English Version
This Site Is Available In English

کابوس و افکار منفی جسم‌ام را تخریب کرده بود

کابوس و افکار منفی جسم‌ام را تخریب کرده بود

در یکی از روزهای گرم خرداد ۱۴۰۱ فصل جدیدی در زندگی من آغاز شد، آغازی که خداوند برای من مقدر کرده است تا راهنمایی من را در آغوش خود بپذیرد و با محبت‌هایشان من را از تاريکی‌ها به طرف نور هدایت کند و مسیر زندگی‌ام را به سمت آرامش، عشق و محبت سوق بدهد. قبل از کنگره حال روحی خوبی نداشتم، من در یک حادثه‌ای دچار افسردگی شدید شده بودم هشت سال بود نتوانستم یک شب راحت بخوابم آن کابوس‌ها و افکار منفی جسم من را تخریب کرده بودند. وقتی پاییز می‌آمد سه ماه بود؛ ولی برای  من انگار سه سال بود پیش خودم می‌گفتم این شب‌ها خیلی طولانی است من  چه‌طوری تا صبح بیدار بمانم، دخترم را هم نمی‌گذاشتم بخوابد خیلی اذیت می‌کردم. در کنار یک مصرف‌کننده زندگی می‌کردم حالم بدتر و بدتر می‌شد، نمی‌دانستم حال خرابی خودم را یا اعتیاد مسافرم را تحمل کنم. از نظر روحی و روانی به من فشار آمده بود. بعد از چند ماه که به کنگره آمده‌ام توانستم شب‌ها با آرامش به رختخواب بروم و راحت بخوابم، بابت این عمل عظیم خداوند را شکر می‌کنم که راه کنگره را سر راه من قرار داد. از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم، از راهنما خودم  همسفر فیروزه تشکر می‌کنم که درست زندگی کردن را به من آموزش داده‌اند. از خداوند می‌خواهم که اذن ورود مسافران و همسفران به کنگره صادر شود و این حال خوش نصیب همه بشود.
نویسنده: همسفر مقدسه رهجوی راهنما همسفر فیروزه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه لژیون چهارم (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی نیما یوشیج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .