تولد هفت سال رهایی کمک راهنمای محترم شعبه کاسپین؛ عشق، دو سر یک کمان بی انتها

سیزدهمین جلسه از دور بیست و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛نمایندگی قزوین به استادی مسافر فرهاد، نگهبانی مسافر روح‌الله و دبیری مسافر امید با دستور جلسه (وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من ) در روز پنجشنبه 28 شهریورماه 1398 ساعت 17:00 آغاز بکار کرد.
در ادامه تولد هفتمین سال رهایی کمک راهنمای محترم مسافر رضا را برگزار کردیم.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر.یک سری حرف‌ها در بیرون از کنگره هست که می‌شنویم ولی به‌صورت کاربردی وجود ندارد اما در کنگره مباحثی مثل محبت کامل و دقیق انجام می‌شود؛ در متون آموزشی کنگره آمده است که عشق یعنی گذشتن از خود و آنچه او به تو داده است که در اینجا منظور از او خداوند است ما این را در کنگره 60 می‌بینیم که آدم‌های زیادی از خودشان برای انسان‌های دردمند گذشته‌اند، آدم‌ها یاد می‌گیرند که ارزش‌ها در زندگی چیزهای دیگری است عشق و محبت چیزی است که انسان باید اول آن را ارائه دهد تا آن را به دست آورد قبلاً اگر من کاری را انجام می‌داد به دنبال این بودم که در عوض کاری برای من انجام شود و این باعث می‌شد که من در مثلث عشق ضلع جاذبه را از دست بدهم.تأثیرات وادی چهاردهم خیلی عظیم و درواقع پیچیده است که در خیلی جاها نمی‌توانم این تأثیرات را به زبان بیاورم اگر بخواهم خیلی ساده بیان کنم، خوردن یک لیوان آب این‌قدر لذت‌بخش نبود یا در آغوش گرفتن آدم‌ها این‌قدر لذت‌بخش نبود آن‌هم به این خاطر است که خیلی چیزها را نمی‌توان با پول خرید مثلاً من آخرین باری که به شعبه قزوین آمدم 4 سال پیش بود و بعدازاین مدت که دوباره آمدم، این‌چنین بامحبت از من پذیرایی می‌شود و این را نمی‌شود کتمان کرد چون وجود دارد مانند کتاب که می‌گوید نمی‌توان روی خورشید را بپوشانیم پس محبت یک نیروی خیلی قوی‌ای است امیدوارم همه بتوانند محبت را در دلشان داشته باشند و آن را نثار دیگران کنند که یکی از کسانی که این کار را به‌درستی یاد گرفت و در زندگی انجامش داد آقا رضا بود.

راه درمان در کنگره 60 برخلاف آن چیزی که می‌گویند راحت است به نظر من خیلی هم کار سختی است و درمان شدن کار هرکسی نیست و یک تمنای دل خیلی قوی‌ای می‌خواهد من به جرأت می‌توانم بگویم که درمان به‌غیراز کنگره 60 در هیچ کجای دیگر اتفاق نمی‌افتد و هنگامی‌که وارد کنگره 60 می‌شویم اگر در راهنما محبتی وجود نداشته باشد که اصلاً جذب نمی‌شویم حتی نگهبان نظمی که درونش محبت وجود نداشته باشد همان اولین شخصی را که بخواهد دعوت به رعایت نظم کند دلخور شده و از کنگره فراری می‌شود. من می‌خواهم این را بگویم که در کنار همه این سیزده وادی، وادی چهاردهم هم قرار می‌گیرد یعنی از همان ابتدای وادی اول، برای کاربردی کردنش بدون محبت جور درنمی‌آید یا وقتی فرمان عقل را می‌خواهی اجرا کنی بدون محبت جور درنمی‌آید به‌هرحال این وادی باید در همه مراحل زندگی با ما باشد چون مفهوم زندگی در این صورت کلاً فرق می‌کند.

اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، روش درمان DST داروی درمان اپیوم خوراکی، ورزش فوتبال، راهنما آقا فرهاد، رهایی 7 سال و 1 ماه

آرزوی مسافر:
تنها آرزوی من این است که کسانی که با کنگره 60 آشنا می‌شوند به رهایی از اعتیاد برسند و این جایگاه را تجربه کنند.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، در حضور آقا فرهاد صحبت کردن برایم خیلی سخت است واقعاً از همه شما تشکر می‌کنم که در جشن ما حاضر شدید، من از صمیم قلب آرزو می‌کنم کسانی که خواستار رسیدن به این جایگاه هستند آن را کسب کنند اصلاً قابل‌مقایسه نیست و رسیدن به این حال خوش‌ها با پول قابل خریداری نیست و نمی‌توان آن را معامله کرد از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز کمال تشکر رادارم که این تشکیلات و تدارکات را برای ما دیدند، از آقا فرهاد و هم لژیونی‌هایم تشکر می‌کنم که قدم رنجه فرمودند و تشریف آوردند از کمک راهنماهای محترم شعبه خودمان سپاسگزارم من اعتقاد دارم همه ما اعضاء یک خانواده هستیم که مانند حلقه‌های زنجیر به یکدیگر وصل هستیم و امیدوارم که این اتصال همیشه برقرار و پایدار باشد.

وجود یک همسفر در کنگره 60 یک نعمت بزرگی است که خدا را شکر از این نعمت بی‌نصیب نشدم و نهایت تشکر را از ایشان دارم نکته‌ای که هست با داشتن همسفر ما باهم هم‌زبان می‌شویم، از بزرگ‌ترین دلایلی که من در کنگره ماندگار شدم همسفرم بود از پارسا و همچنین از دخترم تشکر می‌کنم و برایشان آرزو می‌کنم که یک کنگره‌ای باشند، از راهنمای همسفرم خانم مرضیه تشکر می‌کنم که با ما همراه بودند و زحمت‌های زیادی برای ما کشیدند، از اسیستانت شعبه خانم ناهید تشکر می‌کنم از خانم محدثه کمک راهنمای دخترم تشکر می‌کنم واقعاً از همه این اشخاص تشکر می‌کنم که حضور دارند و تلاش می‌کنند تا یک نفر راحت‌تر زندگی کند امیدوارم همیشه این بزرگان در شعبه ما حضورداشته باشند تا من بتوانم آموزش بگیرم. با همسرم که صحبت می‌کردم یادی از گذشته کردیم و انگار که همین دیروز بود رفتم شعبه کرج و مشاوره شدم والان بیش از 8 سال از آن قضیه می‌گذرد پس نباید زیاد سخت گرفت و سعی کنیم خودمان را بسپاریم به آموزش‌های کنگره 60 که سخت هست ولی شیرین هم هست.

سلام دوستان پارسا هستم یک همسفر، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. از بابا و مامانم و خواهرم تشکر می‌کنم و همچنین به آقا فرهاد تبریک میگم و تشکر می‌کنم که به ما کمک کردند.

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر، خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر این فرصت به من داده شد تا در شعبه کاسپین حضور پیدا کنم و شاهد تولد دیگری باشم این روز را به آقا فرهاد و آقا رضا تبریک میگم و همچنین به خانم فیروزه و خانم فائزه و پارسای عزیز هم تبریک میگم و یک تبریک ویژه به بنیان کنگره 60 چون اگر ایشان صورت‌مسئله اعتیاد را پیدا نمی‌کردند معلوم نبود سرنوشت ما و خانواده‌ها چه می‌شد و خدا را شکر که الآن همه اعضاء با عشق و محبت در کنار هم نشسته‌ایم و داریم آموزش می‌گیریم. خانم فیروزه در سفر دوم به لژیون من آمدند و از همان ابتدا تصمیم جدی داشتند که زندگی‌شان را تغییر دهند با تمام وجودشان فرمان‌برداری کردند خیلی‌ها هستند که چشم میگویند، ولی انجام نمی‌دهند ولی ایشان هر چیزی را که در کنگره آموزش می‌گرفت در زندگی کاربردی می‌کرد و اگر امروز شاهد هفتمین سال رهایی این خانواده هستیم همه‌اش نتیجه فرمان‌بردار بودن ایشان است، من هیچ‌وقت از این خانواده به‌جز محبت ندیدم و همیشه به مسافرم میگم که من در کنگره 3 تا دختر دارم، خانم فائزه و خانم مرضیه و آیلین عزیز که خیلی هم دوستشان دارم امیدوارم همیشه شاهد موفقیت‌های خانم فائزه عزیزم باشم درنهایت هم برای همگی آرزوی داشتن حال خوش را دارم.

سلام دوستان فیروزه هستم یک همسفر، من هم خداوند را شاکرم که در جمع شما هستم و دارم این جایگاه را تجربه می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان نهایت تشکر را دارم که این بستر را مهیا کردند، از آقا فرهاد که به‌عنوان یک پدر همیشه حامی ما بود که ما هم در کنار آقا رضا از ایشان خیلی آموزش‌ها گرفتیم از خانم مرضیه سپاسگزارم ایشان همیشه ما را تشویق می‌کرد روی خودمان کارکنیم و از حاشیه دور باشیم، در چهارچوب قوانین حرکت کنیم. از ایجنت و اسیستانت محترم شعبه تشکر می‌کنم از دوست عزیزم خانم محدثه تشکر می‌کنم از مسافرم تشکر می‌کنم که اعتیادشان بهانه‌ای شد تا ما در مسیر کنگره 60 قرار بگیریم از دختر و پسر گلم ممنونم که ما را در این چند سال همراهی کردند امیدوارم که عاقبت‌به‌خیر شوند امیدوارم بتوانم جزو خدمتگزاران راستین کنگره 60 قرار بگیرم.

سلام دوستان محدثه هستم یک همسفر، من هم به‌نوبه خودم تولد آقا رضا و خانواده محترمشان را در رأس به آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک میگویم به خانم فیروزه که مصداق وادی چهارده هستند تبریک میگویم به دوست و همکار عزیزم خانم مرضیه تبریک میگویم به آقا فرهاد محترم تبریک عرض می‌کنم به ایجنت بزرگوارمان آقا محمدرضا تبریک میگویم برای اینکه یک نفر به رهایی برسد تمامی شعبه و تمامی آدم‌ها دست‌به‌دست هم می‌دهند تا چنین اتفاق بزرگی رخ دهد. جای شکر دارد و نعمت خیلی بزرگی است که آدم در سن کم کنگره 60 را پیدا کند چون هنوز تشکیل زندگی داده نشده و فرزندی در کار نیست و درگیر مسائل روزمره نشدیم و می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و به‌عنوان یک ابزار از آموزش‌های کنگره 60 استفاده کنیم، خانم فائزه با مشکلاتی که در زندگی دارند و موقعیتی که دارند و دانشجو هستند باز سعی می‌کنند در جلسات شرکت کنند و به آموزش‌های کنگره وصل باشند امیدوارم سال بعد در آزمون کمک راهنمایی قبول شوند و شال کمک راهنمایی بر گردنشان ببینم بازهم برای این خانواده دوست‌داشتنی بهترین‌ها را آرزو می‌کنم و انشا الله که پایدار باشند.

سلام دوستان فائزه هستم یک همسفر، خدا را شکر می کنم که یک روز دیگر هم در کنگره 60 گذراندیم و شد جزو خاطرات، از آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی تشکر می‌کنم از آقا فرهاد خیلی تشکر می‌کنم خیلی دوستشان دارم و خوشحالم که در زندگی ما هستند از خانم مرضیه عزیز خیلی تشکر می‌کنم از راهنمای بسیار مهربانم خانم محدثه عزیز تشکر می‌کنم البته آبروداری کردند و از من تعریف کردند درصورتی‌که چنین نیست ولی سعی می‌کنم بیشتر در کنگره حضورداشته باشم از صمیم قلبم دوستشان دارم همیشه و در هر شرایط کنارم بودند، صحبت‌هایی که با پدر و مادرم نمی‌توانستم بکنم باخانم محدثه در میان می‌گذاشتم و خیلی خوب راهنمایی می‌کردند و به درد دل‌هایم گوش می‌دادند واقعاً ممنون زحمات ایشان هستم و آرزو می‌کنم همیشه شاد و سلامت باشند. از پدر و مادر عزیزم ممنونم که خیلی زیرکانه و خوب سفر کردند و نگذاشتند من متوجه اعتیاد پدرم شوم که بخواهد باعث ایجاد ذهنیت منفی در مورد پدرم پیدا کنم تا این حد که من تا روز رهایی پدرم نمی‌دانستم کجا می‌رویم به‌طوری‌که وقتی با پدرم به کرج برای جلسات می‌رفت مادرم من را در پارکی که در همان حومه بود مشغول می‌کرد خیلی دوستشان دارم و آرزو می‌کنم در کنگره 60 بالاترین جایگاه‌ها را تجربه کنند.

عکاس: مسافر وهاب
تنظیم و نگارش: مسافر محمد 
نمایندگی قزوین