دوازدهمین جلسه از دوره سی ام جلسات ویلیام وایت به استادی مسافر محمدعلی، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکه گیری» جمعه 11 آذر ماه ۱۴۰۱ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدعلی هستم مسافر سیگار؛
خدا را شکر میکنم که امروز اینجا هستم و از آقا کامران و نگهبان جلسه تشکر میکنم که مسئولیت اداره جلسه رو به من واگذار کردند .
من ۹سال پیش برای اولین بار در شعبه استاد معین استاد جلسه شدم و نکته جالب اینجاست که دستور جلسه همین دستور جلسه یعنی رابطه یادگیری و معرکهگیری بود و من واقعاً نمیدانم چه رازی پشت این موضوع قرار دارد اما نسبت به ۹سال پیش من خیلی تغییر کردم و شرایط هم تغییر کرده است .
من پیشاپیش هفته بنیان را بهتمامی اعضای کنگره60 تبریک عرض میکنم و بینهایت خوشحالم که آقای مهندس مسیر را پیدا کردند و در اختیار ما قراردادند تا ما هم به درمان برسیم.
به نظر من تمامی دستور جلسههایی که درکنگره60 مطرح میشوند سندی بدون نقص هستند .در مورد رابطه یادگیری و معرکهگیری در شعبهها دوستان نکات بسیاری را گفتهاند و من خیلی خوشحال هستم که امروز در اینجا قرار گرفتم تا بیاموزم و نکاتی را بیان کنم تا شاید به درد تازه واردین یا شخص سفر اولی بخورد .
جداً اگر رهجویی وظایف خودش را درست انجام بدهد معرکهگیری نمیکند، بهموقع سر کلاس خودش حضور پیدا کند، بهموقع و بهاندازه شربت OTرا مصرف کند و درمجموع به دستورات راهنمای خودش توجه کند دلیلی ندارد که بخواهد معرکهگیری بکند. به نظر من رهجوی سالم اصلاً معرکهگیری نمیکند. معرکهگیری هم همانطور که میدانیم از قدیم بوده و عدهای مردم را دور خودشان جمع میکردند و پولهایشان را با کلک میگرفتند.
من خاطرهای از دوران خدمت سربازی خودم تعریف میکنم که در ارتباط با موضوعمان هست، من سال ۵۷ که به خدمت رفتم فرمانده مسنی داشتم که به من و بقیه هم خدمتیهایم نصیحتی کرد که بعد از گذشت ۴۲سال هنوز آن را به خاطر دارم. گفت؛درجایی که تفاهم هست سوءتفاهم مردود هست. واقعاً درجایی که ما میتوانیم زندگی کنیم معرکهگیری مردود هست، جایی که ما میتوانیم خوب باشیم بد بودن مردود هست .
من سال ۹۳رهایی مواد گرفتم ولی رهجوی بینظمی بودم، به هر شکلی بود رها شدم و گل رهایی گرفتم اما هم خود من و هم کمک راهنمای من میدانستیم رهایی من سند بدون نقص نیست و چون درست رها نشده بودم همیشه معرکهگیری میکردم .
من از آقا کامران و آقای شریفیان کمک راهنمای اولم تشکر میکنم، این دو نفر مشوق من بودند تا سفر سیگار را شروع کنم و وقتی وارد سفر سیگار شدم یکبار گریز زدم و رفتم به آقا کامران گفتم و به ایشان قول دادم دیگر گریز نمیزنم. خدا را شکر بهخوبی رها شدم و این رهایی سیگار باعث شد تا من معنای واقعی درمان را بفهمم و دوباره برای رهایی موادم اقدام بکنم. همیشه حرف مهندس در ذهن من بود که میگفتند هر اتفاقی که برای ما میافتد خیر ما در آن است و این انگیزهای بود برای ادامه سفرم .خدا را شکر الآن ۷ماه هست که توانستم از بند اعتیاد رها شوم و به درمان رسیدم. از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید متشکرم.
تعدادی از لژیون های درمان سیگار (ویلیام وایت)
تایپ و عکس: مسافر سیگار امید
تنتظیم: مسافر سیگار محمد8
- تعداد بازدید از این مطلب :
1379