English Version
English

بهترین روزهای زندگی من آمدن به کنگره است

بهترین روزهای زندگی من آمدن به کنگره است

در تمام سطوح زندگی هر کاری که می‌خواهیم انجام بدهیم یک رمز و یک راز دارد که باید آن را پیدا کنیم. می‌خواهم از تنهایی‌های بیست ساله‌ام بگویم؛ بیست سال همیشه احساس تنهایی می‌کردم و همیشه درون خود می‌گفتم: چرا بی پشت‌ و پناهم، اطرافم را شلوغ می‌کردم ولی از درونم همیشه تنها بودم و به خاطر مشکلاتم از درون گریه می‌کردم.
همیشه جای خالی خیلی چیزها در زندگی من احساس می‌شد. روزهای آخری که مسافرم خیلی حالش بد بود، و حال من بدتر از او، تا اینکه به کنگره وارد شدم.
خیلی حالم بد بود، عینک و‌ ماسک می‌زدم تا کسی مرا نشناسد دیدم همه‌ی کسانی که در اینجا هستند، همه‌ی آنها لبخندی دلنشین بر چهره‌شان دارند، با خودم گفتم: خدایا انسان‌های اینجا چقدر فرق می‌کنند چقدر چهرهایشان را دوست داشتم و لذت می‌بردم.
ولی بعد از یک جلسه گفتم دیگر کنگره نمی‌روم تا اینکه بعد از یک هفته صبح انگاری یکی بیدارم کرد و به من گفت: باید بیام که دیدم کنگره‌ام و به مشاوره گفتم: که خودم هم نمی‌دانم چه‌طور اینجا آمدم.
خلاصه که تک‌‌تک اعضا کنگره بسیار مهربان و‌ صورتشان پر از محبت است و از این‌ که خانم فاطمه نصیری را به عنوان راهنما انتخاب کردم الان هم خیلی خوشحالم که در آن روزهای سخت به فریادم رسید و کمکم کرد تا بلند شوم.

برای من حتی کارت به کارت کردن هم کار دشواری بود  می‌ترسیدم که این کار را انجام دهم، هم لژیونی‌هایم که خیلی مهربان و خوش قلب هستند و هر کدام‌شان به نوعی و با صحبت‌هایشان خیلی کمکم کردند.
من که بخاطر حال بدم دکتر داروهای اعصاب به من داده بود، راهنمای گرامی و هم لژیونی‌هایم باعث شدن تا قرص‌ها را دور بندازم و با آمدن و شرکت کردن در کلاس‌ها و آموزش جهان‌بینی حالم بهتر شود.
دعایی که برای آقای مهندس حسین دژاکام و راهنمای عزیزم خانم فاطمه دارم این است که انشالله هر خواسته‌ای که دارند بر آورده شود و تندرست، سلامت باشند.
بهترین روزهای زندگی من آمدن به کنگره است که قدرش را می‌دانم و انشالله بتوانم جبران کنم، خدا را خیلی شکر می‌کنم که چنین جایی برای همه‌ ما هست. که پر از نور، عشق و امید است هر روزم را به امید کنگره بیدار می‌شوم و هر وقت حالم بد می‌شود‌، به جای قرص اعصاب فقط سی‌دی گوش می‌دهم. خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم و از صمیم قلب شاکرم . امیدوارم همسفرهای مثل من زودتر اینجا را پیدا کنند و به کنگره بیایند تا به حال خوش برسند.
نویسنده‌ ‌:  همسفر معصومه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه نصیری ( لژیون سوم)
تهیه کننده  :  همسفر سمیرا رهجوی کمک راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
عکاس :  همسفر آسیه رهجوی کمک راهنما همسفر آذر (لژیون هشتم)
ارسال‌:  همسفر عاطفه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه نصیری (لژیون سوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .