جلسه نهم از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی بیرجند، به استادی مسافر جواد، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر معین با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکهگیری» پنجشنبه 10 آذرماه 1401 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر. خدا را شاکر و سپاسگزارم که توانستم امروز در نمایندگی بیرجند حضور داشته باشم و از نگهبان جلسه که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا خدمت کنم، تشکر میکنم.
دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکهگیری است. اگر بخواهم در مورد این دستور جلسه چندجملهای صحبت کنم، باید بگویم که این دو مقوله هیچوقت در کنار هم قرار نمیگیرند و کاملاً در مقابل هم هستند؛ یعنی که کسی که معرکهگیری میکند، هیچ موقع نمیتواند یادگیری و آموزش داشته باشد و باید از معرکهگیری خارج شود تا بتواند آموزش بگیرد و چیزی را یاد بگیرد. شخصی هم که در پی یادگیری باشد، هیچوقت به دنبال معرکهگیری نمیرود.
همه ما تقریباً معنی معرکهگیری را میدانیم. در شهر ما همیشه خیلیها میآمدند و یک سری کارهایی انجام میدادند و بهقولمعروف معرکه میگرفتند. من هیچ موقع در معرکهگیری نقطه مثبتی ندیدم؛ چراکه همیشه به دنبال منافع شخصی خودشان هستند و به عواقب آن فکر نمیکنند و در این راه شاید به خودشان ضربه و لطمه هم بزنند. من وقتیکه وارد کنگره شدم، هر وقت که اسم معرکهگیری میآمد، به یاد همان پهلوان و زنجیر پاره کردنها میافتادم؛ اما بهمرور فهمیدم که منظور از معرکهگیری چیز دیگری است. بهطور مثال اگر راهنما، به فردی بیشتر توجه کند و من در ذهنم این کار او را قضاوت کنم، این خودش یک معرکهگیری است.
اما چگونه میتوانیم از معرکهگیری خارج شویم؟ تنها راهی که منِ مسافر بتوانم از معرکهگیری خارج شوم این است که به دنبال آموزش باشم. اگر به دنبال آموزش و یادگیری رفتم، میتوانم در معرکهگیری نباشم و اگر به دنبال معرکهگیری بروم، آموزش نخواهم گرفت و هر چه هم در کلاسها، کارگاهها و لژیونها شرکت کنم، هر چه سی دی بنویسم و یا خدمت کنم، هیچ فایده و اثر مثبتی برای من نخواهد داشت و چیزی از اینها نصیب من نخواهد شد. ممنون از اینکه با سکوتتان به صحبتهای من توجه نمودید.
پیام مرزبان:
خدمتگزاران:
عکس: مسافر امید لژیون یک
تایپ و ارسال خبر: مسافر حجت لژیون سه
- تعداد بازدید از این مطلب :
692