سلام دوستان من یک همسفر هستم!
آری من یک همسفر هستم.
و از اینکه کنار مسافرم در کنگره سفر میکنم، به خود میبالم.
اوایل که به کنگره آمده بودم و بر روی صندلی مینشستم خیلی برایم جالب بود. این طرز معرفی کردن خود که یک همسفر هستم، این سلام کردنها، این بغل کردنها حس خوبی به من میداد.
میخواهم از گذشته خود و خانوادهام بگویم. زمانی که در اوج ناامیدی بودیم و سایه سنگین اعتیاد پسرم، زندگیمان را گرفته بود. چقدر ایام بد میگذشت.
در زندگی دیگر هیچ چیز نبود که حال مرا خوب کند. به خاطر ترک کردنها و باز برگشتنهای او به اعتیاد داشتم کاملا امیدم را از دست میدادم. حتی از خدا هم گله داشتم. چون هیچ کدام از دعاهایی که کرده بودم و سُفرههایی که انداخته بودم جوابم را نداده بود و پسرم همچنان در باتلاق اعتیاد دست و پا میزد.
تا زمانی که توسط یکی از دوستان با کنگره آشنا شدیم.
در آغاز چنان امیدی به اینجا هم نداشتم ولی کم کم نظرم عوض شد. وقتی حال خوب بقیه مسافران و همسفران را میدیدم امیدوار شدم. در اینجا دیدم کسانیکه حتی حال و روزشان از من و مسافرم بدتر بود. چطور به رهایی رسیدند و حال خوشی دارند.
خدا را شکر که به لطف انسانی بزرگ، انسانی که مطمئنم برگزیده شده است، چنین مکانی شکل گرفت. تا من و هزاران انسان ناامید دیگر باز به زندگی امیدوار شویم.
از خداوند میخواهم تمام کسانی که در این راه زحمت میکشند تا انسانهای گمراه راهشان را پیدا کنند عاقبت به خیر بشوند و هرچه میخواهند خدا به آنها عطا کند.
در آخر هم از تمام استادان و کمکراهنمایان کنگره مخصوصآ کمکراهنمای خودم خانم نازنین عزیز تشکر میکنم و بهترینها را برای ایشان آرزو میکنم.
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی کمک راهنما همسفر نازنین ( لژیون یازدهم )
تهیه کننده: همسفر سمیرا رهجوی کمک راهنما همسفر نیره ( لژیون هفتم )
ارسال: همسفر عاطفه رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه نصیری ( لژیون سوم )
وبلاگ نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
365