چهارمین جلسه از دور بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان در پارک طالقانی با استادی و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر سعید با دستور جلسه «شیشه» در تاریخ 18 آذرماه 1401 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
سخنان جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ ظاهراً دستور جلسه امروز همان مسئله جمعبندی شیشه است. درمان شیشه ۵-۶ جلسه روی آن کار کردیم؛ دفعه قبل هم من نیامده بودم گفتم یک جا خالی گذاشتم که لژیون پزشکان اگر من نباشم بتواند کار خودش را بکند و به کار خودش برسد و پزشکان عزیز جلسه را بچرخانند. یک نکته مهمی که مطرح است این که در درمان هر نوع بیماری که میخواهیم انجام بدهیم، نکته مهم تشخیص بیماری است؛ که بیماری چه است؟ منظور من این است که بیماری را تشخیص میدهیم، جزییات هم رسیدگی کنیم. الآن میگویید مهندس میاید به ما پزشکان یاد میدهد که چهکار باید بکنیم؟!
اینها در کتابهای شما نیست؛ وقتی به اعتیاد میرسیم اولین فاز مسئله، تشخیص اعتیاد است نه اینکه بگویم معتاد است اعتیاد دارد. منظورم تشخیص نیست؛ منظورم این است که کدامین قسمت از قسمتهای حیاتی دچار اشکال شده است. هم مسئله جسمی و هم مسئله روحی روانی. نقطه را باید ببینیم؛ در مقوله اعتیاد بهکلی دیده نمیشود؛ تشخیص فقط این است که شخص معتاد است و معتاد فردی است که مواد مخدر مصرف میکند و باید مصرف نکند و این بیشتر به مسائل اجتماعی و مسئله خصوصی برمیگردد و تاکنون هم آنچه بار بوده است ریخته شده است روی خود معتاد چون دیوار معتاد بسیار کوتاه است. همه از روی آن پریدند جز خودش. اگر شخص ده بار برگشت میخورد گفتهاند خودش درست نشده، خود این آدم خودخواهی است، خودپسند و هزار برچسب به آن میزنند؛ بنابراین تشخیص کدام قسمت است و ما بتوانیم آن قسمت را درمان کنیم. ما باید این را متوجه بشویم نهتنها در درمان شیشه، در انواع و اقسام مواد مخدر اصلی، فرد مصرفکننده تعادل، به قول ما سیستم ایکسش بههمریخته است؛ یعنی تعادل هورمونها مدیاتورها نوروترانسمیترها غدد درونی و بیرونی تعادل همه اینها بههمریخته شده است و برای درمان شخص باید اینها را به تعادل برسانیم. چیزی هم که بخواهد این را به تعادل برساند، یک سری مصالح میخواهد؛ موادی میخواهد که به تعادل برساند و آن چیزی که میتواند این سیستم را به تعادل برساند نهتنها در مسئله شیشه، بلکه در خیلی از بیماریها، تریاک است؛ نه اینکه تریاک بکشد نه؛ اینکه تریاک بخورد. تریاک بهعنوان یک سیستم بهعنوان یک پروتکل خاص با یک دوز بسیار بسیار خاص و یک دوز بسیار بسیار حساس از یک نقطه ضعیف شروع بشود ذرهذره گسترش پیدا کند. سیستم متابولیسم شخص با این مواد عادت بکند به مرحله بالایی برسد سیستم را به تعادل برساند، وقتی رساند بعد ما ذرهذره سیستم را معکوس کنیم. مواد را که از بیرون میدهیم کم کنیم. وقتیکه ما کم میکنیم به ازای آن سیستمهای خود بدن، راه بیافتد یعنی فرد وارد سیستم میشود تا ۱۷.۵ سیسی در روز دیلی مصرف میکند، میرسد به جایی که ۳ دهم سیسی مصرف میکند. چرا ۱۷.۵ سیسی شد ۳ دهم سیسی؟ به دلیل اینکه ما در یک ریتم مخصوص و خاص آمدیم کاری کردیم که بقیه مواد از داخل بدنش تأمین بشود. ما مواد را کم نمیکنیم؛ در کل به قول قدیمیها دو لنگه بار یک خروارِ؛ یعنی یک قاطر را در نظر بگیریم وقتی بار میکنیم، ۵۰ من اینطرف است و ۵۰ من آنطرف، دوتا یک خروارِ اگر یکور شد، ۹۰ من یکور دیگر هم میشود ۱۰ من. هرچه از اینطرف کم کنیم آنطرف زیاد میشود. باید مجموعه مواد مخدری که بدن تولید میکند با مجموعه موادی که ما میدهیم این دو تا باید یک عدد بشود. در کل مجموعه مواد مخدری که بدن تولید میکند، با مجموعه مواد مخدری که ما به آن میدهیم، یک عدد بشود. اوایل درمان بدن تولید نمیکند؛ ما مقدار زیاد میدهیم در طول زمان بدن شروع میکند تولید کردن، ما کم میکنیم تا میرسم به مرحله لازم و وقتی به نقطه صفر میرسم دیگر مواد مخدر بدن تولید میکند و ما به مواد مخدر بیرون اصلاً نیاز نداریم. آن موقع است که ما یک مصرفکننده هروئینی را میگذاریم در لابراتوار هروئین سازی کار کند بعد از درمان، نه وسوسه دارد، هیچی ندارد.
بنابراین این اصلی است که ما در درمان تمام مواد مخدر در نظر بگیریم، اصلاً نگاه نکنیم که آدم خوبی است، آدم بدی است، چقدر مواد مصرف میکند، آدم لج بازی است؛ نگاه کنیم که سیستم آن کار نمیکند، چطوری میشود این سیستم را به تعادل برسانیم؟ در مسئله شیشه هم همینطور است و بعد مسئلهای میگفتند که شیشه برای آمفتامین هاس تریاک مال خانواده نارکوتین هاس، مال دو خانواده جداگانه هستند به هم نمیخورند؛ خب لازم نیست که به هم بخورند؛ میتواند یک ماده دیگری ماده دیگری را ساپورت کند. علت اینکه ما از تریاک به عنوان یک تریاک به آن نگاه میکنیم ماده مخدر نگاه میکنیم به خاطر این است که از اسم بازاری آن استفاده کردیم. اگر اسم علمی آن استفاده کنیم میبینیم که تریاک برای ما یک چیز بسیار مهم و بسیار مؤثری است. وقتی میگوییم تریاک؛ یعنی یک ماده مخدر. وقتی میگوییم مورفین، نه. وقتی میگوییم کدئین، میگیم نه. پاپافرین نه. نارسئین، تبائین، نه. پروتپین نه. منیزیوم نه. کلسیم نه. پتاسیم نه. منگنز نه. وقتی نگاه کنیم میبینیم یک مجموعه عظیمی از ترکیبات معدنی و مواد ناقلهای عصبی، آلکالوئیدهایی که شبیه بدن است در این ماده مخدر ما داریم؛ بنابراین از این ماده جادویی نهتنها در درمان اعتیاد بلکه در درمان خیلی بیماریها میتوانیم استفاده کنیم ولی متأسفانه چون تریاک یک ماده بسیار مؤثر و عالی بود، در طول تاریخ در اثر سوءاستفاده از آن تبدیل کردن تریاک را به یک ماده بسیار مخرب و خانمانسوز و نسل در نسل را از بین برد. واقعاً هم همینطور است؛ تریاک تبدیل به یک مادهای شد که انسانها را به تباهی و بیچارگی کشاند. نه اینکه به خاطر تریاک، به خاطر اینکه سو استفاده از آن کردیم. چون همانقدر که مؤثر است همانقدر هم خطرناک است.
یک تیغ جراحی همانقدر هم که برای جراحی برنده است همانقدر هم میتواند خطرناک باشد برای بریدن هر نوع رگ دیگری بهغیراز این الآن کاری که ما انجام دادیم آمدیم از تریاک مطلع هم هستید که در مورد سرطان خون صحبت کردیم درمان سرطان خون ۴ نوع سرطان خون aal aml cll cml چهار نوع سرطان کشنده خون روی موشها آزمایش کردیم روی ۱۸۰ تا ژن موردبررسی قرار دادیم و جواب بسیار عالی گرفتیم بهطوریکه با دکتر مهران صحبت میکردم که از ما خواستن امریکن کنسرسوسکتی انجمن آمریکایی انجمن سرطانی آمریکا از ما خواستند در سمپنیشان شرکت کنیم که از تمام مقالات کل دنیا ۱۲ تا انتخاب میکنند که یکی از آنها ما بودیم که وقتی هم فیلم آن را فرستادیم، بلافاصله خواستند که کتابی را که امریکن کنسرسوسکتی مینویسد برای سال ۲۰۲۳ در مورد سرطان تحت عنوان روشهای جدید دید درمان و تشخیص سرطان از ما خواستهاند یک فصل آن را ما بنویسیم. این را دارم میگویم و تأکید میکنم به خاطر چی؟ به خاطر همان تریاک. یک چنین چیزی ما با این موجود داریم و در کل درمان شیشه به نرمی بهراحتی و به زیبایی و به قشنگی در مسائل درمانی انجام میگیرد ولی به شرطی که بتوانیم درست اندازه بگیریم.
من شنیدهام در مسئله شیشه، از متادون هم بعضی از عزیزان استفاده کردند ولی دوزش را نمیدانند. دوز درمان شیشه را ما با دو دهم یا سهدهم سیسی دیلی شروع میکنیم. سهدهم دودهم سیسی در پروتکل شما نوشته شده است. شخص وقتی مصرفکننده است میخواهیم آن را نگهداریم باید ده سیسی بدهیم و مصرف کند. البته آن پروتکل اجازه نمیدهد شما اوتی را استفاده کنید ولی سهدهم سیسی از پایینترین رنج ما استفاده میکنیم و گسترش میدهیم. ذرهذره پلههای ۲۱ روزه که بدن متابولیسم عادت بکند، بالا میرویم میرسیم سقف ۱.۵ سیسی در روز، ۳ سیسی در روز یا ۲ سیسی در روز در هر وعده dst و مجموعاً مثلاً ۶ سیسی ۴ سیسی و بعد شروع میکنیم به پایین میآییم به صفر میرسیم. اینقدر ما مصرفکننده شیشه داریم که درمان شدهاند. اگر هم جمعبندی کردیم گفتیم که اگر چند ماده مخدر باهم مصرف میکند باید ماده غالب را در نظر بگیریم. اگر مثلاً شخص هروئین و شیشه مصرف میکند، شیشه کنار میرود هروئین را درمان میکنیم. شیشه و متادون است، متادون را درمان میکنیم ولی شیشه بهتنهایی بود، میتوانیم از این مسئله استفاده کنیم.
یک نکته دیگر برای عزیزان بگویم که ببینید الآن از آن روزی که هفته پیش هفته بنیان کنگره ۶۰ بود، یعنی امروز هم جزو هفته بنیان کنگره ۶۰ است. ۲۵ سال است که کنگره ۶۰ به کار خودش ادامه میدهد و به این نقطه رسیده است. دستور جلسه را بنیان کنگره ۶۰ میخواستم بگذارم گفتم نه؛ در لژیون پزشکان لازم نیست. همان مسئله شیشه صحبت کنیم خیلی بهمراتب بهتر است ولی نکتهای که هست، ما در این مدت فراز و نشیبهای زیادی دیدهایم. میگویند زمستان میگذرد ولی روسیاهی برای زغال میماند؛ این ضربالمثل را شنیدهاید؟ حالا که چند روزه تریاک کم شده است و قیمت شربت تریاک بالاتر رفته و گرانتر شده است یک سری کلینیکها دیدیم که ساز دیگری میزنند که نه الآن بالا رفته، قیمت را بالا ببریم اینجوری و ... ما یک سیستمی هستیم که با یک آهنگ خاص ریتم خاص چندین سال کار میکنیم. اصلاً بازار کساد باشد ما افرادمان را به کلینیکها میدهیم. کم یاب باشد میدهیم، زیاد باشد میدهیم. باید این سیستم را رعایت کنیم. اگر قیمت شربت تریاک بالا رفت، فوری نخواهیم بگوییم که نه ما نمیدهیم. بچههای کنگره را بدون شربت تریاک بگذاریم و... این دو روز میگذرد. یک هفته قیمت بالا میرود و میآید پایین دومرتبه. این است که خدایی نکرده خدایی نکرده این فکر انحرافی در ذهن عزیزان نیآید که شربت تریاک بالا رفته، حالا ما کاری با کنگره ۶۰ نداریم خودمان انجام میدهیم صرف نمیکند قیمت رفته بالا نه. این است که در مدنظر داشته باشید سعی کنید به بهترین شکل ممکن همکاریهایتان را ادامه بدهید و دارو اوتی را بهموقع به بچهها برسانید. آنجا ممکن است یک استفاده زود و خیلی سریع استفادهای ببرید ولی در طولانیمدت این کار به ضرر شما هست. یکچیزی هم داریم به نام خدا به نام خیروبرکت آنهم همیشه در نظر داشته باشیم.
خب من صحبتهایم را کوتاه میکنم میگذارم بچهها اگر خواستند راجع به این مسئله صحبت کنند امروز جلسه آخر است که راجع به شیشه صحبت میکنیم و امیدواریم جلسه آینده راجع به هروئین و هروئین را بیاوریم وسط و راجع به هروئین چندین جلسه صحبت کنیم تا بتوانیم به نقاط خوب برسیم. بچهها هم بهترین کاری که میکنند من مطمئنم آنهایی بهاصطلاح قیمت اوتی رفته بالا و دارند یکجور دیگری رفتار میکنند، آنهایی هستند که جهانبینی کنگره ۶۰ را گوش نمیکنند. cd های جهانبینی را گوش نمیدهند. اگر cd های جهانبینی را گوش کنند به آن تعادل لازم میرسند که الآن باید در هر شرایطی ما باید کمک کنیم به افراد. ببینید من آمدم کارم را شروع کردم تمام خدمات تمام اطلاعات تمام آگاهی و دانش خودم را همه را رایگان گذاشتهام برای مردم، هیچوقت انتظار یک ریال پول را نداشتم حتی کلینیکها به من گفتند که ما هر سیسی که به کنگره ۶۰ میدهیم، یک پولی هم یعنی ۲۰ تومان میدهیم، ۲ تومان بدهیم به کنگره ۶۰. گفتم نه؛ کنگره ۶۰ این را لازم ندارد. گفتند به خود شما بدهیم، گفتم خود من هم لازم ندارم. دنبال پول نبودم. خدمات هم رایگان انجام دادهام ولی الانه بااینکه خدمات هم رایگان انجام میدهم الانه به پول نیاز ندارم. هر چی هم پول بخواهم در اختیارم قرار میگیرد. هر چی بخواهم هیچ نیاز پولی هم ندارم و وضعیت مالی هم خوب خوب است. از هیچکس هم پول نگرفتهام و خدمات را به خاطر پول انجام ندادهام. منظورم این است که هر کاری که معنوی باشد مطمئن باشید ۱۰۰% باره مادی با خودش میآورد. من وقتی پول برایم میآید میگم این پول از کجا برای من میآید؟! همینجوری از زمین و آسمان برای من پول میآید چون من نمیخواستم ولی میآید. منظور من این است که یک خوردهای که کاری معنوی باشد باره مادی را حتماً با خودش میآورد، این خیروبرکت که میگوییم واقعاً واقعی است. امیدوارم هستم که یک روزی برسد که این مسئله را کاملاً درک کنیم. پس همه ما سعی کنیم که خدماتمان را به مردم ارائه بدهیم و خداوند به ما خیروبرکت میدهد.
جلسه را برای مشارکت باز میگذاریم که عزیزان صحبت کنند مرسی.
سلام دوستان مهران هستم یک همسفر
مرسی که این وقت را به من دادید هفته بنیان را تبریک عرض میکنم خدمت آقای مهندس خب آقای مهندس دستور جلسه را در مورد شیشه قرار دادند. من قبل از آن یک نکتهای بگویم تقریباً در سال ۸۸-۸۹ بود که شربت اوپیوم توزیع شد، درواقع هیچ استقبالی از طرف مردم رخ نمیداد و جزو محدود کلینیکهایی بودم این دارو را در غرب تهران توزیع کردم و فکر میکنم خانم دکتر فرشته در شرق شروع کردند و به مریض میگفتیم اوپیوم را به او معرفی میکردیم فراری بود از اوپیوم و همه دنبال متادون بودند و یک بخشی هم به دنبال b2 بودند و هرچه گذشت اهمیت این دارو بیشتر شناخته شد و سالها از این دارو بهعنوان یک انگ بزرگ استفاده میکردند و قدر آن را ندانستن و در گذر زمان اثرات آن شناسایی شد و به نظر من هنوز هم شاید یکدهم اثرات این دارو شناسایی نشده است، منتهی باید به دست حکیم سپرد؛ به دست آدم خبره سپرد. برای استفاده از آن اگر مریض ما همینجوری به کلینیک مراجعه کند و دارو را به او بدهیم و خودش تعیین کند که چقدر دارو بخورد هفتهای چقدر بگیرد من فکر میکنم همین وضعیت موجود میشود و ما باید این دانش و جهانبینی را از کنگره داشته باشیم و استفاده بکنیم و این دانش را روی آن دو داروی دیگر استفاده بکنیم و معتقد هستم آن دو داروی دیگر هم باید بهدرستی استفاده کرد از آقای مهندس هم میخواهم اینجا که اگر امکان دارد حالا دوستانی که فکر میکنند میتوانند کمک کنند صحبت کنند اگر مراکزی قصد دارند مثلاً متادون را کمتر بگیرند دانشگاه این همکاری را بکند در شرایط فعلی که اوپیوم بیشتر از سهمیه درخواست بدند متادون را کمتر کنند و به سهمیه اوپیوم اضافه کنند شاید بشود بازار را کنترل کنند و به تعادل برسد الآن واقعاً شرایط خیلی شرایط بدی است هر هفته در مراکز دعوا و جنگ بهقولمعروف خون و خونریزی سر همین داستان مقدار اوپیوم است و مراکز خیلی تحتفشار است حالا آن دوستانی هم من خواهش میکنم حتماً ارتباط خودشان را با کنگره داشته باشند من فکر میکنم چیزی که آخر برایشان میماند کنگره است من در مورد شیشه هم دوست داشتم صحبت کنم و واقعاً اعتقاد من در این است حالا آقای مهندس همیشه لطف دارند و میگویند درمان اعتیاد خیلی ساده است ولی از نگاه ایشان که خیلی خبره این کار هستند ۲۵ سال این کار را انجام میدهند من قبول دارم ولی از نگاه خود من همچنان درمان شیشه یکی از سختترین درمانها است و متأسفانه با شرایطی که درواقع جامعه ما دارد بههرحال جزو مصرفهای خیلی عمده هست، توصیه من همیشه این بوده کلینیکی درمان شیشه را انجام بدهد که مهارت لازم در کادر درمان از پزشک و روانشناس حتی برخورد پرستاری که دارو را توزیع میکند داشته باشد در جلسه اول موفقیت ما بستگی به میزان تایم زیادی است در جلسه اول برای مراجعه میگذاریم هر چه قدر این تایم را بیشتر بگذاریم احتمال موفقیت ما بیشتر است مصاحبه انگیزشی انجام بدهیم ابتدا تنها با خود مراجعه صحبت کنیم معمولاً خانوادههای مصرفکننده شیشه خیلی بیقرار هستند خیلی مداخله میکنند باید حذف کنیم آن مداخلاتشان را در ابتدا و در ادامه از آنها کمک بگیریم و آنها را هم مدیریت کنیم بهعنوان یک بال پرواز برای مراجعه آنها و همسفرشان قرار بدهیم واقعاً اگر در چند جلسه اول دیدیم که نمیتوانیم من اعتقادم بر این است که پلان درمانی را روزهای اول خوب بگذاریم اگر احساس میکنیم که مراجعه نتیجه نمیگیرد از سبک کلینیکی ما مریض را ارجاع بدهیم به جلسات گروهی مریض را ارجاع بدهیم به کنگره یعنی مریض را رها نکنیم فالو آپ کنیم پیگیری کنیم اکثراً نگاه کنیم سابقه مصرف مورفین را دارند در شرححالشان توی این افراد خیلی راحتتر میتواند به روی اوپیوم بیایند من بعد از اینهمه سال اعتقاد بر این پیدا کردم که توی مغز انسان چندین و چند مسیر جداگانه برای اعتیاد وجود ندارد همه از یک مسیر پاداش استفاده میشود واقعاً میشود از اوپیوم در درمان شیشه استفاده کرد منتهی با رعایت ملاحظات پزشکی و قانونی و خواهشم از همکاران خودم این است که چیزی که خودم دوست دارم و تکرار میکنم که ملکه ذهنم بشود که ما پلان مریض را بریزیم اجازه ندهیم که مراجعه راه را چجوری برود چه سبکی برود چقدر دارو بگیرد و ما اگر روی این مسئله اصرار کنیم و آن جلسات گروهی را درواقع سروسامان بدهیم درصد موفقیت ما خیلی بالا خواهد بود خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
جناب مهندس:
روزی که قرار شد داروی ot وارد بازار بشود، من با دکتر مکفی خیلی بحث کردم و در انتها هم حرف خودم شد، گفتم که قیمت شربت تریاک باید معادل خود تریاک باشد، الآن هم نظرم همین هست؛ اگر قیمت شربت تریاک، معادل قیمت تریاک باشد، بازار سیاه به وجود نمیآید، میخواستند قیمت را خیلی کم کنند، اما من موافقت نکردم، میگفتم باید معادل تریاک باشد، متادون هم همینطور هست، یکی از مشکلات همین است که قیمت متادون بسیار پایین است، باید قیمت متادون افزایش پیدا کند. با ستاد مبارزه با مواد مخدر هم خیلی صحبت کردیم که داروی ot را در اختیار داروخانهها قرار ندهند، باید همین باشد، دکتر که نباید از شربت تریاک سود ببرد، از خدمات باید سود ببرد، وقتیکه قیمت شربت تریاک معادل خود تریاک باشد، دیگر نمیروند شربت تریاک بگیرند، بجوشانند و شیره بگیرند، باید قیمت شربت تریاک معادل قیمت تریاک باشد، البته معادل بوده اما چون قیمت تریاک مرتب بالا میرود و قیمت شربت همانطور باقی میماند، این مشکلات به وجود میآید.
مشارکت دکتر فرشته:
از استاد جلسه ممنونم بابت وقت مشارکت، با صحبتهای دکتر دانشمند موافق هستم و همانطور که گفته شد باید این اتفاق بیافتد که بین داروها در کلینیک تناسب برقرار گردد تا این مشکلات اخیر برطرف شود.
میخواهم هفته بنیان را به جناب مهندس تبریک بگویم و این مناسبت را با شیشه مقایسه کنم. ما در ابتدا میگفتیم بنیانگذار اما آقای مهندس فرمودند بنیان و چقدر این کلمه پرمعناست، وقتیکه کسی یک علم را بنیانگذاری میکند، ممکن است هویت آن فرد با آن علم متفاوت باشد ولی وقتی ما میگوییم بنیان یعنی خود فرد مثل یک بذر در عمق تاریکیها فرو رفته، شاید در سرمای منفی ۶۰ درجه، تمام سعی و تلاش خود را کرده، با تمام نیرویی که داشته و با الهاماتی که دریافت کرده و از عمق تاریکی بیرون آمده و ریشه دوانده و تنه- شاخه- برگ و همه ماحصل آن بابت همین ریشه محکم است و درنهایت همانی شد که تمام دنیا منتظر آن بودند، حل صورتمسئله اعتیاد و این بسیار تا بسیار حائز اهمیت است. همه علم پزشکی و همه پزشکان در حوزه اعتیاد دوست دارند که به نتیجه برسند، ما به درخت توجه داشتیم مثلاً آفتش را از بین میبردیم یا آن را پیوند میزدیم اما مشکل از ریشه بود، از پایه و اساس ایراد داشت، مشکل این بود که صورتمسئله حل نمیشد، بهر حال ما هر کاری میکردیم اما بازهم به نتیجه نمیرسیدیم اما صورتمسئله اعتیاد در کنگره حل شد و اگر چندین جلسه در مورد شیشه صحبت میکنیم، خود بیماران با اعتمادبهنفس کامل درمان را شروع میکنند، خود ما بهراحتی بیماران را قبول میکنیم برای همین هست. زمانی ما از پذیرش بیماران وحشت داشتیم و قاعدتاً ما متکی به این ریشه محکم هستیم و همه ما باید اذعان کنیم که مسئله شیشه به زیبایی حل شد چون ما داریم نتیجه آن را میبینیم، به نظر من کسانی در حال درمان واقعی هستند که مصرفکننده شیشه بودهاند و این برای من خیلی عجیب است.
دستور جلسه هفته گذشته ما سی دی تمثیل بود، بههرحال کار از ریشه درست شد و حالا همه اجزا متکی به همان ریشه هستند، پس خیال ما هم راحت است.
در سی دی تمثیل اشاره میشود به مثلث معرفت، عدالت، عمل سالم که داخل یک دایره قرار گرفته و آن هفت خوشه گندم که همه اینها مفهوم و معنی خاص خودش را دارد و درس زندگی است مانند تمام سیدیهای آموزشی، اگر فرض کنیم تمام مردم دنیا در این دایره قرار گرفته باشند درحالیکه همه دارای آزادی عمل، عقل و شعور هستند، انسان با اراده و اختیار خود، هم میتواند از این محیط امن جدا بشود و سقوط کند، هم میتواند به این سه مؤلفه معرفت، عدالت و عمل سالم تکیه کند و راه کمال خود را در پیش بگیرد.
عمل سالم بدین معنی که هر عملی نتیجه خوبی داشته باشد و ختم به خیر بشود، عمل سالم است، وقتیکه دانش، آگاهی و معرفت انسان بیشتر بشود، موجب عمل سالم میشود، باعث میشود همه ارکان و افراد یک جامعه بهدرستی رفتار کنند، معرفت و عمل سالم باعث به وجود آمدن عدالت میشود، مسئلهای که در کنگره به بهترین نحو در حال اجراست.
آقای مهندس به شما واقعاً تبریک میگویم و اگر ما در این جایگاه هستیم به دلیل لطف و همت شماست.
مشارکت همسفر بهرام
ابتدا هفته بنیان را خدمت جناب مهندس تبریک میگویم، بزرگی و عظمت کار آقای مهندس را هرروز بیشتر لمس میکنم، آنجایی که در کلینیک که تنها چند سال است که یک لژیون تشکیل دادهایم، میبینم که چقدر کار سخت است، میبینم که مدیریت کردن ۴۰- ۵۰ نفر چقدر سخت است چه در جذب و ماندگاری افراد و چه در مقایسه با افرادی که در شعب کنگره سفر میکنند که با چه اشتیاقی خدمت میکنند و وظایف خود را انجام میدهند و ما بعد از ۶ سال نتوانستیم که آن اشتیاق را در اینها به وجود بیاوریم، خودتان ملاحظه میکنید که افراد در کنگره چگونه وظایف خود را بهدرستی انجام میدهند و من غبطه میخورم و تعجب میکنم که چطور نتوانستیم به این مرحله برسیم و این نشاندهنده عظمت کار آقای مهندس و محبتی و اشتیاقی است که خود ایشان دارد و شاید ایراد از خود من باشد که آن شوق و اشتیاق وجود ندارد.
آقای مهندس فرمودند که من هیچ چشمداشتی نداشتم، دانش خودم را بهصورت رایگان در اختیار همه قرار دادم و این برای من سؤال است، چون وقتیکه خود من بهشخصه کلینیک را تأسیس کردم، هدفم کسب درآمد بود و همیشه برایم سؤال است که من چگونه میتوانم به این جایگاه برسم و از آقای مهندس میخواهم که در این مورد مرا راهنمایی کنند.
در ارتباط با بحث شیشه، کار ما بسیار آسان شده است، بنده مدت ۱۸ سال است که درزمینهٔ اعتیاد فعالیت میکنم، از سال ۸۳ که کلینیکها تأسیس شدند و در تهران کلینیکهای کمی وجود داشت تا الآن تجربه من نشان میدهد که با روش ماتریکس به درمان رسیدیم اما در طول ۱۱ سال اخیر فقط ۲ نفر را توانستیم درمان کنیم اما بعد از تشکیل لژیون، کار در کلینیک بسیار تا بسیار برای ما راحتتر شده است و همین امروز ۲ نفر رهایی داشتیم که در دو هم مصرفکننده شیشه بودند.
آقای دکتر یک مطلب را عنوان کردند که هرچقدر در ابتدا زمان بیشتری بگذاریم، نتیجه بهتری میگیریم اما تجربه من مخالف این موضوع هست، تجربه من اینگونه بود که در ابتدا هرچقدر زمان بیشتری اختصاص بدهیم، ماندگاری افراد کمتر میشود. خود من بیمار را سریعاً به مشاور تازه واردین ارجاع میدهم که معمولاً موجب ماندگاری بیشتر بیمار میشود. من زمان زیادی اختصاص دادم و جواب خوبی نگرفتم اما شاید در کار من هم اشکالاتی بوده است، خوشبختانه تشکیل لژیون هم اثر زیادی در جذب افراد داشته است، در حال حاضر یکی از مشکلات موجود در کلینیک ما این هست که تعداد مراجعین خیلی زیاد شده و با کمبود ot هم مواجه هستیم، من به معاونت دانشگاه تهران هم مراجعه کردم و برای آنها عجیب بود که چطور میزان تجویز داروی اپیوم آنقدر پایین است و من درخواست کردم میزان داروی ما را بیشتر کنند که متأسفانه موافقت نکردند.
بههرحال از شما ممنونم که دانش خودتان را بیدریغ در اختیار عموم قرار دادید و بابت وقت مشارکت هم سپاسگزارم.
جناب مهندس: البته وقتی ot میخواست وارد مرحله عملی بشود، در مرکز مطالعات واحد اندازهگیری قاشق چایخوری و قاشق غذاخوری بود و اصلاً چیزی به نام سیسی نداشتیم و معیاری بهصورت صحیح نداشتیم و آنجا بود که اندازهگیریها با سرنگ آغاز شد، حتی سرنگ هم مسئلهساز بود و میگفتند که فرد با سرنگ تزریقی میشود و من گفتم شما برای خودتان پیشبینی نکنید، خیلی از انسانها اصلاً از سوزن و آمپول میترسند، در ضمن ما فقط بدنه آمپول را میدهیم و سر سرنگ را نمیدهیم اینگونه شد که واحد اندازهگیری درست روی کار آمد، الآن همه شربتها همینطور هست، واحد اندازهگیری مشخصی ندارد، حتی برای شربت سینه که برنامه میدهند غلط است، میگویند یک قاشق، صبح، ظهر و شب، خب صبح دقیقاً چه وقت هست؟ برای بعضیها صبح ساعت ۱۰ صبح است و برای بعضی ساعت ۴، در کنگره دو کار انجام شد، یک اینکه صبح، ظهر و شب تبدیل شد به ساعت و همچنین مصرف دارو باید با اختلاف ۸ ساعت باشد تا ۲۴ ساعت تمام شود و دو اینکه داروی ot وارد چرخه درمان شد.
نکته دیگری هست که در کنگره یک قانون وجود دارد که اینجا باید مطرح کنم، وقتی عزیزان مشارکت میکنند و یک نفر صحبتی میکند، کس دیگری نمیتواند بگوید که من قبول ندارم و اینگونه نیست، اصولاً اشارهای به صحبت دیگری نمیکند که من حرف او را قبول ندارم، ما در کنگره چنین رسمی نداریم، فرد فقط حرف خودش را میزند و اشاره نمیکند که فلان شخص درست گفت یا غلط گفت و هرکسی حرف خودش را میزند و نمیتوانیم حرف کسی را رد کنیم و بگوییم که حرف او درست نیست، به همین دلیل هیچگونه اختلاف، کدورت و ناراحتی پیش نمیآید.
یکی از عزیزان هم گفتند در این مدت ۲ نفر را با روش ماتریکس درمان شدهاند و من فکر میکنم که آن ۲ نفر هم با همت خودشان نجات پیدا کردهاند و ربطی به روش ماتریکس ندارد، یکوقتی کسی میگوید که برای ترک اعتیاد، کپسول تجویز کردهام و ۵ نفر خوب شدهاند اما خب خیلیها هم هستند که کپسول هم نمیخورند و خوب میشوند، بعضیها هم مواد را قطع میکنند، طوری نمیشود و دیگر نمیگوییم خوب شدن این ۵ نفر کار کپسول بوده، نه شما به ۱۰۰۰ نفر کپسول میدهی و ۵ نفر خوب میشوند اما این براثر کپسول نیست چون اگر هم نمیدادی این ۵ نفر خوب میشدند.
مشارکت همسفر الهه
سلام دوستان من الهه نوروزی کارشناس ارشد روانشناسی، روانشناس کلینیک نیکروز، واقع در میدان شهدا، خیابان شکوفه، ساختمان پزشکان نیکروز، طبقه ۵ واحد ۱۰.
میخواستم عرض کنم از زمانی که جلسات بهگونهای شد که ما بهصورت تخصصی با مواد برخورد میکنیم و با نمونههای رها یافته آشنا میشویم و صحبتهای آنان را میشنویم، بسیار جالب و آموزنده است و خدمت شما تبریک عرض میکنم و تشکر میکنم بابت ۲۵ سال تلاش و زحمت شما و اینکه علم بزرگی را به دنیا عرضه کردید که همچنان هم رو به گسترش است. چیزی که من متوجه شدم با حضورم در این جلسات این هست که شما در کنگره ۶۰ فقط بیماران و مبتلایان به مواد را درمان نمیکنید اینجا کارخانه انسانسازی هست و من بهشخصه تجربه خودم را عرض میکنم من معجزه میبینم، انسانی که اصلاً شاید در جامعه ما کاملاً ترد میشود حتی از سمت عزیزانش از سمت خانوادهاش به شکل عجیبی سیمرغ وار بلند میشود و دوباره شروع میکند دوباره زندگی آغاز میشود برای او و این کار سادهای نیست که حتی من شاید یکی دو هفته پیش که افتخار داشتم شما را ببینم اجازه خواستم که سفر کنم در کنگره برای خودشناسی بهتر برای زندگی کاملتر که متأسفانه این افتخار قسمت من نشد ولی سعی بر این دارم که حتماً سیدیها را گوش کنم حتماً کتابها را بخوانم چون مطمئنم و به تجربه به من ثابت شد با دلایل علمی که در جلسه حضور دارم و در جلسات قبل هم حضور داشتند که این یک ماجرا ساده نیست و ما این ماجرا را همهجا نمیبینیم همین نظم و شخصیت که شاید صدها نفر دارند در کنگره ۶۰ کار میکنند و هیچ تداخلی در هیچ مرحلهای نیست نظم فوقالعاده که ما نمیبینیم یعنی من بهشخصه این نظم را خیلی در جامعه خودم نمیبینم که آنقدر همکاری آنقدر بانظم همهچیز در حال انجام است و پیش میرود خیلی خیلی ممنونم از وقتیکه به من دادید و از صمیم قلب از شما به خاطر علم بزرگتان تشکر میکنم.
نگارش: کمک راهنما علی و بهمن
تهیه و تنظیم: کمک راهنما سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2247