لحظه‌ای عزیزشون اون درد رو دیگه نکشه و واقعا اونجا بود که من بیدار شدم. اونجا بود که فهمیدم من کجا هستم و چه جای مقدسی دارم آموزش می‌گیرم. اونجا بود که فهمیدم خدا چه نوری به زندگی من تابیده.

جایی که آقای مهندس با متد DST با داروی OT تمام سرطان‌ها رو درمان می‌کنه. جایی که آقای مهندس مشکل اضافه وزن را حل کرده. جایی که آقای مهندس با D-sap تمام بیماری‌های عفونی درمان رو درمان میکنن. اینجا فهمیدم که اگه من کمکی هم به کنگره کردم اگه پولی هم تو سبد انداختم پرداخت نداشتم، همش دریافت کردم. من چگونه می‌تونم به کنگره پرداخت داشته باشم زمانی که آقای مهندس که خودشون بنیان‌گذار کنگره ۶۰ هستند، چند سال زندگیشون رو تماما وقف کنگره کردن، بیان با بغض بگن من مدیون کنگره هستم. یه حس قوی در من رشد کرد که، آره صالحه تو بدهکار کنگره‌ای و تو هر کارم بکنی به گردن کنگره حق داری باید برگردی به گذشته خودت و خوب فکر کنی ببینی کجا بودی و الان کجا هستی؟


من هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی به این آرامش در زندگی برسم و خداوند رو باز شکر می کنم که مسیر کنگره که تماماً نور و صراط مستقیم هست سر راه من و مسافران قرار گرفت که الان هم بعد این همه سال که از کنگره می‌گذره ما شاهد رهایی بسیاری از افراد هستیم. هزاران نفر از دام اعتیاد رهایی پیدا کردن هزاران خانواده‌ای که قرار بود نابود بشن و به جدایی برسند، حالا به هم برگشته و خیلی هم با آرامش دارن در کنار هم زندگی می‌کنن هزاران نفری که از اضافه وزن دارن رنج می‌برند درمان شدند. با وجود این همه، من اگه کل زندگیم رو ببخشم بازم به کنگره بدهکارم.
در آخر نقل قولی از آقای مهندس میگم که همه این زیبایی‌ها و برکات کنگره به خاطر اینه که شما ساکنین آباد، خرابی‌ها و ویرانه‌ها را آباد کردید.
ممنون که با سکوت زیباتون به صحبت‌های من گوش کردید.


تایپ: مسافر مصطفی‌ لژیون پنجم

عکس و ضبط صدا: مسافر آرمان لژیون دوم

ویرایش و ارسال: مسافر مهدی لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .