سلام دوستان زهره هستم مسافر نیکوتین
وادی هفتم نیز مانند سایر وادیهای کنگره ۶۰، یکی از قوانین هستی وزندگی ما در این هستی را بیان میکند قوانینی که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی ما حکمرانی میکنند، اگر آنها را بیاموزیم و عمل کنیم، با کمترین مشکل، سوار بر امواج زندگی هستیم و قادر خواهیم بود از گذرگاههای سخت عبور کنیم، در غیر این صورت قادر به عبور نخواهیم بود. در طول شش وادی گذشته، با مبانی نظری و تئوری حرکت اصولی آشنا شدیم و از وادی پنجم به بعد چگونگی حرکت مطرح میشود وادی هفتم به ما میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دوم آنچه برداشت مینماییم.
یکی از موضوعاتی که معمولاً در کنار حقیقت خود را نشان میدهد واقعیت است، در بیان تفاوت واقعیت یا حقیقت شاید بتوان گفت که واقعیت چیزی است که در حال حاضر وجود دارد اما نه درگذشته وجود داشته و نه در آینده وجود خواهد داشت. اگر بخواهیم مثال بیاوریم میتوانیم به خود انسان اشارهکنیم نفس انسان نیز قبل از تولد وجود داشته و بعد از مرگ نیز خواهد بود و هیچگاه از بین نمیرود، پس انسان نیز یک حقیقت است اگر درمان اعتیاد را بهصورت اصولی و صحیح بهگونهای که شخص پس از قطع مصرف مواد مخدر، هیچگونه مشکلی با مواد مخدر نداشته باشد و از تعادل کامل برخوردار باشد و هیچگونه میلی به مصرف مواد مخدر نداشته باشد و دفتر اعتیاد او برای همیشه بسته شود را حقیقت درمان اعتیاد در نظر بگیریم،
میبینیم که برای رسیدن به این حقیقت به دو پارامتر اساسی نیاز داریم، یکی یافتن راه و دوم، آنچه در زمان پیمایش این راه برداشت مینماییم. حقیقت در دوردستها نیست، حقیقت بودن در همین لحظه است؛ درک ساعت، فضا و مکان است، یعنی شادی و غم، یعنی از دست دادن و به دست آوردن، باختن و برنده شدن، سادگی و سختی، یعنی تلخی و شیرینی، یعنی موجسواری، گاهی بالا و گاهی پایین. برداشتی که من از این وادی دارم و به این حقیقت رسیدهام که انسان همیشه وجود دارد و هیچگاه از بین نمیرود؛ پس باید تمام تلاشش را بکند تا درراه درست قرار بگیرد و باتجربههایی که در این مسیر کسب میکند برداشتهایش درست باشد تا به موفقیت و آرامش برسد. ما در وادی هفتم یاد گرفتیم که برای کشف مجهولات زندگی خودمان برای روشن شدن موضوع یا حقیقتی پنهان، باید رمز و راز آن را بگشاییم.
بعضی وقتها همفکر میکنیم بهترین راه کوتاهترین راه است و میتوانیم به درمان برسیم، این طرز فکر کمخردان هست. ما اگر خود را خردمند میدانیم پس باید برای حرف زدن اول فکر کنیم بعد لب به سخن بگشاییم و از نتیجه تفکرات خود سخن بگوییم درست است که پیدا کردن راه، مسئله بسیار مهمی است اما زمانی که راه پیدا شد حرکت در آن مسیر و رسیدن به نتیجه مطلوب هم مسئله مهمی است. اگر بخواهم این مسئله را با یک مثال توضیح بدهم باز برمیگردم سراغ همین درمان اعتیاد درست است که در حال حاضر در کنگره اعتیاد بهراحتی درمان میشود اما باید شخص در این مسیر بهدرستی حرکت کند تا بتواند بهخوبی سفر کند و به درمان برسد اگر شخص درگیر حاشیه و مسائل دیگری بشود و یا تمرکزش را روی سفرش نگذارد هرگز به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
جناب مهندس مثالی در این مورد میزنند که حساب خانه تا بازار دوتا است. به شما میگویند این راه و مسیر وجود دارد اما شما بهجای دیگری میروید؛ درست است که راه را به شما نشان دادهاند اما مسیر را اشتباه رفتهاید مثال انسانهایی که در اثر اشتباه و پیدا نکردن راه درست، تصمیمات نادرستی گرفتهاند و در مسیر درمان اعتیاد حتی جان خود را هم ازدستدادهاند. در آخر خداوند را بسیار شاکر و سپاس گذارم که راه و مسیر صراط مستقیم را برای من زهره باز کرد و من بهعنوان مسافر نیکوتین توانستم با یافتن راه درست درمان به حقیقت واقعی که درمان نیکوتین بود دست پیدا کنم و امیدوارم با سعی و تلاش در این راه و مسیر روزبهروز برداشتهای بیشتر و بهتری را داشته باشم.
تایپ: خانم زهره مسافر نیکوتین
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم (لژیون دوم)
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
482