جلسه سوم از دور ششم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران آقا نمایندگی آکادمی با دستور جلسه " گلریزان " به استادی پهلوان مسافر احمد، نگهبانی موقت همسفر محمد و دبیری موقت همسفر علیاصغر، پنجشنبه 1404/08/15، ساعت ۱۱:15 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
خداوند را بینهایت سپاسگزارم که در بعدی هستیم که استاد، مربی و معلمی داریم و از علم و راهنماییهای آقای مهندس استفاده میکنیم و روز به روز به حال خوش یا در مسیر صراط مستقیم هدایت میشویم.
در وادیها هر چه جلوتر میرویم ادراک، احساس و برداشت ما نسبت به آن موضوع فرق میکند. در وادی سوم بیان میشود که باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. در وادی نهم میگوید پیام برای آنانی که به دنیای تازه قدم نهادند و به خویش خویشتن توجه میکنند.
باید پیمان وادی هشتم را اجرا کنیم تا به درک وادی نهم برسیم. خیلی باید تفکر کنیم. چرا این گونه است؟ در سی دی هیچی، آقای مهندس از جهان مشاع صحبت میکنند. ارسطو و ابن سینا گفتند که فقط طبیعت است و همدیگر را قبول نداشتند آن چیزی که میبینیم است و سهروردی آمدند و از جهان اشراق صحبت نمودند.
جهان اشراق جایی است که خب باید از این بعد خارج بشویم و آقای مهندس گفتند که هر دو درست میگویند.
آقای مهندس میگویند: نوشتن وادی اول تا وادی ششم، 6 ماه به طول انجامید ولی ادامه تا وادی چهاردهم، سیزده سال و نیم طول کشید.
با تفکر ساختارها آغاز میگردد. یعنی فکر کن و به وجود بیاور. فکر کن، تفکر کن، حرکت کن و خانهات را بساز. فکر کن، تفکر کن که با بچهات چگونه برخورد کنی؟
تا وادی ششم که به فرمان عقل میرسیم، به آنجا رسیدیم باید از عقل عبور کنیم. میشود رمز و راز کشف حقیقت.
حضرت علی (ع) میفرمایند: اگر دو روز شما مانند هم باشد ضرر کردهایم. یعنی اینکه از لحاظ درک و آگاهی من باید پیشرفت کنم. باید چیزهایی دریافت نمایم. در وادی هفتم میگوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنید .
ما چه وقت میتوانیم برداشت کنیم؟ باید گندمی کاشته باشم تا بتوانم برداشت کنم. ما میگوییم وعده خداوند دروغ نیست. قدری تفکر نماییم، وعده آقای مهندس هم دروغ نمیباشد.
در کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر بیان میشود که آیندگان دستگاههایی می سازند و سلول را. آیندگان دستگاه را ساختند و آقای مهندس آن را کشف کرد و بیان ژن و این اتفاقات را و دستگاه مکرو اری.
چیزی که آقای مهندس میگویند اتفاق میافتد . بعد از وادی هشتم که عبور میکنیم و پیمان اجرا میشود میگوید پیام برای آنانی که به دنیای تازه قدم نهادهاند . به دنیای تازه قدم نهادیم و موقعی است که مصرف کننده، بعد از بیست سال وارد میشود، از همه بریده است و از همه ناراحت است و به هم ریخته است. ولی وقتی وارد میشود میبیند که همه دوستش دارند.
سفر دوم یک جهان دیگری است، جهان خدمت است، جهان بندگی است. مولانا یک شعری میگوید که : مرده بودم زنده شدم، خب جمعیت احیای انسانی کنگره 60 است دیگر. میگوید مرده بودم زنده شدم، گریه بودم خنده شدم. اتفاقاتی است که همه ما تجربه کردهایم.
گاهی پول هم داریم ولی نمیتوانیم خرج کنیم. پس پول به تنهایی اگر من علماش را نداشته باشم به وجود نمیآید . گریه بودم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم .
کنگره دولت عشق است، دولت محبت است، رایگان است . آقای مهندس بغض میکند و به مسافران خانم فکر میکند. بنده حتی به بچه خودم هم فکر نمیکنم ولی آقای مهندس به فکر بچه من است.
برای ورود به جهان اشراق باید از هستیات بگذری . از امیالات بگذری . چرا بگذری؟ چون وابسته نباشی. وابسته شدیم کارمان تمام است.
استاد آقای مهندس میگویند: آیا آنانی که هنوز به آن درجهای از بخشش نرسیدهاند، قرار دادن اطلاعات برای آنها صحیح است؟ یعنی من باید بگذرم تا تنزل الملائکة و الروح در من اتفاق بیفتد و در من به وجود بیاید.
من اگر آسمانی بشوم آنگاه کلام آسمانی را متوجه میشوم. و در وادی نهم میگوید آن وقت بذر نیکو یا دانه با ارزش بکارید . بکار و نگران نباش.
و در آخر میگوید پس آن کنید که فرمان است . با من پیمان بستی نگران نباش و به حرف من گوش کن.
لوگوی کنگره 60 خوشه گندم است، خداوند میفرمایند بکارید و من چندین برابر میدهم. ولی هر جا نه. این سرزمین را آباد کن .
در گلریزان هر چقدر میتوانیم برای خودمان بکاریم. ولی بعضی وقتها نمیتوانیم. پس من میتوانم این حرکت را انجام بدهم. تا بتوانم دریافت داشته باشیم.
امیدوارم دریافت نماییم و بتوانیم صد خودمان را بازی کنیم. و گلریزان خوبی داشته باشیم . خوشی ما در خوشی دیگران است.
انشاالله بتوانیم از تاریکی هایمان عبور نماییم و از سخن به نقطه عمل حرکت کنیم.

تایپ و ویراستاری: همسفر بهنام (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر بهنام(لژیون اول)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
173