English Version
This Site Is Available In English

تلاش ما و تیم مرزبانی بی‌ثمر نبوده

تلاش ما و تیم مرزبانی بی‌ثمر نبوده

 

همسفر زینب و مسافر حسن با بیش از ۲۰ سال تخریب و آنتی‌ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند. با متد DST و شربت OT، مدت ۱۱ ماه و ۶ روز سفر کردند؛ با راهنمایی مسافر الله‌قلی و راهنمای همسفر ملیحه. در حال حاضر، ۶ سال است که به لطف خداوند و دستان پرتوان آقای مهندس، آزاد و رها هستند. رشته‌ی ورزشی ایشان در کنگره: بدمینتون.

۲- لطفاً از حس‌ و حال و تجربه و آموزش‌هایی که از دوران ایجنتی خود در شعبه گرگان به دست آوردید برای ما بیان کنید؟

من وقتی وارد شعبه گرگان شدم، هم حس خوب داشتم و هم حس ترس. در ادامه دیدم حس‌و‌حالم فوق‌العاده خوب شد؛ چون بچه‌هایی را دیدم که پر از عشق بودند و خیلی دوستشان داشتم. از دوره‌ی خدمتی‌ام واقعاً لذت بردم؛ چون هر جایگاهی که خدمت می‌کنیم همیشه گل و بلبل نیست و تجربه همین‌طوری به دست نمی‌آید. یعنی اگر همه‌چیز همیشه خوب باشد، تجربه‌ی خاصی به دست نمی‌آید. حتماً باید به موانع و مشکلاتی برخورد کنیم تا بتوانیم تجربه به دست بیاوریم و آموزش کسب کنیم. در مسیر خدمت، وقتی خدمت خالصانه و بر مبنای عدالت، معرفت و عمل سالم باشد، قطعاً خداوند در این مسیر کمک می‌کند و همین چالش‌ها می‌آیند تا ما را بسازند. زینبی که پارسال وارد شعبه گرگان شد، با زینبی که الان ۱۴ ماه خدمت کرده خیلی فرق دارد. من تغییرات زیادی در خودم احساس می‌کنم؛ خیلی بزرگ‌تر شدم، رشد کردم و تجربیات بیشتری به دست آوردم. وقتی وارد لژیون هستی، با تعداد محدودی از همسفران سر و کار داری، ولی وقتی وارد یک شعبه می‌شوی و مسئولیت آن را برعهده می‌گیری، قطعاً با افراد زیادی در ارتباط خواهی بود. هر فردی به تو آموزشی می‌دهد و تجربه‌ای در کنارش به دست می‌آوری. من واقعاً این آموزش‌ها و تجربه‌ها و این حس‌وحال قشنگ را مدیون شعبه‌ی گرگان و بچه‌های عزیز شعبه گرگان هستم.

۳- از اینکه دوره‌ی خدمت ایجنتی شما رو به اتمام است، چه حسی دارید؟ همان‌طور که در وادی سیزدهم می‌گوید: «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است.» به قول آقای مهندس، وقتی جایگاهی به شما داده می‌شود و این جایگاه و دوره‌ی خدمتی تمام می‌شود، آن را با عشق تقدیم نفر بعدی کنید و مطمئن باشید جایگاه دیگری برای شما در نظر گرفته خواهد شد. من هم صد درصد همین کار را انجام می‌دهم و از دوره‌ی ایجنتی در شعبه گرگان خیلی خوشحال بودم؛ چون واقعاً تمام تلاشم را کردم و بر مبنای عدالت، عمل سالم و معرفت همراه با عشق و محبت خدمت کردم. الان که نتیجه‌ی کارم را می‌بینم، واقعاً خوشحالم؛ چون وقتی شعبه را با حس‌وحال فوق‌العاده عالی می‌بینم، می‌دانم تلاش ما و تیم مرزبانی بی‌ثمر نبوده و به نتیجه نشسته است. فقط یک دل‌تنگی باقی می‌ماند و آن پیوند محبتی است که بین اعضای شعبه گرگان و من بسته شد. این دل‌تنگی برایم آزاردهنده است.

۴- لطفاً نظرتان را در خصوص لژیون مرزبانی و مفهوم مرزبان بفرمایید؟

لژیون مرزبانی مجریان قوانین و مرزها در کنگره هستند و فعالیت آن‌ها هدایت اعضا در این مسیر است. مرزبان، اداره‌کننده‌ی نمایندگی‌های کنگره۶۰ است؛ حافظ و نگهبان مرزهای علمی و معنوی شامل اصول، قوانین و حرمت کنگره۶۰ در نمایندگی‌های خودشان. مرزبانان همچنین مسئول مستقیم کیفیت آموزشی و درجه‌ی استحکام پایه‌های علمی و مالی نمایندگی‌های خودشان هستند. در واقع، مرزبانان مسئولیت‌های اجرایی در نمایندگی‌هایشان را برعهده دارند.

۵- مهم‌ترین آموزشی که در این جایگاه به شما داده شده چه چیزی بوده و آیا این جایگاه به بالا بردن نقطه‌ی تحمل شما کمک کرده است؟

تمام دوره‌ی خدمت ایجنتی من سراسر آموزش بود و من در حال آموزش گرفتن بودم. مهم‌ترین آموزشی که در این جایگاه گرفتم این بود که برای تغییر آدم‌ها زور اضافی نزنم و سعی کنم خودم تغییر کنم؛ قطعاً اطرافیانم هم تغییر خواهند کرد. همچنین نقطه‌ی تحمل من بالا رفت. چون با افراد زیادی سر و کار داشتم و چالش‌های زیادی را در مسیر خدمتم تجربه کردم. صد درصد نقطه‌ی تحمل من قبل و بعد از دوره‌ی ایجنتی کاملاً متفاوت است و احساس می‌کنم یک پله رشد در من اتفاق افتاده است. این را مدیون توفیق خداوند، آقای مهندس و خانواده‌ی محترم ایشان هستم.

همسفر سهیلا به همراه مسافرشان محمدعلی با آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره خوراکی وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به راهنمایی همسفر زینب، و همچنین با راهنمایی مسافرشان، مسافر حمید، سفر کردند و در حال حاضر به مدت ۲۳ ماه است که به لطف خدا و با دستان پرمهر آقای مهندس دژاکام، آزاد و رها هستند. ورزش ایشان در کنگره: بدمینتون.

۱_لطفاً کمی از زیبایی و چالش‌هایی که در این خدمت با آن مواجه شدید برایمان بگویید؟

خب، من هنوز در اول این مسیر هستم و سه ماه است که در این جایگاه خدمت می‌کنم و هنوز با چالش‌های خاصی روبه‌رو نشدم. انضباط حرف اول را می‌زند در مرزبانی و همین باعث می‌شود که امنیت و آرامش در جلسات همیشه حکم‌فرما باشد. مرزبانی سراسر عشق و محبت است و هر لحظه‌اش در حال دریافت آموزش و تجربه کسب کردن هستم. در نهایت حس و حال خوبی هم به دنبالش دریافت می‌کنم. خدمت مرزبانی وسعت دید بالایی می‌خواهد و باید به تمام اعضا عشق و محبت داشته باشیم و بستری را فراهم کنیم تا راهنماها آرامش داشته باشند و حس خوبی دریافت کنند. در هر جایگاهی باید پیوسته تلاش کنیم که در آخر خروجی خوبی داشته باشیم.

۲_ آیا در دوران خدمت شما، اتفاقی افتاده که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟

در همین مدت کم متوجه شدم خیلی چیزها را باید ببینی ولی نادیده بگیری و این باعث رنج و اذیت می‌شود، اما همین‌ها صبر و تحمل انسان را می‌آزماید. در این جایگاه، سنگ صبور بچه‌های شعبه هستی. یک نکته‌ای که برایم خیلی جالب بود این است که من سال‌ها پیش در کلاس کامپیوتر شرکت کردم و آزمون دادم و قصد داشتم در شرکتی مشغول به کار شوم، اما موافقت نکردند و حسرت این کار بر دلم ماند. اما حالا در جایگاه مرزبانی، مرزبان آمار شده‌ام و با سیستم کارهایی انجام می‌دهم که این برایم خیلی جالب و شیرین بود؛ به لطف خدا و آقای مهندس در کنگره به خواسته‌ام رسیدم و خیلی خوشحالم که می‌توانم قدم کوچکی در پیشبرد اهداف کنگره بردارم.

۳_ دلیل ماندن شما در کنگره و پذیرفتن این خدمت چیست؟

وقتی من به کنگره آمدم، متوجه شدم که اصلاً خودم را دوست ندارم و به خودم بها نمی‌دهم و انگار در خواب بودم. اما الان، به لطف آموزش‌هایی که از آقای مهندس و راهنمایم دریافت کرده‌ام، بیدار شدم. البته هنوز هم نیاز به آموزش دارم. وقتی به این حد از بیداری و آگاهی رسیدم، بی‌شک دوست دارم بمانم و دینم را به کنگره و عزیزانی که مثل من تشنه آموزش هستند ادا کنم. همان‌طور که من در کنگره به حال خوش رسیدم، وظیفه خود دانستم که پذیرای هر خدمتی باشم. در کنگره هر جایگاه برایم ارزشمند است و برایم فرقی نمی‌کند آن جایگاه مرتبه پایینی داشته باشد یا بالا؛ فقط می‌خواهم به بقیه افراد کمک کنم، حال خوش بدهم و خدمت‌گزار کنگره باشم.

۴_ جایگاه خدمت مرزبانی با خدمت کردن در جایگاه‌های قبلی چه تفاوتی دارد؟

جایگاه مرزبانی مسئولیت خیلی سنگینی دارد و به نوعی اداره کردن شعبه و اعضا می‌باشد. مرزبانان بازوان شعب هستند. به قول آقای مهندس، خدمت مرزبانی مثل راه رفتن روی گدازه‌های آتش است، ولی گاهی اوقات این گدازه‌ها تبدیل به نسیم خنکی می‌شوند و به سمت تو می‌وزند؛ زیرا تو در اثر قدرت این عشق، سوزندگی این آتش را این‌گونه حس خواهی کرد. در جایگاه مرزبانی، نقطه تحمل بسیار بالا می‌رود و فرصت خوبی است که انسان از لحظه‌لحظه این خدمت استفاده کند. و در آخرِ خدمت، تفاوتی بین قبل و بعد خدمت در خودش به وجود بیاورد. در هر جایگاه خدمتی باید ظرفیت آن جایگاه در فرد شکل گرفته باشد، تا در مواجهه با مسائل و چالش‌های خدمتی به درستی عمل کند. همچنین در هر جایگاه خدمتی باید تابع قوانین آن جایگاه باشیم.

سخن آخر؛ خداوند را شاکر و سپاس‌گزارم که مرا با چنین مرکزی آشنا کرد و همین‌طور از آقای مهندس کمال تشکر را دارم که بستری برای ما فراهم کردند تا این اوقات خوش را برای خود و خانواده‌مان بسازیم. باید بگویم کسانی که خدمت نمی‌کنند، صددرصد در حال اشتباه هستند، چراکه این حال خوش را از خودشان دریغ می‌کنند. امیدوارم تا زمانی که کنگره به من اجازه خدمت کردن می‌دهد بمانم و از خدماتی که انجام می‌دهم نهایت لذت را ببرم.

همسفر مینا به همراه مسافر مجید با بیش از ۱۰ سال تخریب و آنتی ایکس مصرفی تریاک وارد کنگره شدند و با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر مجید و راهنمایی همسفر حدیقه، سفر کردند و در حال حاضر به مدت یک سال و چهار ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر مهندس، آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان در کنگره: دارت و بدمینتون.

