English Version
This Site Is Available In English

شیشه مخدر نیست، مخرب است.

شیشه مخدر نیست، مخرب است.

جلسه هفتم از دور دوازدهم، سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی ایران با استادی ایجنت محترم مسافر منوچهر، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» پنج‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان منوچهر هستم‌ یک مسافر.
از حسن آقا نگهبان جلسه و دبیر محترم‌شان سپاس‌گزارم که اجازه دادند اولین مشارکت را داشته باشم، انشاالله که باهم یک جلسه خوبی داشته باشیم. ابتدا جا دارد به آقا رضا و حسن آقا بابت دریافت شال راهنمایی شال راهنمایی تبریک بگویم، به آقا نورالله تبریک می‌گویم که نامه لژیون اش آمده و انشا الله بعد از تعطیلات شروع به فعالیت می‌کند. تشکر از مرزبان‌ها و راهنماها که‌ در جلسه هماهنگی لژیون سردار استان قزوین شرکت کردند، همه عزیزان واقعاً سنگ تمام گذاشتند و نشان دادند که شعبه ایران مثل همیشه قوی و پویا است.

دستور جلسه این هفته تخریب‌های شیشه است، شيشه همان آمفتامین‌ها یا کریستال می‌باشد که یکی از خطرناک‌ترین مواد صنعتی است.
آقای مهندس می‌گویند: شیشه مخدر نیست، مخرب است. با مصرف شیشه ۱۱ برابر دوپامین مغز فعالیتش بالا می‌رود و شخص با مصرف مداوم دچار توهم‌هایی می‌شود و چیزهایی می‌بیند که ما نمی‌بینیم، ایشان می‌گویند: چیزهایی که ما نمی‌بینیم دلیل بر این نيستند که وجود ندارد، مثل امواج رادیویی که‌ هست و ما نمی‌بینیم، ولی هست. شيشه اولين بار در سال ۱۸۸۷میلادی توسط شیمی‌دان آلمانی ساخته و برای جنگ جهانی استفاده  شد که به‌صورت خوراکی به سربازان می‌دادند که هوشيار باشند. الآن به‌عنوان خطرناک‌ترین وسخت ترین مواد درجهان هست ولی در کنگره، ۲۰سال است که‌ درمانش به‌راحتی انجام‌شده است. آقای مهندس دو سال پیش اعلام کردند؛ بالاترین رهایی درسال ۱۴۰۱ برای شیشه بود، یعنی راحت‌ترین درمان درکنگره۶۰، درمان شیشه می‌باشد.

در آمریکا که‌ قطب صنعت علم دنیا است، می‌گویند روزی برسد که به موادی برسیم که مثل متادون نگهدارنده باشد. در کنگره ۲۰سال است که شیشه به‌راحتی درمان می‌شود، خیلی راحت کسی که به کنگره۶۰ می‌آید، حرف راهنمایش را گوش کند و فرمانبردار باشد،با هر مقدار مصرفی و با هر نوع مصرفی به‌راحتی می‌تواند درمان شود. تخریب‌هايي شیشه روی سیستم ایکس و سیستم عصبی بدن می‌باشد. کم‌اشتهایی، پوسیدگی دندان، بی‌خوابی‌های مزمن از عوارض مصرف شیشه می‌باشد، مصرف‌کننده شیشه همیشه خسته است، چون شب خواب راحتی ندارد.
مشکلات پوستی، اختلال در سیستم ایکس، فرسایش تدریجی اعضای بدن مانند قلب، کبد، تخریب‌های صور پنهان و آشکار جسم از عوارض دیگر مصرف شیشه می‌باشد. من یک‌بار شیشه مصرف کردم و ۴ شبانه‌روز کابوس می‌ديدم، اصلاً یک دقیقه خواب نداشتم، سالها ماشینم را تمیز نمی‌کردم،رفتم داشبورد ماشین را شب تا صبح تمیز کردم و خوابم نمی‌برد.

من خودم ۲۰ سال مواد سنتی مصرف کرده‌ام که به‌اندازه یک‌بار مصرف شیشه تخریب نداشت. شیشه در کنگره به‌راحتی درمان می‌شود، به شرطی که اصول و قوانین را رعایت کنیم. دیروز یک نفر پیش آقای صداقت دیده بان محترم آمده بود که انضباطی شیشه بود، برای چندمین بار به کنگره۶۰ آمده بود. آقای صداقت به او گفت: شما از سال ۱۳۸۸ به کنگره می‌آیید. ایشان جواب داد؛ شیشه خیلی قوی است. آقای صداقت پاسخ دادند: شما ۱.۵ تا ۲ سی‌سی شربت OT می‌خورید که خیلی قوی‌تر از شیشه هست، اما چون فکرت درگیراست نمی‌توانی جدا شوی.
آقای مهندس می‌گویند؛ هر کاری که بخواهی انجام بدهی باید اول آن را در ذهن ات  انجام دهی، مانند لژیون جونز که اگر می‌خواهی از اضافه‌وزن رها شوی باید اول در ذهن خودت آن را به تصویر بکشی. خواست، تقدیر وفرمان هستند؛ به شرطی که خواسته داشته باشید.

دستور جلسه دوم در مورد تولد یک سال رهایی مرزبان محترم، آقا سعید است، این تولد را در رأس به آقای مهندس، به خود ایشان، همسفرانش که همسرش و  پسرش احمد آقا هستند، راهنمای همسفران‌شان، آقا حامد و خانم پریسا تبریک می‌گویم.
آقا سعید همراه چند نفر دیگر به کنگره آمدند ولی هیچ‌کدام از آن‌ها به غیر ایشان ماندگار نشدند، ایشان از اول فرمان‌بردار بود، حرف گوش می‌کرد، در  سفر اول ۷۰ تا سی دی  نوشت.
الآن هم در پیام تولدش آمده: بدون عشق نمی‌توان از عشق سخن گفت و آقا سعید هم بدون عشق نمی‌توانست خدمت کند. واقعاً باید عشق داشته باشی که ساعت ۱:۳۰ ظهر بیایی کنگره و شعبه را بازکنی، ساعت ۹ شب بروی، تهران بروی و کارهای مالی را انجام دهی و برجک هم بخوری، نقطه تحملت بالا برود تا در بیرون از کنگره از حرف دیگران ناراحت نشوی و روی اشتباهات خود بیشتر کارکنی و این‌ها با آ موش‌های کنگره۶۰ امکان‌پذیر است.

امیدوارم که شال راهنمایی را بگيرند و مثل همیشه بدرخشند.
ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.


آرزوی مسافر:
آرزو می‌کنم هیچ فرزندی به‌واسطه‌ی مصرف مواد والدین دعواي آن‌ها را نبیند.

سخنان مسافر سعید:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر.
من اول از آقای مهندس تشکر می‌کنم که همچین بستری برای درمان من فراهم کرده است، بعدأ از راهنمای DST آقا منوچهر، راهنمای سیگارم آقا روح اله و راهنمایان همسفرانم آقا حامد و خانم پریسا تشکر می‌کنم، از تمام راهنماهای کنگره ۶۰ بخصوص نمایندگی ایران و تمام خدمت گذاران، مرزبانان، ایجنت سابق آقا عطا، آقا بهرام و ایجنت فعلي آقا منوچهر تشکر می‌کنم. همان‌طور که آقا منوچهر گفتند: من نیامده بودم که بمانم، ما یک گروه بودیم همیشه صبح می‌رفتیم  باغ مشغول مصرف مواد مخدر می‌شدیم، بعد از یک سال تصمیم گرفتیم که به کنگره۶۰ بیاییم، همه آمدیم و من ماندگار شدم.
حدود شش گرم شیره خوراکي مصرف می‌کردم، آمدم که مصرفم را کم کنم ولی دیدم کنگره جای خوبی است و می‌توانم آموزش بگیرم و ماندگار شدم. یک مدت در قسمت اوتی و صدور کار خدمت کردم، الآن هم در خدمت مرزبانی هستم.

من حالم با خدمت کردن خوب می‌شود. ازنظر جسمی وضعیت مناسبي ندارم، چون عمل قلب انجام داده‌ام ولی وقتی وارد کنگره می‌شوم احساس خوبی دارم، انرژی میگریم و از همه شما ممنونم که هستید تا ما هم باشیم و خدمت کنیم.
همسفرم احمد آقا از اول با من آمد ولی اوایل خانومم نمی‌آمد و می‌گفت می‌خواهی بروی و دوباره مصرف کني. راهنمایم آقا منوچهر گفتند: وقتی سی دی می‌نویسی با هندزفری ننویس.
گفتم: نمی‌خواهم مزاحم خانواده بشوم. ایشان گفت: هندزفری را بردار و بگذار صدای آقای مهندس در خانه بپیچید و من هم همین کار را کردم و همسرم سخنان آقای مهندس را شنید و خوشش آمد و وارد کنگره شد و پا به‌پای من در کنگره حضور دارد و کمک بسیاری برای رسیدن به هدف در سفرم می‌کند.

ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید


سخنان راهنما همسفر پریسا:
سلام دوستان پریسا هستم همسفر
من هم به‌نوبه‌ی خودم این تولد را در رأس به آقای مهندس، راهنمای محترم آقا منوچهر، مرزبان محترم آقا سعید، آقا حامد و رهجوی
ایشان احمد آقا تبریک می‌گویم و همین‌طور به خانم سکینه‌ی عزیز خیلی تبریک می‌گویم. زمانی که خانم سکینه وارد لژیون شدند نزدیک رهایی مسافرشان بود. گفتند یک فرمی هست که باید به‌عنوان راهنمای من امضا کنید و من توی دلم احساس کردم که خانم سکینه فقط قرار است برای رهایی مسافرشان بیاید و از کنگره برود، خدا را شکر که حدس من اشتباه بود، ایشان ماندگار شدند و جزو رهجوهای خیلی خوب من و کنگره۶۰ هستند.

خیلی از ته قلبم دعا می‌کنم که تمامی مسافران محترمی که اینجا حضور دارند با همسفرها یشان حضورداشته باشند. واقعاً همسفر یک قوت قلب است. من وقتی می‌خواهم به تاکستان برای حضور در کنگره بیایم حس می‌کنم مسیر تاکستان برای من مسیر بهشت هست و در انتهای مسیر به بهشت میرسم و بهشت من همان کنگره هست. از ته قلبم دعا می‌کنم که خانم سکینه‌ی عزیز، آقا سعید جشن آزادمردی‌شان را اینجا بگیرند و در کنگره حضورداشته باشند و شال خوش‌رنگ نارنجی را به گردن این عزیزان ببينم و همین‌طور آقا احمد پسر محترم‌شان همیشه در کنگره مانا و خدمتگزار باشند.ممنونم که به صحبت‌هایم گوش دادید.

سخنان راهنما همسفر حامد:
سلام دوستان حامد هستم راهنما یک همسفر
من هم خدای خودم را شاکرم که امروز در کنگره ۶۰ حضور دارم، تولد آقا سعید را به آقا منوچهر، راهنمای گروه خانواده خانم پریسا، همسفرانش( همسر و پسرش احمد آقا) تبریک می‌گویم.
از زحمات راهنمای محترم آقا عطا تشکر می‌کنم که کمک کردند تا همسفران آقا در نمايندگي بیایند و جایگاهشان را پیدا کنند.
امیدوارم کنگره بستر خوبی برای خانواده شما عزیزان باشد، کسانی که می‌توانند به‌واسطه‌ی اعتیاد مسافرهایشان بیایند و از این بستر استفاده کنند. کنگره۶۰ انسان را به تعادل نزدیک می‌رساند و از این نعمت الهی محروم نشوند.
مصرف قهوه، اضافه‌وزن، ورزش نکردن انسان را از تعادل خارج می‌کند.

تنها تفاوتی که یک مصرف‌کننده و همسفر دارد این هست که در سفر اول مواد از مصرف‌کننده گرفته می‌شود و در این موقع هست که مسافر و همسفر  در صور پنهان به هم نزدیک می‌شوند و در کنار همدیگر یک سفری برای رسیدن به تعادل دارند.
آرزوی من این هست که همسفر های نمایندگی ایران بتوانند قبول کنند که ما برای خودمان اینجا هستيم نه به خاطر مسافرهایمان.
به احمد آقا تبریک می‌گویم که در سفر اول خیلی خوب سفر کرد و امیدوارم در سفر دوم بتواند راهش را پیدا کند، رهجوی خیلی باادبی است. خانواده آقا سعید یک خانواده بافرهنگی هستند.
امیدوارم که بدانیم در کنار هم قرار گرفتن در کنگره به‌واسطه‌ی نقش همسفر و مسافر است.
خانواده من در کنگره بیشتر از اینکه مسافر داشته باشند همسفر دارند و این نعمت بزرگ از طرف خداوند به گردن ما گذاشته‌شده است.
امیدوارم این جشن‌ها بیشتر شود و در این مسیر ثابت‌قدم باشیم.
ممنونم که به حرفهای من گوش کردید.

سخنان همسفر احمد:
سلام دوستان احمد هستم یک همسفر
من هم به‌نوبه‌ی خودم تبریک عرض می‌کنم خدمت آقا منوچهر که رهجویی آموزش داده که الآن در کنگره خدمتگزار است و از راهنمایم آقا حامد تشکر می‌کنم که در سفر اول برایم زحمت زیادی کشیدند ولی بنده به دلیل مسئله شغلی‌ام نتوانستم در کنار ایشان حضورداشته باشم و آموزش بگیرم.
از خانم پریسا راهنمای مادرم تشکر می‌کنم که با آموزش‌هایشان به خانواده ما راه و رسم درست زندگی کردن را یاد دادند.
از همه عزیزان که زحمت کشیدند و تبریک گفتند سپاس گذارم.خیلی ممنونم که به صحبت‌هایم گوش کردید.

سخنان همسفر سکینه:
سلام دوستان سکینه هستم همسفر
من هم به‌نوبه‌ی خودم از خداوند سپاس گذارم، این رهایی، حال خوب و خوش را مدیون آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان هستم.
خیلی از آقای مهندس تشکر می‌کنم و از خداوند طول عمر فراوان همراه با سلامتی برایشان خواستارم، همیشه سلامت باشند تا به اهدافشان برسند.
از راهنمای مسافرم آقا منوچهر که همیشه همراه مسافرم بودند و برایش زحمت کشیدند و راهنمای خوب خودم خانم پریسا که هميشه با لبخند زیبایشان به من انرژی می‌دهند،تشکر می‌کنم. از راهنمای پسرم آقا حامد هم سپاس گذارم.

همه‌ی خدمت گذاران عزیز در کنگره خدمت می‌کنند که یک مسافر به رهایی برسد و از آن‌ها سپاس گذارم، از خداوند می‌خواهم همه‌ی این عزیزان در پناهش باشند،  در مسیر کنگره قدم بردارند و به درجات بالاتر برسند. بنده هم لیاقت داشته باشم در کنگره بمانم و خدمتگزار باشم.
خوشحالم که یک خانواده‌ی کنگره‌ای هستيم و این حال خوب و خوش را برای همه‌ی شما آرزو می‌کنم، آرزو می‌کنم هیچ‌کسی، پیر، جوان، زن یا مرد گرفتار دام‌ اعتیاد نباشد و اگر شدند خداوند مسیر کنگره را به آن‌ها نشان دهد و به حال خوب برسند.
از همه‌ شما تشکر می‌کنم که به صحبت‌هایم گوش دادید.


مرزبان کشیک: مسافر شمس‌الدین
عکس: مسافر بهنام لژیون یکم و مسافر بختیار لژیون دوازدهم
تایپ: مسافر وحید لژیون چهارم و مسافر بختیار لژیون دوازدهم
تنظیم و ارسال: راهنما مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .