همسفر بهاره به همراه مسافر خود با بیش از ده سال تخریب آنتیایکس هروئین وارد کنگره شدند و با استادی کمکراهنما مسافر جوادگیاهچین و استادی کمکراهنما همسفر طیبه به روش DST و داروی OT به مدت نوزده ماه سفر کردند و درحال حاضر حدود ده ماه است که آزاد و رها هستند رشته ورزشی او شطرنج و رشته ورزشی مسافرش شنا است.
آنها در سال ۱۳۹۶ توسط یکی از دوستان خود با کنگره آشنا شدند، ولی به دلیل روی برنامه نبودن مسافر از کنگره طرد شده و مجدداً درسال ۱۳۹۹ با خواسته قویتری وارد کنگره شدند، همسفر بهاره چهار ماه بعد از مسافر خود وارد کنگره شده و سفر خوبی را آغاز کردند.
با همسفر بهاره از لژیون دهم نمایندگی سلمان فارسی در باب دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" مصاحبهای ترتیب دادیم که تقدیم نگاه شما عزیزان همراه میکنیم...
در ابتدا با تعریفی از واژه معرکهگیری بفرمایید دلیل و ریشه معرکهگیری در چیست و وجود چه صفاتی فرد معرکهگیر را وارد حاشیه میکند؟
واژه معرکهگیری به گذشته بازمیگردد بهعنوانمثال؛ فردی که دارای توانایی خاصی بود در میدانی قرارگرفته و افراد را بهواسطه آن توانایی دور خود جمع میکرد و نمایشی را برای آنها به اجرا میگذاشت و در ازای آن پولی دریافت میکرد. صفت معرکهگیری عمل ناپسندی است که ریشه آن مربوط به کم بودن یا نبود آگاهی و دانایی است، چنین فردی نسب به مثلث دانایی دچار ضعف بوده و بالعکس مثلث جهالت او قدرتمند است لذا میتوان گفت؛ این اشخاص دانایی و آگاهی کمتری داشته و صفاتی از جمله؛ حسادت، تنفر و کینه در آنها وجود دارد که آنها را به سمت معرکهگیری سوق میدهد.
چه رابطهای بین یادگیری و معرکهگیری وجود دارد؟
عمل یادگیری و معرکهگیری در یک جبهه مجزا و در مقابل یکدیگر قرار داشته و ضد هم هستند همانطور که گفته شد؛ معرکهگیری در اثر کمبود دانش و آگاهی اتفاق میافتد و ذرات ناخالصی و حسهای منفی در شخص افزایش یافته و معرکهگیری اتفاق میافتد و حسها در جهت منفی تقویت میشوند، در نتیجه گیرندههای مثبت کاهش پیدا کرده و از یادگیری جلوگیری میشود، بنابراین میتوان گفت؛ فردی که معرکهگیری برای او رخ میدهد از جبهه یادگیری کاملاً دور شده و بالعکس فردی که در حال آموزش است با به دست آوردن دانایی از جبهه معرکهگیری و حسهای منفی در امان میماند.
شرط بیرون آمدن و بازگشتن از معرکهگیری چیست؟ آیا میتوان معرکهگیری را نیروی مکمل یادگیری دانست؟
باید از صفاتی ازجمله؛ حسادت و کینهتوزی که باعث معرکهگیری میشود جلوگیری کرده و در عوض دانش و آگاهی خود را افزایش دهیم، یکی از بزرگان در صحبت خود گفتند؛ "شکرگزاری یک راه بازگشت از معرکهگیری است" باید شکرگزار افراد اطراف خود بوده و از آنها قدردانی کنیم، معرکهگیری نیرویی است که بهواسطه آن عمل یادگیری را میتوان انجام داد و این نیرو را بهواسطه یادگیری خنثی کرد.
یکی از اهداف کنگره این است که ما مهندس شویم در واقع همه مسائل را روی حساب و کتاب و اندازه انجام دهیم، چگونه میتوانیم به تشخیص این مسئله برسیم که مورد پیش آمده یک معرکهگیری است و در تله آن گیر نکنيم؟
ما زمانیکه در سیستمی مانند کنگره هستیم باید از خود این سؤال را بپرسیم که چه دلیلی برای آمدن به کنگره داریم؟ ابتدا هدف ما باید مشخص باشد که راه را گم نکنيم، برای مواجهشدن با معرکهگیری واجب است که عناصر و ساز و کار معرکهگیری را بدانیم، بعد از آگاهی از این مسئله قدرت تشخیص و دانایی ما افزایش پيدا میکند بعد از اتفاق افتادن معرکهگیری باید از خود بپرسم هدف این اشخاص از معرکهگیری چیست؟ آیا در راستا هدف یا بر ضد هدف و تخریب سیستم است؟ باید با تفکر تمام این موارد را برای خود تجزیه و تحلیل کرده و نادانسته اقدام به عملی نکنم این موارد به میزان دانایی و یادآوری هدفی است که در آن سیستم دارم، بنابراین باید در سراسر زندگی خود همواره آموزشپذیر بوده و در این راستا حرکت و تلاش کرده و روز به روز آگاهی خود را افزایش دهم.
به نظر شما چه ارتباطی بین مثلث درمان و این دستور جلسه وجود دارد؟ تأثیر نقزدن و در حاشیه بودن را در روند درمان چگونه میبینید؟
استاد امین فرمودند؛ زمانیکه انسان در سیستمی مانند کنگره قرار میگیرد اگر همراه با آموزشها فرمانبردار خوبی بوده و در راستا آن سیستم حرکت کند روزبهروز پیشرفت میکند، اما شخصی که فرمانبردار خوبی نبوده و در راستا سیستم حرکت نمیکند باعث درجا زدن و عقب ماندن او شده و نه تنها پیشرفت نمیکند بلکه بار اضافی بر دوش آن قرار گرفته که به ضرر او میباشد. مثلث درمان شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است، زمانیکه آموزش را به خوبی دریافت نکرده و خدمت نکنیم، سیدی ننویسیم و تغییری در جایگاه ما اتفاق نیافتد در نتیجه هیچ آموزشی دریافت نمیکنیم، زیرا هدف ما از حضور در کنگره آموزش و خدمت است درنتیجه از این هدف دور شده جهانبینی ما دچار اشکال شده و در آن پیشرفتی حاصل نمیشود و به دنبال آن در روان و جسم نیز پیشرفت و بهبودی حاصل نمیشود بلکه با اعتراض و وارد شدن به حاشیه تخریب در ما ایجاد شده و باعث درجا زدن و سقوط ما خواهد شد.
در محیطی مانند کنگره که همه چیز بر مبنای قوانین، آموزش و خدمت است چه اتفاقی باعث بروز معرکهگیری توسط برخی از افراد میشود؟
در کنگره افراد با عدم فرمانبرداری از کمکراهنما یا افرادی که در جایگاه خدمتی بالاتر قرار دارند از آموزش و خدمتها فاصله میگیرند، زیرا به افراد توصیه میشود سیدی بنویسند، وارد عرصه خدمت شوند که تغییر جایگاه داشته باشند، زمانیکه انسان این فرمانها را عملی نکند از آموزشها دور شده و بار اضافی بر دوش او قرار میگیرد و با بهانه آوردن و اعتراضکردن دچار حسهای منفی شده و آن حسها را انتشار میدهد، افرادی که با او هم حس هستند جذب این اشخاص شده و معرکهگیری اتفاق میافتد.
انسان برای برقراری تعادل در دنیای بیرون باید از یک نیروی درونی قوی برخوردار باشد، یک فرد چگونه میتواند از درون این قدرت را ایجاد کند که در دنیای درون نیز وارد معرکهگیری نشود؟
انسان برای ایجاد این نیروی قوی باید تغییراتی در صفات خود ایجاد کند درحقیقت ابتدا باید تزکیه و پالایش انجام داده و درون خود را شخم بزند و گرههای وجودی خود را تکتک شناسایی کند، زمانیکه صفات نیکو در انسان شکل میگیرد گیرندههای مثبت در انسان تقویت شده و آموزشهای راستین و انرژی مثبت را دریافت میکند و از درون قدرتمند میشود زمانیکه به این صورت باشد افکار او به سمت جبهههای منفی مانند معرکهگیری نمیرود. زمانیکه انسان دچار مشکل و بحرانی میشود آن را با دیدهی منت پذیرفته اعتراض نکرده و دیگران را نیز قضاوت نخواهد کرد.
در پایان بفرمایید رعایت قوانین حاکم بر این دستور جلسه و حرمتهای کنگره چگونه به یک همسفر در رسیدن به تعادل و حال خوش و متعاقباً ایجاد آرامش در کانون خانواده کمک میکند؟
آقای خدامی فرمودند؛ هدف یک همسفر از آمدن به کنگره توانایی ایجاد صلح و آرامش در کانون خانواده خود میباشد، درواقع همسفری که چنین توانایی نداشته باشد قطعاً در دریافت آموزشهای کنگره ناتوان بوده است بنابراین باید هدف من همسفر این موضوع باشد. همچنین طبق حرمتهای کنگره۶۰ که گفته میشود؛ ارتباط خارج از کنگره ممنوع است باید حواس ما به خود بوده و وارد حاشیهها نشویم، همچنین باید دانست کنگره۶۰ تنها سفیدی مطلق نبوده و حاشیههایی وجود دارند که باید با آگاهی به آنها وارد نشده و هدف ما آموزش و برقراری آرامش در خانواده باشد.
کلام آخر؛
به همه شما عزیزان همراه میگویم؛ شرط عبور از شرایط سخت رضایت و پذیرش شرایطی است که در آن قرار داریم، باید دانست اعتراض و غر زدن باعث رفع مشکل نشده بلکه شرایط را دشوارتر خواهد کرد. اگر من همسفر به درستی رفتار کرده و روی خود تسلط داشته باشم قطعاً مخاطب ما هر اندازه سرسخت باشد بالاخره روزی تأثیر خواهد گرفت، آقای مهندس فرمودند؛ انسانهای آباد ویرانهها را آباد میکنند. تشکر و سپاس از آقای مهندس و تکتک افرادی که بهواسطه ایشان آموزشها به ما انتقال داده میشود.
تایپ، ویرایش و ارسال؛ همسفر ریحانه رهجوی کمکراهنما همسفر مهدیه (لژیون بیست و یک)
عکس؛ همسفر فهیمه رهجوی کمکراهنما همسفر نجمه (لژیون پنج)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1122