همسفر مریم؛
بدن ما مثل یک خانواده بزرگ میماند، از بچههای کوچک تا پیرمرد و کهنسال همه باید بتوانند حرکت کنند. به طور مثال: ما اضافه وزن داریم، شروع میکنیم شدیداً ورزش کردن تا لاغر بشویم. چربیها آب میشود؛ ولی پوست نمیتواند خودش را به چربی برساند، بنابراین پوست بدن شل و آویزان میشود. برای اینکه بدن روی سرعت جوان ۱۸ ساله تصمیمگیری کرده است و روی تمام سیستم حساب نکرده است.
ما هر کاری را بخواهیم انجام بدهیم، باید به مرورزمان و با حساب باشد، اگر به صورت انقلابی عمل کنیم، مشکلات متعددی برای خودمان به وجود میآوریم.
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: انسان اگر بخواهد به آرامش و آسایش برسد؛ باید از یکسری چیزها بگذرد تا بتواند به عروج برسد و علم زندگی را یاد بگیرد،
علم زندگی مانند شنا کردن است، اگر فنون شنا را یاد بگیریم، به راحتی آن را انجام داده و لذت فراوان میبریم.
اگر فردی میخواهد پولدار شود؛ باید به انسانها خدمت کند، خدمت نه بدین معنا که بگویم میخواهم کاری برای دیگران انجام دهم که به واسطه آن، یک چیزی نصیب خودم شود بلکه میبایست به صورت معنوی باشد.
هر کسی که کار معنوی انجام بدهد، بار مادی را با خودش میآورد؛ ولی کسی که کار مادی انجام بدهد با خودش بار معنوی نمیآورد.
همسفر سحر؛
اگر بخواهیم به خودمان برسیم بایستی از دروازه خود عبور کنیم، یعنی از صفتهای منفی مثل: کینه و نفرت بگذریم تا به صفتهای خوب درونمان برسیم. بایستی قاضی زندگی خودمان باشیم و به تفکر در امورات، مسائل و مشکلاتمان بپردازیم، دوربین را به سمت خودمان بچرخانیم، در زندگی مسائل اصلی و حاشیهای وجود دارد که مسائل اصلی مهم هستند و بهتر است به آنها بپردازیم.
زمانی که برای انسان مشکل پیش میآید هیچگاه نمیشود مشکل را به یکباره حل کرد بلکه بایستی به آرامی و درگذر زمان مشکل را حل نماییم.
تاریکیهای صور پنهان انسان مانند: کینه، نفرت، حسادت، قیاس، قضاوت و.... میباشد که در طول زمان انسان با تزکیه و پالایش آنها را تبدیل به صفات نیک و روشنایی کند تا به آرامش برسد. انسان با معجزه نمیتواند مسائل منفی و مشکلاتش را حل نماید، بلکه بایستی با فراگیری علم و دانش آن را حل نماید. انسان یک قطره است و خداوند دریا، همه ما انسانها در نهایت به خداوند که دریاست میرسیم، اگر حسهای درونی خود را تزکیه و پالایش کنیم به حسهای بیرونی کمک میکنیم.
همسفر فاطمه؛
ما باید قاضی خودمان باشیم، از قدیم میگفتند: در هر کار بیا و کلاهت را قاضی کن که این در مورد تمام مشکلاتمان صادق بوده و هست. در مورد تاریکیها میتوان به اعتیاد، کینه، حسادت، انتقام و ... اشاره کرد، نکته حائز اهمیت اینکه اگر بخواهیم بندها را حل کنیم؛ باید به آن علم و دانش برسیم، یعنی هر فرد قاضی خودش شود و بداند در هر مرحله از زندگی با خود چند چند است.
بهشت را به بها میدهند، به بهانه نمیدهند، بنابراین هیچ معجزهای وجود ندارد که در یک لحظه همه چیز درست شود، بلکه ذره ذره درست میشود. همانگونه که به عمق تاریکی رفتی، همانطور هم میبایست برگردی، بدین معنا که چه یک کیلومتر رفتی پایین یا حتی صد کیلومتر میبایست همان مسیر را قدم قدم به عقب برگردی. اصولاً راه زندگی بیانتهاست و هیچوقت به پایان نمیرسد، همیشه هستیم و خواهیم بود، شخصیت ما محفوظ بوده و موجودیتمان از بین نمیرود. هر فرد باید انتخاب کند در کدام راه باشد، راه ظلمت را انتخاب کند یا روشنایی. از فرآیند زندگی نباید از هیچ تلاشی فروگذار کنیم و به خداوند اعتماد نماییم؛ چون وعده خدا دروغ نیست.
تهیه گزارش و تایپ: همسفر مریم، راهنما همسفر سحر، همسفر فاطمه (لژیون سردار)
تایپ: همسفر فرانک رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال کننده: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر شهلا لژیون دوم (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی امیر- اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
145