English Version
English

این کاروان مقصدی دارد که تو معلوم خواهی کرد

این کاروان مقصدی دارد که تو معلوم خواهی کرد

سردار؛ جوانه‌ها از خاک بیرون می‌آیند و آن درختانی که پوسیده و موریانه خورده، اشجاری هستند که باز می‌شوند و جای آن همان درختانی پُر خواهند شد که سر به آسمان می‌گذارند و شاکر از انجام‌ عملی هستند که برای آن‌ها رقص در آسمان بوده است. ببینند که چقدر از این جوانه‌ها در آینده به سماء خواهند رفت.
در ابتدا وظیفه خود می‌دانم این هفته بزرگ و بیست و پنجمین سال رهایی را به بزرگ مرد تاریخ بشریت، جناب مهندس حسین دژاکام و اساتید محترمشان و همچنین خانواده محترمشان و تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.
در گذشته‌های دور در خانه‌ای اگر مصرف‌کننده‌ای بود آن خانه در ظلمت و تاریکی فرو رفته بود. زیر سقف فرو ریخته و آوار فریاد می‌زدند که راهی باشد و خود را نجات دهند. اما تلاش آن‌ها بیهوده بود و در رنج و غم به سر می‌بردند، راه‌ها همه به بن‌بست رسیده بود. مصرف‌کننده‌ها یا از خانه و کاشانه خود گم‌و‌گور می‌شدند‌ و یا در پارک‌ها زیر پل‌ها در بیغوله‌ها و در تنهایی و  بی‌کسی منتظر مرگ بودند و یا در آخر، دست به خودکشی می‌زدند. این بود سرنوشت ما در کنار فرد مصرف‌کننده.
تا این‌که خداوند نخی را به بلندای آسمان تا زمین فرستاد و سر آن نخ را گرفتیم و وارد بهشتی شدیم که قِطعه‌ای از این زمین خاکی به نام کنگره ۶۰ بود.
نور در آن مکان تجلی داشت و بزرگ مردی با رسالت و القاء از طرف خداوند و اساتید بزرگوارشان و نامه‌ای که در دست داشت، اصل حقیقت را بیان می‌کرد و گفت؛ من خود یک معتادم، من خود هم دردم و هم درمانم.

من هم درد شما را با پوست و استخوان تجربه کرده‌ام. درد من با درد شما مشترک است. من این‌جا هستم تا کمک‌تان کنم، پیام داده شد. اشک شوق در چشم مادران، فرزندان، همسران و پدران جاری شد و این اشک‌ها تبدیل به امید و شوق گردید و آرامش در زندگی آن‌ها جاری شد.
اما آقای مهندس شخصی هستند که خودشان ۱۷ سال مصرف‌کننده مواد مخدر بودند و راه‌های بسیار زیادی را برای درمان اعتیاد خودشان تجربه کرده بودند، اما چون راه و روش‌ها درست نبود نه به درمان و نه به نتیجه نمی‌رسیدند.

با الهام گرفتن از ماه مبارک رمضان بود که استارت درمان زده شد و شروع به منظم کردن میزان مصرف خود، مقدار مصرف و زمان مصرف خود کردند و این کار باعث شد در ابتدا یک نظمی به مصرف مواد خودشان بدهند و قدم اول را برای اعتیادشان برداشتند.
کم‌کم با تیپر کردن مواد مصرفی خودشان به مرور زمان توانستند اعتیادشان را درمان کنند. چون‌ تا قبل از ابداع متدDST توسط آقای مهندس دژاکام هیچ روشی موثر برای درمان اعتیاد وجود نداشت. البته راه برای ترک زیاد بود و است. متاسفانه با روش‌های غلط به جایی نمی‌رسیدند فقط هزینه‌های هنگفتی را پرداخت می‌کردند و چون به نتیجه نمی‌رسیدند و راه درست نبود، معتاد را در جامعه به چشم مجرم نگاه می‌کردند.
همه فکر می‌کردند معتادان را باید جمع و یا زندانی کنند، یا در مکان‌های دور دست ببرند و یا در آخر می‌گفتند اعتیاد درمان ندارد و معتاد باید ادامه بدهد تا بمیرد و یا از دیدگاه دیگر، آن‌ها را باید به حندق ریخت تا کمتر شوند و یا نجات پیدا کنند. این دیدگاه کل دنیا بود و اعتیاد را مشکل اخلاقی و رفتاری می‌دانستند.

بنیان کنگره بعد از ۱۷ سال درگیر اعتیاد بودند و شکست‌های گوناگون و پی‌در‌پی، بالاخره روزی روشDST را با تصمیمی که خود گرفته بودند و تحقیقی که روی مواد و انسان داشتند متوجه شدند که رابطه‌ای بین انسان و مواد مخدر وجود دارد که باید شناسایی شود. به این نتیجه رسیدند، که خود اول این روش را آزمایش کند و در ابتدا اولین نفر بودند که درمان شدند و موفق گردیدند.
باوری در ناباوری و پیامی از استاد سردار به ایشان رسید. ما جمیعاً خشنودیم که ثمره تلاش شما و همراهان شما در حرکت و درک به مراحل دیگر خواهید
رسید که نشاط انسان‌ها در وصل به حیات خالق را نمایان می‌کند.  هر قدر که‌ جلوتر بروی این نشانه‌ها را دریافت خواهید نمود. این تحولی بزرگ می‌باشد که انسان‌های کوچک از درک آن قاصر هستند و در واقع دست یافتن شکاف هسته است که ظاهراً ساده و درونی از  محتوای بی‌پایان.
البته ناگفته نماند که جناب مهندس با سختی‌های زیادی روبرو شدند و بعد از درمان خود برای این‌که راه و روش را در اختیار دیگر انسان‌هایی که خواهان رهایی هستند بگذارند، تصمیم گرفتند کنگره ۶۰ را که یک مجموعه مردم‌نهاد می‌باشد، را تأسیس کند و در نتیجه شعبه‌های بسیار زیادی در سراسر کشور ساخته شد که بطور رایگان به درمان مصرف‌کنندگان که خواهان‌ رهایی از دام اعتیاد هستند و راه حل منطقی پیدا نکرده‌اند قرار دهند.
البته لازم به ذکر است که بدانید کنگره به راحتی به این نقطه نرسیده است و وقتی می‌خواستند این راه و روش را در اختیار دیگران قرار بدهند با مخالفت‌‌های زیادی روبرو شدند. اما ایشان در جواب مخالفت‌ها گفتند؛ من خود هم اعتیاد داشتم و کاملاً اعتیاد را با پوست و استخوان لمس کردم و درک می‌کنم. اعتیاد و درمان و ترک‌هایی را تجربه کردم و امروز به این نقطه رسیدم علمی که تجربه شده باشد سندی بدون نقص است.

از طرفی افرادی که برای درمان می‌آمدند و همچنین خانواده‌هایشان، این روش و متد را قبول نداشتند که بدانند، تریاک بهترین دارو برای درمان اعتیاد به خود تریاک است. برایشان به نوعی خنده‌آور بود و باور کردنی نبود و می‌گفتند؛ ما آمده‌ایم درمان شویم به ما می‌گویند تریاک مصرف کنید و در عدم دانائی بودند و جناب مهندس در مسیر، راهی که انتخاب کرده بودند برای جان انسان‌ها کوشا بودند و با تفکر سالم خودشان راه درمان را همان روش درمان تدریجی و متد DST که شاید بتوان گفت؛ بعد از هزاران سال از پیدایش بشر تا‌کنون توسط ایشان کشف شد.
اما نکته مهم که آغاز یک شکاف در علم و شروع یک حرکت عظیم بود و از آنجایی شکل گرفت، که جناب مهندس نمی‌توانستند فقط و فقط به فکر خودشان و آسایش خانواده خودشان باشند و با پیشینه‌هایی که داشتند همیشه در تلاش برای کاهش درد دیگر انسان‌ها و به دنبال معرفی کردن این روش به همه انسان‌ها و کمک مصرف‌کنندگان بودند.
در نتیجه ابتدا شروع کردند و به ثبت و ضبط تمام جزییات و مراحلی که خود برای درمان اعتیادشان طی کرده و به نتیجه رسیده بودند، همه اطلاعات را به صورت مکتوب در آوردند و حاصل آن، کتابی خودآموزی شد با نام عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر برای درمان اعتیاد و در سال ۱۳۷۷ پایه و اساس تشکیل احیای انسانی کنگره ۶۰ شکل گرفت.
حرکتی که در شرایط آن زمان جامعه همانند حرکت در خلاف جهت جریان رودخانه‌ای خروشان بود. چرا که روش تدريجی با استفاده از تریاک به عنوان داروی درمان اعتیاد مسئله‌ای بود که به هیچ عنوان برای هیچ قشری از جامعه قابل درک و قابل قبول نبود. در این زمان که کنگره شکل گرفت بیست و پنج سال از آن زمان کمتر استانی در کشور دیده می‌شود که شعبه‌ای از کنگره ۶۰ در آن نباشد و همه مسافران و همسفران به راحتی در جلسات منظم و در مکان‌های مشخص و زیبا که کاملاً در اختیار خود کنگره است شرکت نکنند.
واقعاً جالب است. بنیان، نه بنیانگذار، چرا؟! اگر در مورد این دو کلمه با دقت تفکر کنیم متوجه می‌شویم. که بنا به کاربرد متفاوتی این دو کلمه ارائه شده. بنیان یعنی اصل و ریشه و بنیانگذار یعنی مؤسس، اما این سوال مطرح است که چرا در کنگره آقای مهندس به عنوان بنیان کنگره معرفی شده‌اند؟ نه بنیانگذار!

چون بنیان ریشه درختی است که ریشه سالم و رو به رشد و دارای ارتفاع است و به بلندای آسمان‌ سر می‌کشد و تنه و شاخه‌های بلند آن پُر از میوه‌هایی است شیرین و چون طعمش هرگز تغيير نمی‌کند و مزه و لذت آن به یاد ماندنی است. چون بذری از آن درخت بوجود می‌آید، پس ریشه با بذر درخت جزئی از خود درخت محسوب می‌شود. اما بنیانگذار به کسی گفته می‌شود که فقط مکان و یا چیزی را بوجود می‌آورد و پایه‌گذاری می‌کند و خود عضوی از آن نیست.
براستی بزرگان می‌گفتند؛ قید و بند‌های ساخته دست بشر همیشه از قدرت پرواز می‌کاهد. اما باید به آنچه امروز سبب قُل و زنجیر شدن بر دست و پای ما است چاره‌ای اندیشید. کلید آن را بیابید و در کل حل بنمائید محکم و استوار باشید. تشویق و ترغیب شما در مورد خیلی از انسان‌های که در رابطه با شما هستند و در آینده هم خواهند بود بیاموزید که چگونه در جهت‌های مختلف مانند یک مثلث کامل، محکم و استوار باشید و اول به نام خود شما می‌باشد.
نخی با طول و امتداد امواج سماوی که یک سر آن در زمین و امتداد آن به حلقه‌های سایر حلقه‌ها، چون آن زنجیر‌ها که البته نه به دست و پایتان بسته باشد، بلکه با آن قدرتی بیابید که در زمین و آسمان پرواز نمائید. پس باید دانست حقیقت آن چیزی بوده و است و خواهد بود و در آن زوال و نابودی وجود ندارد. برای رسیدن به حقیقت، در ابتدا بایستی خوب تفکر کرد و سپس با در نظر گرفتن پارامتر زمان و تلاش، ساختاری ایجاد نمود که رو به زوال و نابودی و ویرانی نرود.
آنگاه نتیجه‌ای فرآیند محصولی بسیار باارزش و گرانبها خواهد بود و به این دلیل بود که جناب مهندس با مانع‌هایی که سر راهشان بود و مخالفین بسیار زیادی را متقاعد کردند، تا این دانه با‌ارزش جان بگیرد و رشد کند و تبدیل به درختی تنومند بشود باز هم جای تفکر دارد. اما چرا این هفته را بنیان نام نهادند و هفته بنیانگذار نگفتند؟
درست است که جناب مهندس عزیز کنگره را پایه‌گذاری و تاسیس کردند، اما ریشه قوی و بزرگی که دل سنگ را شکافته و ترکیب‌ها را جدا نموده و با تغذیه از منبع لایزال الهی رشد نموده و ابتدا خود را سیراب نمودند و سپس ریشه‌ای شدند برای تمام درختان پوسیده که موریانه‌ها و حشرات موذی از درون و بیرون، آن را ویران و نابود کرده بودند و مصرف‌کنندگانی که دقیقاً همان تصویر درخت پوسیده و بی‌جان بودند.

هیچ کس و هیچ تخصصی در هیچ کجای دنیا امیدی به احیای دوباره آن‌ها نداشت و همه ما می‌دانستیم که شاید فقط یک معجزه بتواند دوباره این درخت خشک و پوسیده را زنده نماید. اما این ریشه قوی به تمام آن‌ها جان دوباره بخشید. ریشه‌ای که تمام منابع مورد نیاز برای احیا را دریافت و سپس در رگ‌های آنان جاری کرد و این درختان پوسیده نه تنها تبدیل به نهال‌های سر‌سبز شدند، بلکه همه ما شاهد شکوفه دادن و به بار نشستن آن‌ها نیز بوده‌ایم و هستیم.
به همین دلیل نمی‌توانیم نگوئیم کسی که حرکت کنگره ۶۰ را آغاز نمود فقط یک جمعیت و یا یک روش را پایه‌گذاری کرده، بلکه باید بگوییم کسی که این عمل عظیم را شروع نموده است خود هم ریشه و بنیان این درخت تنومند است که انتهایی ندارد از زمین تا آسمان و از آسمان تا زمین امتداد دارد.
در حال حاضر هم شاهد هستیم که از هر شاخه و هر برگی، هر روز جوانه می‌زند و معجزه‌ای و ثمره‌ای شگفت‌انگیز به بار می‌نشیند. از دل یک شاخه درمان بیماری‌های لاعلاج بیرون می‌آید و شاخه‌ای دیگر مکان و آکادمی برای آیندگان می‌شود با شکوفه‌های دیگر پهلوانانی، دنورهایی و سرداری‌هایی به بار می‌نشیند و دیگر کشور‌ها در حیرت هستند و از کنگره ۶۰ و جناب مهندس راهکار درمان بیماری اعتیاد، سیگار ، کوئید ۱۹ و بیماری‌های دیگر، همچون سرطان‌ها را راهکار می‌خواهند و مرتب در تماس و ارتباط هستند. بلکه آن‌ها هم به درک این موضوع برسند تا از درد و رنج انسان‌ها بکاهند و بدانند دلیل این همه علم و اطلاعات از کجا آمده و چگونه به بار نشسته است.
این میوه‌های این درخت تنومند است. میوه‌ای که از این درخت خانواده‌ای شهد و شربت یک رهایی را می‌چشند و چه خوش گفت استاد گرانقدر و فرهیخته‌ی کنگره ۶۰، سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. کلمه‌ای پر از اسرار و راز آفرینش که از درک آن همه به دور هستند و باید دانست چون صفر و تا صد این عمل عظیم و با شکوه از تفکر آقای مهندس دژاکام سرچشمه گرفته و به اجرا در آمده است و نظر آقای مهندس می‌فرماید: این‌ها به خواست خداوند صورت گرفته و کار ما فقط الگو‌برداری از هستی و طبیعت و شناخت ماوراء می‌باشد. به همین دلیل اساس کار کنگره ۶۰ بر مبنای محبت، عقل و ایمان است. همانطوری که بنیان کنگره ۶۰ به درمان رسیدند این سلامتی و آرامش را برای خانواده‌ها و دیگران خواستند. این نشانه محبت، عشق و ایمان او است.
شاید پیوند ما با آقای مهندس و افراد کنگره ۶۰ پیوند خونی نباشد، ولی پیوند روحی و ید واحده است. ما یکدیگر را داریم، تنها نیستیم و کنگره تنها موسسه‌ای است که به هیچ گروه و یا نهادی وابسته نیست. بنابراین خیلی از مصرف‌کنندگان مواد مخدر در سراسر دنیا هنوز از این علم و دانش بی‌بهره‌اند.

این وظیفه و رسالت ما است که این علم و دانش و درمان قطعی اعتیاد را به گوش آن‌ها برسانیم تا بتوانند از این دستاوردهای علمی استفاده کنند و به درمان قطعی برسند. همانگونه که در کتاب مهندس دژاکام آمده است این علم کاوشی است در میان چندین حلقه آفرینش که باورش کار هر کس نیست، مگر معنای آن بدانند که آن چیست. به زبانی دیگر یعنی به خویشتن رسیدن و خودشناسی، بنابراین با فهم اندکی که خودمان داریم که انسان از علم حقیقی برخوردار می‌شود و راه هموار می‌گردد و گزینه‌های اشتباه کنار می‌روند. از طوفان‌های سهمناک نجات می‌یابد و گاهی با یک بلم کوچک تا بیکران می‌رود و از نیروی الهی و قدرت درون خود، قوت گرفته و به گونه‌ای می‌اندیشد که بتواند حتی بلم را به پرواز در‌ آورد. گاهی در سکوت درون خویش با خود چنین نجوا می‌کند.
به هر دم از زبان عشق، بر ما سلام است، سلام است و سلام است
زِ هر ذره بگفت به زبانی، پیام است، پیام است و پیام است 
به زبانی پیام است، پیام است و پیام است. چه زیباست‌. اینک با گسستن از بندها و پس‌زدن حجاب اندر حجاب‌ها روی آفتاب از شماست زیرا روی شما بر آفتاب است که به هیچ سخنی این چنین بیداری تماماً از سرچشمه‌ای که همان معرفت است کسب گردیده و تا باد چنین بادا، بر همین اساس بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام کاشف روش درمان به صورت کاهش تدريجی مواد مخدر با داروی OT و با علامت اختصاری DST، آب سردی بر پیکر روش‌های ناموفق ریخته و محاسبات را به گونه‌ای دیگر رقم زد.
امروز هیچگونه آثاری از بیماری اعتیاد در افراد درمان شده با روش فوق‌الذکری که توضیح دادم، دیده نمی‌شود و تاکید کردند و معتقد هستند تا به خودشناسی لازم نرسند، بسیار بعید است که بتوانند از وادی اعتیاد خارج شوند و به همین منظور کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر را تألیف کردند که حاکی همین موضوع است. انسان دارای دو جزء است که از صور آشکار انسان دریافتند، سیستم تولید‌کننده مواد مخدر طبیعی جسم که سیستم ایکس شناسایی شده و در قسمت صور پنهان انسان گفتند؛ نفس انسان به مانند یخ است و آتش، از یک سو گاهی آنچنان منجمد می‌شود و یخ می‌زند که تبدیل به زمهریر می‌شود و از سوی دیگر آنچنان شعله می‌کشد که تبدیل به تنوره می‌گردد و فرمودند: مشکل انسان همین آتش و یخ بودنش است که همیشه بین یاس و ناامیدی قرار دارد که البته برای انسان‌های آگاه در کفه ترازو از یاس و امید یکسان است که هر دو یخ‌زدگی به دنبال دارد و بی‌قید و شرط تبدیل به هوس‌ها می‌شود.
در پایان امیدوارم سال‌های سال آقای مهندس مستدام و پایدار باشند و اعضای کنگره ۶۰ از وجودشان بهره‌مند باشند. تولد بیست و پنج سال رهایی بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس را ابتدا به استادان گرانقدرشان در زمین و سماء تبریک می‌گویم و همچنین به جناب آقای مهندس و به تمام عزیزان، دیده‌بانان، خانواده محترمشان، ایجنت‌ها، مرزبان‌ها، راهنما‌ها و کمک‌راهنما‌ها هفته بنیان را تبریک عرض می‌کنم.
امیدوارم توانسته باشم اصل مطلب و محبت‌های شایان جناب مهندس را با قلم و زبان گویا رسانده باشم.
برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر.
متشکرم.

نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر صدیقه آتش‌بار
تایپ: همسفر سحر رهجوی کمک‌راهنما همسفر سولماز (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر سمانه رهجوی کمک‌راهنما همسفر سولماز (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر زلیخا رهجوی کمک‌راهنما همسفر اعظم (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .