جلسه دوم از دور هفتم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زاهدان با استادی؛ مسافر آقای یاسر، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر ضا با دستور جلسه : " وادی دهم و تاثیر آن روی من " در روز یکشنبه چهارم آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
خدارو شکر میکنم که درجمع شما عزیزان هستم، همچنین تشکر میکنم بابت زحمات آقا محمد عارف راهنمای عزیزم وبنیان گذار شعبه زاهدان آقا جواد عزیز. من اوایلی که به کنگره آمدم با خودم فکر میکردم که آیا مگر میشود که بدون هیچ چشم داشتی کسی به کنگره ۶۰ بیاید و خدمت کند تا وقتی که آمدم کلاسها را از نزدیک شرکت کردم و دیدم یک عشقی است که این بچه ها را به اینجا متصل نگه داشته است.
درمورد دستور جلسه، ما پس از سفر اول نیاز داریم که حداقل شش ماه خدمت کنیم، که اگر این شش ماه را بعد از سفر اول به کنگره نیایم و خدمت نکنم همون طوری که سفرم را به پایان رساندم دیگر کم کم از گنگره فاصله میگیرم واز گردونه خارج میشوم.
یکی از شرایطی که سفر ما را کامل میکند گوش به فرمان بودن مان است. در رابطه با این وادی مثالی میزند جناب مهندس دژاکام که وادی ها مانند یک شمشیر دولبه است که اگر در راستای قوانین کنگره نباشید پله پله روبه سقوط خواهید رفت.
صفت گذشته در انسان صادق نیست و ما این توانایی را داریم که خود را تغییر دهیم همیشه انسان نمی تواند در یک جایگاه بماند بلکه می تواند با حرکت کردن جای خود را تغییر دهد وبه جایگاهی که دوست دارد برسد. انسان همانطور که می تواند صعود کند همانطور هم می تواند سقوط کند و جایگاهی که دارد را از دست بدهد، هر دو حالت مصداق جاری بودن انسان است. ما برای اینکه صفت گذشته خود را تغییر بدهیم باید حسمان را تغییر دهیم،ما هم گیرنده هستیم وهم انتقال دهنده. وقتی یک حس خوب،یک کار خوب یا یک عمل ارزشی را دریافت می کنیم،همانطور هم انتقال می دهیم،وقتی زیبایی و زشتی را یاد می گیریم به همان صورت هم انتقال می دهیم،بنابراین باید حسمان را تغییر دهیم که این عمل با تزکیه کردن امکانپذیر است،مسافری که وارد کنگره می شود سه جلسه اول را مشاوره و درباره آن فکر می کند،وقتی تصمیم گرفت وارد کنگره شود در مسیر رسیدن به تفکر سالم قدم می گذارد، وارد لژیون می شود،راهنما انتخاب می کند و با دیدن کسانی که به درمان و سلامتی رسیده اند ایمان می آورد،وقتی که ایمان آورد وارد عمل می شود موادش را کاهش می دهد و در مسیر عمل سالم قرار می گیرد ،با عمل سالم حس هایش در جهت مثبت تغییر می کند و با تغییر حس ها عشق به وجود می آید که همان عشق سالم و عشق به رهایی است.
همه ما می دانیم تمام هستی در حال حرکت است حتی چیز هایی که ما نمی بینیم و شاهد حرکت آن ها نیستیم، سکون ندارد.در مورد ما انسان ها نیز به همین ترتیب است زندگی ما جریان دارد و ما هم دنباله رو این جریان در حرکتیم، این جریان از دو حالت خارج نیست یا به سمت بالا و پیشرفت است و یا به سمت پائین و پسرفت، چون انسان دارای اختیار است و می تواند بین ارزش ها و ضد ارزش ها یکی را انتخاب کند،اگر در جهت مثبت باشد پیشرفت می کند و برعکس اگر در جهت منفی باشد عقبگرد و پسرفت دارد به همین خاطر است که نباید خودمان را به خاطر گذشته سرزنش کنیم، یا باید کاملا گذشته را فراموش کنم و یا اینکه حمال بار گذشته باشم و تا آخر عمر این بار را با خود حمل کنم که در این صورت نه حال و نه آینده خوبی دارم.
انسان می تواند تغییر کند چون جاری است، قرار نیست که اگر هر ضد ارزشی در من است تا آخر عمر با من بماند،یک جایی می توانم حسم را تغییر دهم بهتر کنم و ضدارزشی که در درونم است را کنار بگذارم.در این وادی به زیبایی بیان شده که صفت گذشته در انسان صادق نیست و مثل لبه شمشیر می ماند،صفات بد و ضدارزش زمینه ساز سقوط به پرتگاه است و صفات خوب می تواند باعث صعود باشد.
تایپ : مسافر محمدرضا، لژیون یکم راهنما اقای جواد
عکس و ارسال : مسافر رامین، لژیون یکم راهنما اقای جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
244