English Version
English

معرکه‌گیری مرا از آموزش دور می‌کند

معرکه‌گیری مرا از آموزش دور می‌کند

پنجمین جلسه از دوره هشتم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران آقا کنگره ۶۰ نمایندگی شادآباد؛ به استادی همسفر رسول، نگهبانی همسفر سعید و دبیری همسفر اردلان؛ با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه گیری" پنجشنبه، 10 آذرماه ۱۴۰۱، ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از روزی که به بنده اطلاع دادند که استاد جلسه هستم در حال تفکر بودم که ارتباط این دستور جلسه با من چه می‌باشد؟ اگر نکته منفی در این خصوص در من وجود دارد، آن را پیدا کنم؛ زیرا من به این موضوع اعتقاددارم که اگر یک خصلت و صفت منفی در من رشد کند، علاوه بر اینکه به خود من آسیب وارد می‌کند، به دیگران نیز آسیب می‌رساند.

در اینترنت در خصوص معرکه‌گیری جستجو کردم. تعدادی تصاویر قدیمی آمد که فردی ایستاده بود و افرادی مشغول تماشای زنجیر پاره کردن یا کارهای دیگر او بودند. نکته جالب‌توجه برای من این بود که تماشاگران وی چه هدف و منظوری را دنبال می‌کردند؟

نکته مقابل یادگیری، معرکه‌گیری می‌باشد؛ یعنی اگر در حال معرکه‌گیری باشم ممکن است، در حال یادگیری نباشم.
جناب مهندس دژاکام نیز می‌فرمایند: انسان‌هایی مانند مرزبانان و راهنمایان و ... نیز ممکن است دچار معرکه‌گیری گردند. این صحبت نشان از این دارد که صرفاً مصرف‌کنندگان مواد، معرکه‌گیری نمی‌کنند و ممکن است افراد در هر جایگاهی دچار این موضوع گردند.
حتی من همسفر نیز ممکن است یک روز بهانه بیاورم، حاشیه ایجاد کنم و بخواهم کارهایی را که به‌اشتباه انجام داده‌ام را توجیه کنم. از نگاه دیگری نیز باید به این موضوع توجه شود که آیا معرکه‌گیری خوب است یا بد؟ یا افرادی که در حال تماشای فرد معرکه‌گیر هستند باید چه‌کاری انجام دهند؟ یا مثلاً من معرکه‌گیر نیستم، اما از اطرافیانم کسی هست که معرکه‌گیری می‌کند، اینجا باید عکس‌العمل من چه باشد؟

ممکن است دلیل معرکه‌گیری، شکست، منیّت، تنفر و ... باشد، شخص می‌خواهد این صفات خود را با معرکه‌گیری پنهان نماید. طبیعتاً شخصی که به معرکه‌گیر توجه می‌نماید، در این موضوع شریک است و هنوز آن‌قدر آموزش ندیده است که خود را با شخص معرکه‌گیر درگیر ننماید و بداند که به‌طورکلی چه برخوردی باید با او داشته باشد.
مثلاً در ابتدا من نیز می‌خواستم با افراد معرکه‌گیر مقابله‌به‌مثل نمایم که این باعث از دست دادن انرژی من نیز می‌گردید. کسی که دارای منیّت است هرقدر با او بحث کنم بیشتر هیزم به آتش می‌ریزم. من این شخص را رد یا تائید نمی‌کنم زیرا اگر حرف او را تائید نمایم، دفعات بعد نیز می‌خواهد همین رفتار را با من تکرار کند. در این مواقع بیشتر به صورت خنثی عکس‌العمل نشان می‌دهم.

من به‌عنوان همسفر این را می‌گویم که اگر مسافر من کاری انجام دهد که من دچار به‌هم‌ریختگی گردم و این باعث آن گردد که من از آمدن به لژیون و یا خدمت بازبمانم، از این لحظه و این دستور جلسه را یاد بگیرم که اگر او به خاطر شرایطی که دارد معرکه‌گیری می‌کند، روی آمدن من به کنگره تأثیر نگذارد؛ زیرا اگر روی من اثر بگذارد، من مجری آن رفتار او می‌گردم و به نحوی از وی حمایت کرده‌ام. شاید در ظاهر او را تائید نکرده باشم، اما اگر به کنگره نیایم، به نحوی دارم او را تائید می‌نمایم.
درگذشته هنگامی‌که کارگاه آموزشی تمام می‌گردید، افراد کنگره دورهم جمع می‌شدند و این باعث ایجاد برخی مشکلات بود که با تشکیل لژیون این معرکه‌گیری از حالت منفی به حالت مثبت درآمد.

تهیه و تنظیم: همسفر احسان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .