گلریزان یعنی ریزش و من یکسری صفات زشت و ناپسند را که از قبیل حرص، طمع، کینه و ... در وجودم رخنه کرده بود را باید با انجام دادن کارهای ارزشی و پذیرفتن صفات پسندیده از تکتک سلولهای وجودم پاک کنم تا سرتاپای وجودم خالی از هرگونه آلودگی شود؛ چراکه گلریزان به معنی بخشیدن با نیت قلبی و با دلی پاک است؛ بخششی که تنها مختص مادیات و با پرداخت مبلغی نمیباشد، بلکه ما باید یاد بگیریم که بتوانیم به همنوعان خود عشق بلاعوض هدیه دهیم. کمک کردن و بخشش به توانایی و قدرت درونی بالایی نیاز دارد تا بتواند با کمال آرامش و با خاطری آسوده ببخشد بدون اینکه دو دل باشد و یا هنوز ته قلبش احساس کند که آیا این کار من درست و بهجا بوده یا نه؟ اگر هر فردی خواسته درونی داشته باشد قطعاً به این توانایی و قدرت خواهد رسید و حس قشنگ، بخشش و بخشیدن واقعی را احساس خواهد کرد.
اگر من کمی فکر کنم، متوجه این نکته مهم میشوم که اگر اعتیاد از زندگی من نمیرفت شاید نمیتوانستم به معنای واژه شیرین گلریزان پی ببرم، بنابراین فکرم درگیر این موضوع میشود که علاوه بر تمامی حال بدیهایی که داشتم، مسافر من روزانه چقدر بایستی برای مواد مصرفی خود هزینه پرداخت میکرد، با این حساب حال که به حالخوش و آرامش رسیدم، میتوانم اندکی بخشش از اندوخته خود را به کنگره داشته باشم، در نتیجه بایستی قبل از هر چیزی به خودم ببخشم و برای خود ارزش قائل باشم تا بهواسطه این حس قشنگ و پاک، ابتدا باعث حال خوش خود باشم تا بتوانم با انگیزه و اشتیاق بیشتری به دیگران کمک کنم تا آنها هم این حس خوب و روز پر برکت را تجربه کنند و لذت ببرند.
آقای مهندس میفرمایند: «اگر بنایی آباد باشد، اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کمکم رو به نابودی و خرابی میرود، اما ساکنین آباد بناهای خراب و یا ویرانهها را هم میتوانند احیاء کنند.» ساکنین کنگره هم میتوانند با همت، اراده و همکاری هم به بهترین شکل کنگره را بسازند و گسترش دهند. بهعنوان مثال ساکنین نمایندگیها همه امکانات را فراهم میکنند که بیشترین رهایی را داشته باشند. ساکنین خوب ویرانهها را تبدیل به آبادی میکنند و ساکنین بد آبادی را به ویرانه و خرابی تبدیل میکنند. برای اینکه یک جامعه نمونه در رابطه با درمان اعتیاد داشته باشیم نیاز به ۳ اصل داریم. ۱_ علم و دانش: علمی که در کنگره۶۰ وجود دارد یعنی متد DST و تئوری ایکس، که در هیچ عطاری وجود ندارد، بنابراین این علم را باید گسترش داد تا انسانهای دردمند بیشتری بتوانند به وسیله این علم شگفتانگیز درمان شوند.
۲_ تخصص و متخصصها: همه ما میدانیم که راهنماها، مرزبانها، ایجنتها، اسیستانتها، نگهبانهای جلسه، اساتید جلسه، قسمتOT، نشریات و هر کسی که خدمت میکند درواقع یک متخصص میتواند باشد؛ چراکه این عزیزان قطعاً به مرحله دانایی رسیدهاند و آموزشهای لازم و مفید را فراگرفتهاند. ۳_بخش مالی و پولی: اگر انسان از اموالش به دیگران بدون هیچ چشمداشت و توقعی ببخشد و کمک کند خیر و برکت آن زیاد میشود و اگر کمک نکند در اصلخودش را نابود کرده است، بنابراین آقای مهندس لژیونهای مالی را تشکیل دادند و به همین دلیل یک هفته را به اسم لژیون مالی نامگذاری کردند که بعدها به هفته گلریزان تغییر یافت. به امید خدا در این هفته من هم به سهم خود در جشن گلریزان شرکت میکنم، چون حال خوش و آرامش امروزم را از آموزشهای ارزنده کنگره۶۰ دریافت کردهام. زندگی من بهعنوان یک همسفر تا پایان عمر درگیر و مرهون کنگره۶۰ خواهم بود؛ چراکه در هیچ جایی از دنیا نمیتوان این حس و حال خوش را تجربه کرد.
رابط خبری: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
نویسنده: همسفر شکوفه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر عفت رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
189