چهاردهمین جلسه از دور بیست و سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران میرداماد اصفهان با استادی کمک راهنما همسفر سهیلا و نگهبانی کمک راهنما همسفر زیبا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه 28 شهریورماه 1401 رأس ساعت 16 آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان سهیلا هستم یک همسفر
اگر در تیتر وادی دقت کنیم چند تا کلمه یا واژه وجود دارد رمز، راز، کشف، حقیقت. حقیقت به معنی راستی و درستی است آن چیزی که بوده و هست و خواهد بود مثل دوست داشتن مثل محبت مثل خداوند مثل انسان. مسئله بعدی کشف است، مثل کشف متد دی اس تی. همه ما میدانیم که کشف متد دی اس تی یک حقیقت است که هم بهراستی و درستی دلالت میکند و نسخهاش در کائنات پیچیده شده است یعنی بوده و هست و در آینده این کشف درمان دی اس تی هم خواهد بود. درواقع پنهان بوده و توسط آقای مهندس آشکارشده است. مسئله بعد رمز و راز است رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یافتن راه و دیگری آن چیزی که ما برداشت میکنیم. رمز ما یافتن راه است و برداشتی که ما از آن چیزی که داریم میشود راز.
آقای مهندس یک مثال میزنند و میفرمایند، یک گاوصندوق را در نظر بگیرید یکچیز باارزش در داخل این گاوصندوق نگهداری میکنید وازدید شما پنهان است و حالا شما برای اینکه به این محتویات باارزش در گاوصندوق دسترسی پیدا کنید باید در درجه اول رمز گاوصندوق را بدانید بعد با استفاده از رمز، درب گاوصندوق را باز میکنید و به محتویات باارزش درون گاوصندوق راه پیدا میکنید حالا اگر قرار است من یک مسیری را پیدا کنم و بعد در آن مسیر حرکت کنم اگر بخواهم از چیزهایی که باارزش است و میتواند در آن مسیر به من کمک کند باید درواقع بتوانم از آن مسیر برداشت کنم، یعنی برداشتن چیزهایی که ارزشمند است و من در آن مسیر پیداکردهام. استاد امین در سی دی محرم میفرمایند: در قدیم شنیده بودیم میگفتند بعضیها در باغ نیستند درواقع رمز یعنی وارد شدن به آن باغ و راز یعنی برداشت کردن از آن باغ،
یعنی اینکه شما وارد یک باغ میشوید این رمز شماست که مسیر و راه را پیدا میکنید و برداشت کردن یعنی آن میوههایی که در باغ است را بتوانید استفاده کنید و از سایه درختان آن باغ استفاده بهینه داشته باشید یعنی بتوانید برداشت کنید. بعضیها در باغ نیستند یعنی اینکه راه را پیدا نکردهاند بنابراین یافتن راه برای ما بسیار تا بسیار مهم است که در وادی هم میگوید خیلی از افراد هستند که درواقع قربانی میشوند زیرا راه را پیدا نمیکنند. حالا این مسیر و این راه که ما میگوییم فقط مسئله و بیماری اعتیاد نیست کلاً مسائل زندگی هم هست؛ مثلاً میخواهید ازدواج کنید از یک مسیر باید وارد شوید، درس بخوانید از یک مسیر دیگر باید وارد شوید. چرا مسیرها بر سر راه من انسان قرار میگیرد؟ به خاطر اینکه من قدرت اختیاردارم و قدرت انتخاب هم دارم و درواقع این انتخاب و اختیار من است که سرنوشت من را میسازد،
چون انسان هستم خداوند در ابتدا من را بر سر دوراهی قرارداد خداوند من را به سمت یک دوراهی هدایت میکند بر اساس قدرت اختیار و انتخاب من است که راه و مسیر خودم را انتخاب میکنم. اگر راه و مسیر را درست انتخاب کنم می توانم به آن هدف و مقصود خودم برسم اگر راه درست نباشد نمیتوانم به آن هدف خودم برسم. استاد امین میفرمایند راه به همه نشان داده نمیشود خیلیها دنبال راه هستند خیلیها از درب کنگره عبور میکنند و حتی مصرفکننده مواد مخدر هم هستند و حتی راه درمانشان کنگره است اما راه برایشان نشان داده نمیشود، علت اینکه راهنشان داده نمیشود به این خاطر است که نسبت به این قضیه محرم نشدهاند درصورتیکه یکسری محرومیتها در آن زمینه برای من به وجود بیاید میتوانم محرم شوم. دقیقاً آقای مهندس مثال واضح و روشن این مسئله میباشند
آقای مهندس سالها سال درگیر اعتیاد بودند و چندین بار اقدام به ترک کردند و مسیر را پیدا نمیکردند راه برایشان پنهان بود چرا؟ چون به این قضیه محرم نشده بودند تا اینکه محرومیت و سختی کشیدند آقای مهندس بارها از سختیها و مشکلاتی که در این مسیر برایشان پیشآمده بود صحبت میکنند؛ بنابراین سختی را متحمل شدند تا محرم شدند. پس اینطوری نیست که فکر کنیم خداوند سختیها را فقط برای من میفرستد نه اگر قرار است من به یک نقطه برسم و قرار است به یک سری از قضایا محرم بشوم باید یکسری محرومیتها را و سختیها را متحمل بشوم. خداوند میفرماید: من را میخواهد از پایینترین نقطه خلقت به بالاترین نقطه خلقت برساند، اما باقدرت انتخاب خودم باقدرت اختیار خودم. باز استاد امین میفرماید، این رمز که در ابتدای این وادی است بیانگر حس است.
درواقع اگر حستان حس پاک و زیبایی باشد شما قطعاً مسیر بر سر راهتان قرار میگیرد. یه وقتی یک نفر مصرفکننده اعتیاد است میخواهد که اعتیاد را درمان کند سالهای سال هم هست که این خواسته در درون او هست ولی درمان نمیشود چون چیزی که در درون او شکلگرفته است این است که با خودش میگوید، من یک روزی اعتیادم را درمان میکنم و از همه آنهایی که من را تحقیر و سرزنش نمودند انتقام میگیرم، اگر با این حس به جلو برود راه برایش نمایان نمیشود حتی اگر خواسته داشته باشد. پس پالایش حس قدم اول است برای اینکه من بتوانم راه صحیح را پیدا کنم. استاد امین میفرمایند، کسانی که قلبشان سیاه است قلبشان پر از کینه و نفرت است هیچوقت راه برایشان نمایان نمیشود وقتی یواشیواش حسهایشان پالایش شد و فهمیدند که میخواهند چهکاری را انجام بدهند آن موقع نهتنها راه برایشان نمایان میشود بلکه استاد هم درراه او قرار میگیرد.
قسمت دوم برداشت، یعنی اینکه شخص وارد یکراهی میشود که خیلیها به کنگره میآیند آیا به درمان میرسند؟ آیا همه خدمتگزار میشوند؟ خیر بنابراین خیلیها به این مسئله نمیرسند چون نتوانستهاند از این مسیری که پیداکردهاند برداشت کنند. استاد میفرماید بعد بعدی روی عقل فرود میآیند پس یافتن راه حس است و برداشت کردن عقل است. عقل باید درستکار کند تا من بتوانم درست برداشت کنم از این راهی که پیداکردهام. خیلیها وارد کنگره شدهاند و نمیتوانند خدمتگزار شوند چون هنوز به آن قوه تشخیص نرسیدهاند هنوز ماهیت کنگره را درک نکردهاند بهجای اینکه از حقیقت سر دربیاورند از باطل سر درمیآورند و درگیر قیاس و قضاوت و حاشیه میشوند
بهجای اینکه از راستی سر دربیاورند کلاً از باغ خارج میشوند و از مسیر و راهی که پیداکرده بودند خارج میشوند. هدف اصلی ما این است که به آن مقصد راستین و آرامش برسیم همانجایی که خداوند میگوید، ای نفس مطمئنه بهطرف من برگرد «ارجعی الا ربک راضیة المرضیة» تو خوشنودی، منم خوشنودم و در بهشت خاص من جایی بگیر بهشتی که همهاش سلاماً سلاما است. آن چیزی که مهم است این است که صراط مستقیم هدف نیست وسیلهای است برای رسیدن به هدف تکتک ما انسانها. کنگره هدف نیست کنگره وسیله است برای اینکه ما بتوانیم با استفاده از آموزشهای کنگره درست زندگی کنیم.
مشارکت اعضاء
سلام دوستان سمیه هستم همسفر
در مورد وادی هفتم باید همیشه راه را پیدا کنیم ما در کنگره راه را پیدا کردیم غیر از کنگره جاهای دیگر امتحان کرده بودیم اما به آرامش نمیرسیدیم و بدتر هم میشدیم و خیلی راهها را تجربه کردیم و خدا را شکر راه کنگره را پیدا نمودیم و به آرامش و آسایش رسیدم. قبل از اینکه به کنگره بیاییم یک حرفهایی میزدیم و یک کارهایی انجام میدادیم. میگویند وقتیکه میخواهی حرف بزنی اول دردهانت مزه کن اگر حرف درستی بود بعد بزن و از این کلام باید درس بگیریم.
سلام دوستان سحر هستم همسفر
درباره وادی هفتم اگر بخواهم صحبت کنم همانطور که گفتهشده کشف رمز و راز حقیقت در دو چیز است رمز یافتن راه و راز آنچه ما برداشت میکنیم در وادی هفتم انسانها به دودسته تقسیم میشوند انسانهای خردمند و انسانهای کمخرد. یک دسته انسانها اول صحبت میکنند بعد تفکر میکنند و همیشه این باور رادارند که بهترین راه کوتاهترین راه است؛ و دسته دوم افرادی هستند که تفکر میکنند و بعد صحبت میکنند و بهترین گنج، گنج درون خودشان است و میگویند جهان مملو از انرژی است و باور دارند این انرژی رایگان در اختیار کسی قرار نمیگیرد باید درراه مستقیم باشند تا این انرژی به آنها داده بشود.
سلام دوستان زهرا هستم کمک راهنما یک همسفر
استاد سردار میفرماید آنانی که حال خوشی ندارند دو راه بیشتر ندارند یا به راه راست که حق و حقیقت است ملحق شوند یا بایستند تا نیروهای بازدارنده آنها را به مسلخ و به عمق بدبختیها بکشانند. قفلسازان زیاد و کلیدسازان اندک. فقط اعتیاد خماری نمیآورد همان غر زدنها هم اعتیادآور است. راه که نشان دادهشده است وقتی به کنگره آمدم چراغها یکییکی روشن شد همان حال خوش همان حقیقت که وعده داده شد. حق و حقیقت که سردار میگویند آنهایی که خواستار حقیقت هستند یعنی الگوها. راهنمایی که اینجا نشسته و فکر میکنید حالش خوش است راه تو را گز کرده و این مسیر تلخ را طی نموده انشالله حال خوش سفره زندگیتان شود.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
در مورد دستور جلسه وادی هفتم همانطورکه میدانیم اول پیداکرده راه و دوم آنچه برداشت میکنیم. من اعتقاددارم الآن که ما راه را پیداکردهایم کنگره را یافتهایم در اینجا هیچ لزومی ندارد برای حل مشکلات و مسائل پیش شخص دیگری برویم کجا بهتر ازاینجا با حضور استادانی مثل شما کمک راهنمایان واقعاً انسان اینجا آرامش میگیرد و اینجا برای ما فراهمشده است که ما آموزش بگیریم اینجا همه مسائل و مشکلاتمان را حل میکنیم وانشاالله به حال خوب و به آرامش مارسیم.
قانون یازده
کمک راهنماهای تازه واردین
لژیون های دارای ظرفیت پذیرش رهجو
مرزبان کشیک خانواده
رهایی
کاندیداهای انتخابات نگهبانی دور بیست و چهارم کارگاه آموزشی همسفران میرداماد
قرائت پیام انتخابات نگهبانی توسط مرزبان کشیک خانواده
پیام سفر دوم
آوای کنگره
گروه مرزبانی
انتشارات
دعای شکرگزاری
لژیون خدمتگزار
تایپ: کمک راهنما همسفر زهرا (لژیون نوزدهم)
عکاس: همسفر اکرم (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
625