به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر، وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود .این وادی به ما میآموزد که برای شروع هر عملی یا هر مسئلهای که انسان تصمیم به انجام آن میگیرد نیاز به زمان، یعنی صبر و شکیبایی همراه با تلاش و کوشش و تکرار و تمرین دارد، تا نقطه تحمل خودش را در آن زمینه و در آن مسیر بالا ببرد تا به پیروزی برسد. خیلی از مسائل را ما ندانسته نقطه تحملمان را در آن بالا بردهایم خصوصاً در مسائل ضدارزشی و منفی چون در مسائل منفی بالا بردن نقطه تحمل نیاز به آموزش ندارد چون رو به سقوط هستیم و سقوط کردن هم زحمت نمیخواهد ولی برای برگشت از آن باید همانگونه که از کم شروع کردهایم و به بالا رسیدهایم همانگونه هم کمکم باید از آن مسئله خارج شویم. ولی در مسائل مثبت و در مسیر مثبت که همان صعود است مانند ورزش و هنر و ... و دوری از ضدارزشها نیاز به آموزش و تفکر و تجربه نیز هست که با تلاش و کوشش و صبر و بردباری و تکرار و تمرین و به صورت آرام آرام میتوانیم در مسیر مثبت قرار بگیریم حتی برای مقاومت در برابر مشکلات و حل آنها باید نقطه تحمل مان را بالا ببریم و هر مشکلی را آرام آرام حل کنیم تا به پیروزی برسیم. همانگونه که حضرت علی میفرمایند: انسان شکیبا پیروزی را از دست نمیدهد. هر مقدار هم زمان آن طولانی باشد. ما انسانها فکر میکنیم که همیشه کوتاهترین راه ما را زودتر به نتیجه میرساند و من قبل از ورود به کنگره همیشه کوتاهترین راه را انتخاب میکردم و همیشه شتابزده عمل میکردم و تحمل هیچ سختی و هیچ مشکلی را نداشتم تا با آموزشهای کنگره فرا گرفتم که چگونه با پارامتر زمان و تلاش و کوشش نقطه تحملم را در مسایل مختلف بالا ببرم تجربه دیگری که من دارم در مورد نقطه تحمل در مسائل مثبت مانند هنر که نیاز به تکرار و تمرین بسیار دارد و صبر و شکیبایی زیادی میخواهد اما تنها چیزی که تمام زحمت انسان را هدر میدهد و این مسیر مثبت را تبدیل به یک مسئله منفی میکند که باعث انحراف انسان از مسیر میشود این است که در ذهن خود غیر از موفقیت یک هدف منفی هم قرار داده باشم آن هم رقابت کردن با یک هنرمند دیگر و خودنمایی کردن و کوچک کردن فرد هنرمند دیگر یا ضربه زدن به جایگاه دیگر هنرمندان است که این پیروزی نیست فقط ضلع منیت جهالت من را حسابی پررنگ میکند و مسیر مثبت من به مسیر منفی تبدیل میکند و باعث سقوط من میشود با تشکر مسافر شهرام از لژیون دوازدهم.
------------------------------------
سلام دوستان محمد هستم مسافر، به آرامی و با صبر و حوصله از هشت وادی ..هشت مدرسه و کارگاه آموزشی درس زندگی عبور کردهام گاهی مانند کودکی بازیگوش و گاهی با نگاهی عمیق به اطراف نگاه کردم به قدر فهم و توان اندک توشهای در طول مسیر بر گرفتهام. اکنون به وادی و راه نهم وارد شدم .. تابلو ورودی توجه مرا به خود جلب کرد وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود. با نگاه به عنوان این وادی هزاران سوال در ذهنم شکل گرفت کنجکاوی من وقتی بیشتر تحریک شد که دیدم نوشته شده: پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهادهاند ..آری دیدم واقعاً دنیای تازه من چقدر زیبا تر شده از جهانی مملو از ترس و اضطراب به دنیایی وارد شدهام که امید در آن موج میزند، غرق در افکار خود بودم که به این عنوان رسیدم که از سخن به نقطه عمل حرکت نمایید. با امید به رحمت ماورا دروغ چرا؟ گاهی در مسیر مشکلاتی پیش میآمد گاهی به دو راهیها که میرسیدم دچار تردید میشدم مشاوران هر دو پیام خود را میدادند یکی راه فجور و تباهی را پیشنهاد میداد آن هم در انواع لباسهای زیبا و دیگری راه سعادت را. راه سعادت گاهی زیاد ساده بود مثل آب پاک گوارا در ظرف سفالی به یاد حرفهای راهنمایم افتادم پس آن کنید که فرمان است ، مشکلات لعنت خداوند نیستند، باید راه حل کردن مشکلات را یاد بگیریم پله پله مواد مصرفی را کاهش داد، آموزش گرفت و قوی شد پس انتخاب خودم را کردم و به راه افتادم با تکرار و تمرین و گذشت زمان دیدم واقعاً میشود نقطه تحمل را زیاد کرد هرچه تمرین کنیم قویتر میشویم و این عین عدالت است عدالت یعنی تعادل یعنی هر چیز در جای خودش. پس اگر درست انتخاب کنیم از جادههای پر پیچ و خم زندگی به سلامت عبور خواهیم کرد. در آخر هم از راهنمای گرامی حسین آقا تشکر میکنم.
تنظیم و ارسال: مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
68