English Version
English

ضیافت عشق

ضیافت عشق

همان‌گونه که عشق من را می‌پروراند، شاخ برگم را نیز هرس می‌کند. همان‌گونه که از قامتم بالا می‌رود و نازک‌ترین شاخه‌هایم را که در آفتاب می‌لرزند، نوازش می‌کند، بر زمین فرو می‌رود و ریشه‌هایم را که بر خاک چسبیده‌اند می‌لرزاند. عشق من را همچون خوشه‌های گندم برای خود، دسته می‌کند و آنگاه مرا می‌کوبد  تا برهنه‌ام کند سپس غربالم می‌کند تا از کاه جدایم کند، آسیابم می‌کند تا سفید شده و با ورز دادن نرم شوم، آنگاه من را به آتش مقدس خود می‌سپارد تا برای ضیافت مقدس خداوند، نانی پاک شوم.

 باید دوست بدارم به خاطر عشق ورزیدن، به خاطر حس درونی خود، نه به خاطر دریافت چیزی. قانون عشق از مهر و محبت سخن می‌گوید که خدایی و ملکوتی است. من باید بیاموزم که برای محبت کردن و دوست داشتن، نباید منتظر ماند و توقع داشت، هزاران نشانه زیبا از این قانون، در اطراف من هست؛ مانند مهر مادری، از جان گذشتن امدادگران، فداکاری و ازخودگذشتگی و پایمردی جناب مهندس در درمان اعتیاد...

به فرزندم عشق ورزیدن را خواهم آموخت، برای این مهم نیازی به کلاس درس یا تکرار مکرر لغات، نیست فقط باید با عشق زندگی کنم و بدانم که محبت زبانی است که لال مادرزاد می‌تواند با آن سخن گوید و ناشنوایان، آن را بشنوند. وقتی عشق می‌آید شاید دیده نشود اما نبودش حس خواهد شد.

و در آخر کلامی از امیر المومنان که فرمود: اگر بخواهم حال خردمندی که بی‌عشق زندگی می‌کند را بیان نمایم باید به چشمانی شفاف و روشن اشاره‌کنم که در ظلمات گشوده می‌شوند پس هیچ سودی از بینایی نخواهند برد.

نویسنده: مسافر امیر
تهیه و تنظیم: مسافر روزبه
منبع: کنگره60، نمایندگی ارتش

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .