ترس را کنار بگذار

با 25 سال مصرف تریاک و شیره وارد کنگره شدم. در اثر اشتباه بینایی داروی خود را کم‌تر مصرف کرده بودم و وضعیت جسمی خیلی بدی داشتم. وقتی‌ سفرم شروع شد راهنما فرمودند باید سی دی بنویسم، ولی من مقاومت می‌کردم و نمی‌نوشتم چون حدود 38 سال از درس و نوشتن دور بودم و کمی منیت نیز داشتم.
تصمیم گرفتم منصرف شوم و قید کنگره را بزنم. حتی چند جلسه هم حضور نداشتم، کنگره و مصرف OT را قطع کردم. همسفرانم می‌دیدند که حال خوبی ندارم و می‌گفتند باید تحمل‌کنی و صبور باشی. در طول اعتیادم هیچ مشکلی در خانواده نداشتم و مصرفم هم در خانه بود. خلاصه قبول کردم به کنگره 60 برگردم. از دوستان سفر دومی که خوب سفر می‌کردند مشورت گرفتم که گفتند ترس را کنار بگذار و به سخنان راهنما ایمان داشته باش.
ما هم یک روز مثل خودت تازه‌وارد بودیم. کمی صبور باش 10 ماه زود می‌گذرد و با خواسته خودت و راهنمایی کمک راهنما به رهایی می‌رسی. من هم روزنه امیدی در دلم باز شد و طبق فرمان راهنما سر وعده دارو را مصرف کردم، سر جلسه حاضر شدم تا آخر سفرم هیچ غیبتی نداشتم، سی‌دی‌ها را مرتب نوشتم و هیچ‌وقت دارو کم نیاوردم چون در مصرف دارو خیلی منظم بودم و سروقت به کلینیک رفته و دارو را تهیه می‌کردم
مصرف روزانه را آماده می‌کردم و بقیه را در جای مشخص دور از دسترس می‌گذاشتم. من اول سفرم بدن‌درد خیلی شدیدی داشتم و اوایل سفر در کارگاه آموزشی کلافه می‌شدم ولی به‌مرورزمان حالم بهتر و بهتر می‌شد و هرچقدر به آخر سفر نزدیک می‌شدم از لحاظ جسمی و روانی به تعادل نزدیک می‌شدم.
به لطف کنگره و راهنمای خوبم و تلاش خودم که خوب سفر کردم در ادامه سفر سیگار را شروع کردم. البته یک دوره سازگاری را خراب کردم، شنیده بودم که به نفست غلبه کن مثلاً اگر صبح هوس سیگار کردم می‌گفتم ظهر تهیه می‌کنم چند اشتباه باعث خرابی سفر من شد ولی آدامس سیگار را باهم مصرف نمی‌کردم. ذره‌ذره به‌مرورزمان و آموزش گرفتن در کنگره سفرم منظم شد. از راهنمای سیگارم آقا جواد و همه دوستان، مهندس دژاکام، حمید آقا و همه راهنماهای محترم ممنون هستم و از همه خدمت‌گزاران کنگره صمیمانه تشکر می‌کنم.

نگارنده: مسافر رضا لژیون پنجم
تایپ: مسافر جواد
تنظیم: مسافر محمود
نمایندگی کاسپین