جلسه یازدهم، از دوره سیوچهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، ویژه مسافران با استادی مسافر یاسر، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اصغر، با دستورجلسه «وادی دهم و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه 1 آذر ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان یاسر هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم توفیق شد این جلسه در خدمت شما دوستان در نمایندگی امین قم باشم. از ایجنت محترم آقا مهدی، مرزبانها و راهنمای لژیون هشتم آقا ابراهیم و نگهبان جلسه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا هم آموزش ببینم هم خدمت کنم. قبل از صحبت کردن در مورد دستورجلسه با وجود اینکه زمان آن هم گذشته است به اعضای نمایندگی قم بابت خرید زمین تبریک عرض میکنم. بعد از مدتها خبری بود که مرا خوشحال کرد، امیدوارم شعبههای بیشتری ایجاد شود تا افراد بیشتری در قم به درمان برسند. این لطف خداست شامل حال ما شده است که میتوانیم از این بستر کنگره استفاده کنیم و به درمان برسیم، امیدوارم همه افراد قم بتوانند از این بستر استفاده کنند.
وادی دهم بهترین قانون هستی است، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است و مختص انسان است. در این وادی به ما گفته شده که رحمت خدا شامل حال انسانی شده که میتواند صفت خود را تغییر دهد و از خوبی به بدی برود و از بدی به خوبی برود. این وادی بسان شمشیری برنده همه امید میدهد هم هشدار. تمام صفتهایی که در خداوند وجود دارد در مراتب پایینتر آن صفات در انسان نیز هست و هر صفاتی که در نیروی منفی وجود دارد در انسان نیز هست. هرگاه انسان به طرف آن صفت حرکت کند آن صفت بیدار میشود و کار خودش را انجام میدهد.
آنچه در این وادی مهم است اول شناخت خود انسان و بعد شناخت آن صفت است اینکه من بدانم یک صفتی دارم و آن صفت ضدارزشی است. من در زمان اعتیاد هر کاری انجام میدادم فکر میکردم درست است، تا دیر وقت خانه نمیرفتم و یا با رفقای خوبی نمیگشتم یا خیلی کارهای دیگر، به نظر خودم فکر میکردم بهترین کار را انجام میدهم. کنگره میخواهد به من آموزش بدهد تا بتوانم ارزش را از ضدارزش بشناسم و بفهمم کار درست چگونه است کار نادرست چگونه است و اینکه کار ارزشی کدام است و کار ضدارزشی کدام؟ این شناختی که الان نسبت به جهان بیرون دارم را کنگره به من داده است.
اکنون اگر من یک صفتی را در خودم شناختم و فهمیدم ضدارزش است برای تبدیل کردن این صفت به صفت ارزشی احتیاج به صلاح دارم و این صلاح داشتن آگاهی است. دانایی، به وسیله جهانبینی و آموزشی که در کنگره60 داده میشود بالا میرود. وقتی به دانایی رسیدم میتوانم آن صفت را تبدیل به صفت خوب کنم. هشدار در این وادی چیست؟ این است که من اومدم سفر کردم و رها شدم، سیدی نوشتم، خدمتگزار شدم، هشدارش این است که هیچ وقت فکر نکنی خبری است چون اگر رویت را برگردانی آن تاریکی هست اگر یک ذره فکر اشتباهی کنی، راهت را اشتباه بروی، مسیرت را اشتباه بروی، حرف راهنمایت را گوش نکنی این وادی آن طرف داستان را دوباره به من نشان میدهد. این اتفاق فقط برای انسان میافتد چون اختیار دارد. اختیار مختص انسان است که بین دو راهی قرار بگیرد که آیا انجام بدهم یا نه؟ اگر کار ارزشی باشد با انجام دادنش به طرف ارزشها حرکت میکند و اگر غلط باشد بسوی ضدارزش میرود.
آقا آرش یکشنبه در دلیجان حرف خیلی قشنگی زد من خیلی روی آن فکر کردم و آن اینکه وقتی انسان یک کار درست را انجام میدهد فکر نکند کار خیلی بزرگی انجام داده است چون به وظیفه انسانی خودش عمل کرده و کاری را انجام داده که وظیفه انسانیش بوده است. چون ما انسان شدهایم تا اینکه تکامل پیدا کنیم و رشد کنیم نه اینکه ده سال و بیست سال مصرف کنیم و مصرفکننده بمیریم و همین چرخه ادامه پیدا کند. آمدهایم رشد و تکامل پیدا کنیم تا به بُعدها و زندگی بهتر دست پیدا کنیم. پس اگر کاری را درست انجام بدهیم به وظیفه انسانی خودم عمل کردهایم. به لطف آقای مهندس جهانبینی در اختیار ما قرار میگیرد که به وسیله آن بتوانیم راه درست را از نادرست تشخیص بدهیم تا به بیراهه نرویم. سفر دومی شدیم و سفر دومی بمانیم و این واقعاً لطف کنگره است.
عکاس: مسافر محسن (لژیون ششم)
تایپ: مسافر اسماعیل (لژیون سوم)
ارسال خبر: مسافر احمد (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
1457