۱_ کدام پیام را در کنگره بیشتر دوست دارید؟ چرا؟ این جمله مهندس که می‌فرمایند: «سختی‌ها و مشکلات را لعنت خداوند ندانیم» زندگی من را متحول کرد. از این جمله آموختم همیشه در پس هر مشکل، روزنه امیدی هست؛ مانند طوفانی که بعد از پایانش رنگین‌کمانی زیبا در آسمان پدیدار خواهد شد. فقط کافی است صبور باشیم و به قدرت مطلق توکل داشته باشیم.

۲_ عمل سالم از دیدگاه مرزبانی چیست؟

به نظر من، عمل سالم عملی است که در چهارچوب قوانین کنگره۶۰ باشد و با خلوص نیت و عشق، به رشد ما و همچنین اهداف متعالی کنگره۶۰ جامه عمل بپوشاند. گاهی فکر می‌کنیم کاری که انجام می‌دهیم عمل سالم است، اما در اصل چنین نیست. در کنگره می‌آموزیم که چگونه اعمال خود را به بوته آزمایش بگذاریم و با هر بار خطا و کسب تجربه، به عمل سالم نزدیک و نزدیک‌تر شویم.

۳_ رمز موفقیت و پیشرفت یک نمایندگی در چیست؟ فکر می‌کنم همدلی بین اعضا باشد؛ اینکه هم نسبت به هم احساس مسئولیت و تعهد داشته باشیم. به گفته آقای مهندس: «همه برای یکی و یکی برای همه». روزی همه خدمت‌گزاران با همدلی و همراهی، تمام امکانات را برای رهایی من و مسافرم مهیا کردند؛ حال نوبت ماست که در کنار سفر اولی‌ها باشیم تا طعم شیرین رهایی را بچشند. این چرخه‌ای است که مدام تکرار می‌شود و رمز پیشرفت هر نمایندگی است.

۴_ لطفاً ویژگی‌ها و خصوصیات یک مرزبان خوب چیست و احساس خود را به هنگام خدمت در این ارزشمند بیان کنید؟ قطعا  مرزبانی است که روابط کنار گذاشته می‌شوند و پیرو ضوابط می‌شویم. یک مرزبان حافظ اصول کنگره است و در درجه اول الگویی برای سایرین، و بعد یک خدمت‌گزار است. مرزبان خوب کسی است که بتواند قوانین را، هرچند برای سایرین ناخوشایند باشد، با زبانی شیوا و آمیخته با عشق و محبت اجرا کند. در اجرای آن‌ها باید اول خداوند، و بعد خدمت و جایگاهی که به او عطا شده، در نظر گرفته شود. انجام این کار به نظر آسان می‌آید، اما وقتی به مرحله اجرا می‌رسد و فرد مقابلت را می‌بینی که شاید یکی از نزدیکان خودت باشد، مشخص می‌شود که چند مرده حلاجی! آنجاست که باید سوگندی را که روز اول جاری نمودی در ذهنت تداعی کنی.

۵_ به نظر شما یک همسفر چگونه می‌تواند با توجه به تمام تخریب‌ها و حس‌های منفی در گذشته، حس خود را پالایش کند؟

به نظر من، تنها راه پالایش حس بخشش در سایه آموزش است. تا زمانی که از دیگران کینه در دل داشته باشی، نمی‌توانی حس خود را صاف و زلال نمایی. مهندس همیشه می‌فرمایند: «انسان‌هایی که نمی‌بخشند، بدبختند» و راه بخشش را در آموزش‌ها به ما نشان می‌دهند. خدمت کردن هم نوعی پالایش حس است. وقتی بدون توقع خدمت می‌کنی، انرژی می‌بخشی و این انرژی به خودت باز خواهد گشت و باعث پالایش بیشتر خواهد شد.

مصاحبه کننده، تایپ و طراح سوالات: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)

ويرايش: همسفر ماجده رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)

عکاس: همسفر غزاله رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)

تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)خدمت‌گزار سایت 

همسفران نمایندگی گرگان 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .