English Version
This Site Is Available In English

برنامه من برای درمان

برنامه من برای درمان

هشتمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰  نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی مسافر رضا ، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر نصرالله با دستور جلسه ‌« وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود » روز یک شنبه 11 آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام‌ دوستان رضا‌ هستم ‌یک ‌مسافر، من شاکر خداوند‌ هستم که دوباره توانستم در این جایگاه خدمت کنم‌ و‌ از‌ مهندس، ایجنت محترم، مرزبانان و راهنمای عزیزم و کلیه خدمتگزاران تشکر می‌کنم،‌‌ من پانزده سال مصرف کننده بودم و همیشه فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردم بهترین راه کوتاه‌ترین راه است‌ و‌ می‌توانم این اعتیاد را راحت جمع کنم‌ ولی اوضاع هر روز بدتر می‌شد و روز به روز مصرفم بالاتر می‌رفت و دست به خود‌ درمانی می‌زدم‌ و در خانه خودم را زندانی می‌کردم‌ خیلی خودم‌ و ‌اطرافیان را اذیت کردم ولی بعد از چند ماه‌ برگشت می‌کردم.‌‌
تشکر‌ می‌کنم از کسانی که پیام کنگره را به من رساندند وقتی با حال خیلی بد‌ به کنگره ‌آمدم‌ می‌گفتم اینها چه می‌گویند،‌ ولی وقتی‌ از راهنمای تازه‌واردین‌‌ مشاوره گرفتم‌ و راهنما‌ و ‌لژیون‌ انتخاب کردم دیدم تمام کارهای بیرون برای ترک هیچ ارزشی ندارد و کار اینجا انجام می‌شود. وقتی به کنگره می‌آمدم‌ و‌ جلسه شروع می‌شد همیشه یک حسی به من می‌گفت: در ابتدای ورود به کنگره وقتی به جلسه می‌آمدم، چون حس‌هایم یخ زده بود، از یک طرف به خودم می‌گفتم کنگره را ول کنم و بروم اما از طرف دیگر به خودم می‌گفتم بنشین و دوام بیاور و تحمل کن، بالاخره همه چیز درست می‌شود.

وقتی نوشتن سی‌دی‌ها را شروع کردم متوجه شدم که اعتیاد علاوه بر جسم، به روان و جهان‌بینی من هم آسیب زده است. اما در طول سفر با اجرای توصیه‌ها و فرمان‌های راهنمایم به نتیجه خوبی رسیدم. زمانی که من در تاریکی بودم همیشه یک نیرویی جلوی حرکت من را می‌گرفت و مرا در سکون نگه‌ می‌داشت. اگر کسی وادی هشتم که می‌گوید با حرکت راه نمایان می‌شود را کار نکرده باشد، وادی نهم هم برایش کارساز نخواهد بود. وقتی من سفرم را آغاز کردم و حرکت را شروع کردم، وسوسه و مشکلات بر سر راهم ظاهر می‌شدند، متوجه شدم که باید تحمل کنم تا در نهایت از این سختی‌ها خارج شوم و به هدف برسم.

من در طول سفر به خودم می‌گفتم  تو بخاطر اعتیاد، اعتبار و داشته‌هایت را گذاشتی و به تاریکی‌ها رفتی، ولی الان که به کنگره آمده‌ای و در مسیر درمان هستی، اگر صبر و تحمل داشته باشی همه چیز درست می‌شود. برنامه من برای درمان این بود که اول صددرصد توانم را بگذارم برای کنگره۶۰ و درمان خودم، تا بتوانم از این طوفان عبور کنم. و خدا را شکر می‌کنم که توانستم سفرم را به خوبی  به پایان برسانم.
تایپ: مسافر احمد و همسفر پیمان
عکس: مسافر مصطفی
تنظیم و ارسال: مسافر حسین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .