English Version
This Site Is Available In English

من آموختم که در مسیر حق، بخشش هرگز بی‌پاسخ نمی‌ماند

من آموختم که در مسیر حق، بخشش هرگز بی‌پاسخ نمی‌ماند

دومین جلسه از دور اول سری جشن‌های کنگره ۶۰ نمایندگی علی عصارزاده ویژه مسافران با نگهبانی راهنما محترم مسافر علیرضا، استادی مرزبان محترم مسافر حامد و دبیری راهنما محترم مسافر رحیم با دستور جلسه «گلریزان» روز سه‌شنبه بیست آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز گردید.

 خلاصه سخنان استاد:

 سلام دوستان حامد هستم یک مسافر .
 خداوند را شاکرم که امروز این فرصت به من داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و به‌واسطه‌ی جشن گلریزان، در این مکان مقدس جمع شده‌ایم.
جشنی که ریشه در یک سنت دیرینه و نیکو دارد؛ سنتی که از گذشته‌های دور، برای کمک به نیازمندان، بیماران، یا حتی تهیه جهیزیه برای خانواده‌ها برگزار می‌شده است.
 اما امروز در کنگره ۶۰، این سنت در قالبی تازه و الهی احیا شده است؛
به برکت نگاه و اندیشه جناب مهندس دژاکام که نخستین گلریزان را برای خودشان برگزار کردند، تا یادگار رهایی‌شان تنها برای خویش نباشد، بلکه راهی شود برای درمان و رهایی دیگر انسان‌ها.
 مهندس می‌توانستند این دانایی و تجربه را فقط برای خود نگه دارند، اما با نگاه وسیع و محبت بی‌پایانشان، تصمیم گرفتند تا دیگران هم در این مسیر نورانی قدم بگذارند، به درمان برسند و خانواده‌های بیشتری از تاریکی رها شوند.
این تفکر، پایه و اساس شکل‌گیری کنگره شد؛ تفکری بر مبنای عشق، بخشش و آموزش.
 اما اجازه بدهید از نگاه خودم هم بگویم.
جشن گلریزان فقط یک‌بار در سال برگزار می‌شود، پس حضور امروز ما تصادفی نیست. من خودم، زمانی که وارد کنگره شدم، باحال خراب و ناامید آمده بودم. اما با آغوشی باز، با محبتی صادقانه و عشقی بی‌ریا از من استقبال شد. در جمع اعضای کنگره پذیرفته شدم و آرام‌آرام فهمیدم که اینجا فقط درمان اعتیاد نیست، بلکه درمان روح و جان است. هرچه پیش‌تر رفتم، پیوندها محکم‌تر شد، عشق بیشتر شد، و فهمیدم که این مکان چقدر مقدس است.
کنگره نه‌تنها مرا درمان کرد، بلکه زندگی، خانواده و کارم را هم به مسیر درست بازگرداند. این نعمت، نتیجهٔ تلاش و عشق انسان‌هایی بود که روزی خودشان رها شدند و آنچه یافتند، برای خود نگاه نداشتند.
کنگره بر پایه علم و معرفت استوار است، اما در کنار آن، نیاز به پایه‌های مالی دارد؛ و اینجاست که اهمیت جشن گلریزان معنا پیدا می‌کند. کنگره هیچ‌گاه از بیرون کمکی نپذیرفته است. تمام قدرت و عظمتش از درون خود اعضا شکل‌گرفته؛ از همان کسانی که روزی در تاریکی بودند و امروز در نور می‌بخشند.
اما بیایید نگاهی درونی بیندازیم. وقتی امروز در گلریزان شرکت می‌کنیم، در ظاهر شاید مبلغی را اهدا می‌کنیم، اما در صور پنهان چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا من برای خودنمایی می‌بخشم، یا برای رهایی، برای بخشش، برای جداشدن از صفات منفی درونم؟ بخشش، تمرینی است برای اتصال به نیروی عشق الهی. ما می‌بخشیم تا از خود عبور کنیم و به آرامش برسیم.
در این جشن، مبالغ مختلفی اعلام می‌شود، اما ارزش واقعی در نیت است، نه در عدد.
من خودم بارها تجربه کرده‌ام که وقتی از دل بخشیده‌ام، خداوند چندبرابرش را در مسیر زندگی‌ام بازگردانده است. من آموختم که در مسیر حق، بخشش هرگز بی‌پاسخ نمی‌ماند.
در مسیر سفر، فهمیدم که کنگره به من آبرو داده است، اعتبار داده است، و مرا از فردی گم‌گشته به انسانی مفید تبدیل کرده است. به همین خاطر است که امروز، با تمام توان می‌خواهم در ساختن و پیشرفت این مجموعه سهمی داشته باشم. گاهی شاید مبلغی که می‌بخشیم، ما را از نظر مادی تهی کند، اما از نظر معنوی غنی‌ترمان می‌کند. زیرا ما معامله نمی‌کنیم؛ ما با عشق می‌بخشیم، نه برای بازگشت مادی، بلکه برای رشد روحی. خداوند وعده داده که هیچ بخششی بی‌ثمر نخواهد ماند، و وعده خداوند هرگز دروغ نیست.
من یاد گرفته‌ام که هر بار که می‌بخشم، درونم چیزی تازه متولد می‌شود؛ ایمانم بیشتر می‌شود، ترسم کمتر، و عشقم خالص‌تر. بارها گفته‌ام و باز می‌گویم: اگر امروز زنده‌ام، اگر خانواده دارم، اگر اعتبار دارم، همه را از کنگره دارم. اگر مهندس دژاکام نبود، من امروز شاید در کوچه‌های تاریکی گم شده بودم.
امروز می‌دانم که در این مسیر، هر کمکی به کنگره، در واقع کمک به خودم است. کنگره خانهٔ من است، مأمن من است، و هرچه دارم از این مکان دارم.
پس اگر روزی بگویند لباس‌هایت را بفروش برای کنگره، با افتخار می‌فروشم، چون می‌دانم اینجا، خانه عشق و ایمان است.
مهندس بارها فرمودند: ما باید یاران قوی باشیم، نه‌تنها از لحاظ مالی، بلکه از لحاظ ایمان و معرفت و من می‌خواهم ازاین‌پس، یار قوی باشم؛ هم در بخشیدن، هم در خدمت‌کردن، و هم در آموزش گرفتن.

دوستان عزیز، امروز که در این جشن حضور داریم، بیایید بهترین خودمان باشیم. به صداهای مثبت درونمان گوش دهیم، و از وسوسه‌هایی که مانع بخشیدن می‌شوند، عبور کنیم. چرا که اگر به صدای عشق گوش دهیم، آن صدا بلندتر می‌شود، اما اگر بی‌تفاوت باشیم، آرام‌آرام خاموش خواهد شد. بیایید از فرصتی که امروز خداوند در اختیارمان قرار داده، به بهترین شکل استفاده کنیم. نه از روی اجبار، بلکه از روی عشق. امروز، بهترین مشارکت خود را داشته باشیم و بهترین جشن را رقم بزنیم.
در پایان، از همه شما عزیزان سپاسگزارم که با سکوت و آرامش به صحبت‌های من گوش دادید.
امیدوارم این جشن برای همهٔ ما سرشار از عشق، بخشش و نور الهی باشد.
خداقوت و سپاس از حضور همه شما.

تصویربردار: مسافر ابوالفضل
تایپ: مسافر محسن
ویرایش: مسافر حمید
ارسال خبر: مسافر مصطفی
مرزبان خبری: مسافر علی

نمایندگی علی عصارزاده

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .