چهارمین جلسه از دوره سی و یکم جلسات ویلیام وایت به استادی مسافر حشمت، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر سامان با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاٌثیر آن روی من» جمعه ۳۰ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر صابر از بند سیگار را جشن گرفتیم.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حشمت هستم مسافر سیگار؛
امروز دستور جلسه ما دو بخش هست وادی دوازدهم، در آخر امر، امر اول اجرا میشود و بخش دوم تولد یک سال رهایی مسافر سیگار صابر میباشد.
من سعی میکنم کوتاه در مورد بخش اول حرف بزنم. در طول این هفته بهطورکلی در شعبهها در مورد این دستور جلسه صحبت شده است، اگر بخواهیم به حال خوش برسیم و اگر میخواهیم سیستم شبه افیونی ما درست کار بکند باید تلاش کنیم باید زحمت بکشیم باید گوشبهفرمان باشیم و خودمان را در مسیر لژیون سیگار قرار بدهیم در غیر این صورت به درمان نمیرسیم.
افرادی بودند که وارد کنگره60 شدهاند و گوشبهفرمان کمک راهنمای خود نبودند و به درمان نرسیدند.
ممکن است اوایل فرمانها سخت به نظر برسد اما وقتی به سمتشان حرکت کنیم راهمان هموار میشود مثلاً صبح بیدار شدن سخت است اما وقتی پتو را کنار میزنیم و قصد حرکت کردن میکنیم شرایط تغییر میکند و حرکت راحتتر میشود.
در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی مسافر سیگار صابر، من زمانی که در لژیون مواد کمک راهنمای محترم حسن عباسی بودم، دیدم که صابر نمیتوانست صحبت بکند و بهمحض اینکه مشارکت میکرد گریه میکرد و حتی گاهی موجب خنده میشد. صابر به دنبال راهکاری میگشت تا بتواند مشکلش را حل کند. گفت میتوانید هر شب یک ساعت وقت بگذارید و با من حرف بزنید، من راهکار بهتری به او دادم و او به حرفم گوش داد و به حال خوش رسید.
خداروشکر امروز یک خدمتگزار واقعی است، دوره دبیری را گذراند و در حال حاضر نگهبان کلینیک میباشد. این تولد را به او تبریک میگویم. ممنون که به حرفهای من گوش دادید.
اعلام سفر:
آخرین آنتی ایکس سیگار، تخریب ۱۷ سال، مدت سفر اول ۱۰ ماه به روش DST با داروی آدامس نیکوتین به راهنمایی آقا حشمت رهایی یک سال و هفت ماه
پیام مسافر:
همه افراد مصرفکننده در کنگره60 وارد لژیون ویلیام وایت شده و به درمان برسند.
خلاصه سخنان مسافر:
خیلی خوشحال هستم، سال اولم هست که تولد رهایی میگیرم، حتی این روز در تصورم نمیگنجید. دوستم علی پیام سفر سیگار را به من داد و بعد از مدتی همسفرم از این موضوع حمایت کرد و من سفرم را شروع کردم، از علی سپاسگزارم باور نمیشود که امروز در حضور شما هستم.
شاید خیلی وقتها من حتی پول بنزین نداشتهام که در جلسه شرکت کنم ولی خودبهخود از جایی که فکرش را نمیکردم کمک رسیده تا من در لژیون حضور پیدا کنم. بهترین خدمت برای من در پارک دیدن تکتک شما دوستان هست.
از کمک راهنمای خودم آقا حشمت از آقای خدامی از آقا کامران و در رأس از آقای مهندس و خانم آنی بزرگ سپاسگزارم. من قبلاً در محل کارم یا در ماشین تلاش میکردم و دیگران را تشویق به سفر سیگار میکردم. موضوع را آقا حشمت فهمیدند و گفتند تا یک ماه حق حرف زدن ندارم و تأثیر این امر را احساس کردم. ممنون که به صحبت من توجه کردید.
عکس و تایپ: مسافر سیگار امید
تنظیم: مسافر سیگار محمد ۸
- تعداد بازدید از این مطلب :
935