یازدهمین جلسه از دوره سی ام جلسات ویلیام وایت به استادی مسافر کامران، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری موقت همسفر امید با دستور جلسه «وادی دهم و تاُثیر آن روی من» جمعه 4 آذر ماه ۱۴۰۱ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
در ادامه تولد هشتمین سال رهایی مسافر علی اکبر از بند سیگار را جشن گرفتیم.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کامران هستم مسافر سیگار؛
خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و امیدوارم که بتوانیم جلسه خوبی برگزار کنیم.
زمانی که فردی وارد سیستم درمانی کنگره60 میشود بیان میشود که این فرد در سه قسمت جسم، روان و جهانبینی دچار تخریبشده است و باید سیستمهایی که از چرخه خارج شدهاند دوباره راهاندازی بشوند .
بعدازاینکه فرد تازهوارد سفر خودش را شروع میکند و در فرایند درمانی ۱۰ماهه جسم به حداکثر توان میرسد و روان هم تابعی از جسم و جهانبینی هست که تحت عنوان خلقوخو در کنگره60 یاد میشود، در طی ۱۰ماه سیستم بیوشیمی و سیستم ایکس و بخشی از جهانبینی و خلقوخو تغییر میکند .
در قسمت جهانبینی که بیشتر تمرکز کارگاههای آموزشی روی آن است در مورد تغییر نگرش جهانبینی صحبت میشود و وقتی گفته میشود صفت گذشته در انسان صادق نیست من این برداشت را دارم که زمانی که فردی وارد کنگره60 میشود میخواهد صفات خود را تغییر دهد، ولی این را باید دانست که این کار با دعا کردن و نشستن اتفاق نمیافتد .
اعتیاد پکیج کامل از صفات منفی هست یعنی ما میتوانیم بسیاری از صفات منفی را در اعتیاد بگنجانیم . شاید کسی که سارق باشد یکیا دوتا صفت منفی داشته باشد ولی وقتی ما از اعتیاد حرف میزنیم کلی از این صفات منفی را میتوان در یک فرد مصرفکننده ببینیم.
یعنی من فقط بایک صفت مصرف کردن مواد مواجه نیستم با دروغگویی ،تنبلی ،غیبت کردن و… درگیر هستم و وقتی می خواهم اینها را تغییر بدهم نمیتوانم صرفاً با یک قطع مواد این کار را بکنم رهایی بگیرم و همهچیز تغییر بکند که در سی دی اخیر آقای مهندس گفتند که هفت سال از رهاییشان میگذشت و کلی چک را که تازه پاس شده بودند را به همه نشان دادند و گفتند من تا الآن درگیر این چکها بودم.
اما در مورد سیگار، یک فرد که سیگار خودش را درمان کرده است و کسی که نکرده است خیلی ازنظر بیماری اعتیاد متفاوت هستند و فردی که سیگار را درمان نکرده هنوز صفت اعتیاد را با خود حمل میکند. آمار را در کنگره دیدهایم که ۹۰درصد کسانی که دوباره برگشت میکنند به اعتیاد، سیگار مصرف میکنند و آن ۱۰درصد دیگر کسانی هستند که درکنگره60 خدمتی نمیکنند و مثل یک مهمان آمدهاند و از آنها پذیرایی شده است و مثل یک مهمان رفتهاند و این وعده خداوند هست که کسی که خدمت نکند اتفاق خوبی برایش نمیافتد .
اما در قسمت دوم تولد هشتمین سال رهایی کمک راهنمای محترم آقا علیاکبر را جشن میگیریم. از زمانی که خود آقای مهندس در پارک طالقانی لژیون ویلیام وایت را برگزار میکردند علیاکبر مرتب حضور داشت و بهصورت ثابت در جلسات شرکت میکرد و من آرزو میکنم که مثل ایشان احساس شادابی بکنم و باوجود تمام مشکلاتی که میتوان داشت در جلسات شرکت کنم .
این نشاندهنده این است که یک فرد بخواهد صفتی را تغییر بدهد باید در چه شرایطی قرار بگیرد و بهواسطه زحمتهایی که میکشد نتیجه را دریافت میکند .
جادارد یک تبریک ویژه به آقای اسفندیاری بگویم که واقعاً جایی خالی ایشان احساس میشود، از اینکه به حرفهای من گوش دادید متشکرم.
اعلام سفر مسافر:
آنتی ایکس سیگار، متد درمان DST، دارو آدامس نیکوتین، راهنما آقای کامران، مدت رهایی از بند سیگار به دستور آقای مهندس 8 سال
پیام مسافر:
آرزو میکنم بتوانم رهایی سیگارخودم را به مرز صد نفر برسانم.
خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان علیاکبر هستم مسافر سیگار؛
من امروز به خودم افتخار میکنم که این مدت را حضور داشتم و از حضور تکتک دوستان برای ادامهی زندگی و سفرم انرژی گرفتهام.
من خیلی خوشحال هستم و این انرژی را تقسیم میکنم بین همه دوستان ،این رهایی را من تقدیم جناب مهندس میکنم و ایشان بودند که ده سال پیش در شرایطی که من خودم را نابود میدیدم این اجازه را به من دادند .
من توانی برای حرکت نداشتم ، به نظر من معجزه حیات خود حیات هست این دستی که کنگره60 گرفت و انرژی تکتک شما باعث شد تا من دوباره انرژی ازدسترفته خودم را برگردانم. واقعیت را بگویم من احساس میکردم زندگیام تمامشده است .
به مرز ۷۰سالگی رسیدم و خدا را شکر میکنم که در همان مرز نوری بر فراز آسمان ظاهر شد و راه برای من نمایان شد. به قول استاد سردار من راه را پیدا کردم و قدم را برداشتم، مهم همان قدم برداشتن هست من اگر آن قدم را برنداشته بودم امروز این حال را نداشتم شاید من اصلاً در دنیای امروزی نبودم ولی خدا دستم را گرفت و راه رفتن را به من یاد داد .
من گفتم توان حرکت کردن نداشتم و این ناتوانی در تمام قسمتها قابلمشاهده بود و با راه افتادن سیستم ایکس من دگرگون شدم .
حتی نمیتوانستم میکروفن را بگیرم و کمکم توانایی خودم را به دست آوردم. من به خاطر دارم در جلسهای که آقای مهندس حضور داشتند من رفتم جلو ایستادم تا مشارکت کنم اما نتوانستم و نشستم، کمکم با مشارکت لرزش من کمتر شد و با مشارکت کردن بهخوبی حس و حال من بیان شد.
از آقای کامران تشکر میکنم از آقای اسفندیاری راهنمای چندین ساله خودم تشکر میکنم و از همه دوستان میخواهم برای سفر سیگار خود تلاش کنند و به نظر من سفر سیگار مکمل سفر مواد هست. ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.
عکاس: مسافر سیگار صابر
تایپ: مسافر سیگار امید
تنظیم: مسافر سیگار محمد8
- تعداد بازدید از این مطلب :
1456