جلسه چهاردهم از دور دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی باباطاهر همدان با استادی همسفر زهرا ، نگهبانی کمک راهنما همسفر مهری و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «خدمت مالی و تاثیر آن روی من» ساعت ۱۵ روز دوشنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد؛
بسیار خوشحالم از اینکه در کنار شما عزیزان هستم. اولین دستاوردی که لژیون سردار و خدمات مالی برای من داشت این بود که در کنار شما عزیزان و در جمع شما بودم و از شما آموزش گرفتم، نکته دیگری که این خدمات مالی برای ما داشته و هر نعمت و فضیلتی که حالا ما داریم و تجربه میکنیم هر کدام لذت خودش را دارد. در زندگی آسایش و سلامتی هم، لذت خاص خودش را دارد و اگر ما بخواهیم به لذت بخشش برسیم باید آن را تجربه کنیم تا بفهمیم.
اینکه یک نفر به شخص نابینای مادر زاد بگوید؛ گل سرخ چه رنگی است؟ آن شخص تصوری از گل ندارد و نمیتواند درک کند، بخشش هم همینطور است، چیزی که باید تجربه کنیم این لذتی است که خودمان باید به آن برسیم و من خودم به شخصه این لذت را در کنگره چشیدم و تا حدی متوجه شدم که این حس چقدر برای من خوب بوده است و تاثیر دیگری که داشت به شناخت خودم رسیدم و در کنار شما در کنگره به نوع بخششی که قبلا هیچ کجا ندیده بودم رسیدم.
در کنگره طرز تفکر فرق میکند وقتی من تازه وارد کنگره شدم و کسانی را دیدم که برای ورود به لژیون سردار چه تلاشی میکنند و انگار منتی بر سرشان میگذارند و اجازه ورود به لژیون سردار را میدهند، برایم عجیب بود! در جاهای دیگر شاید پدر و مادر بخواهند با افتخار به فرزندانشان کمک کنند نوع خدمتی که اینجا انجام میگیرد و نوع تفکری که اینجا است با بیرون بسیار متفاوت است. موضوع بعدی این بود در وادی اول اشاره به تفکر میکند اینکه ما باید فکر کنیم، که چرا پول پسانداز میکنیم؟ برای راحتی زندگیمان و آسایش و آرامش خودمان و خانوادهمان. جناب مهندس در یکی از سیدیهایشان اشاره به این کردند که بسیاری از ما نگهبان اموالمان هستیم و استفادهای از آن نمیبریم.
بیشتر این اموال برای وراث میماند و در اکثر این موارد سر ارث دعوا هم میشود. چقدر خوب است که بتوانیم به درستی از اموال و دارایی مان استفاده کنیم. به نظرم کسی که پهلوان میشود و پانصد میلیون میبخشد یا کسی که شاید صد هزار تومان پسانداز دارد و میبخشد فرقی با هم ندارند، چون هر شخصی تمام توان خودش را گذاشته است تا ببخشد و خیلی از افراد هم میتوانند با بخشش زبانی و کلامی یا لبخندی این بخشش را انجام بدهند. من از کنگره بخشش را آموختم و شکر میکنم توانستم وارد لژیون سردار شوم.
مشارکت همسفر فاطمه؛
من از لحظهای ای که در کنگره حضور داشتم، روزهای اول میدیدم لژیون سردار تشکیل میشود، از دور نگاه میکردم برای من تعجب آور بود و برایم سوال بود که این چه لژیونی است؟ چه اتفاقهای درون آن میافتد؟ ولی بعد از گذشت زمان با قوانین کنگره آشنا شدم. یک روز قبل از گلریزان چند مرتبهای گفتم میخواهم وارد لژیون سردار بشوم و با همه وجودم خواستم ودر روز گلریزان اعلام کردم وبا مبلغی شروع کردم. کمکم این مبلغ را واریز کردم، ولی باید دانست آن چیزی که انسان از وجود خودش میبخشد، حس دیگری دارد. ما در سفر اول توان مالی نداشتیم، ولی به فرموده جناب مهندس و کلام خداوند که میفرماید؛ بخشش لذتش چند برابر است، وچندین برابرش به خودت برمیگردد، ولی من این معجزه را خودم دیدم و موقعی که دست مسافرم راتیغ اره برید، دکتر گفت: که انگشت پیوند نخورده و باید قطع شود تا به انگشتان دیگرش صدمه وارد نکند. آن روز حالم خیلی بد بود وقتی به خانه رسیدم با خدای خودم صحبت کردم سردار را قسم دادم که سلامتی مسافرم را بدهد، درعوض امسال مسافرم خودش وارد لژیون سردار بشود. جالب اینجاست که دفعه بعد که به دکتر مراجعه کردیم دکتر با تعجب گفت: نیازی به قطع انگشت مسافرم نیست و در حال ترمیم است و این معجزهای بود که به چشم خودم دیدم.
مشارکت همسفر مریم؛
من وقتی وارد لژیون سردار شدم باور نداشتم که معجزاتی را خواهم دید و نیتم فقط کمک مالی بود. اولین معجزهای که دیدم، روزی بود که مسافرم سقوط آزاد داشت حالش خیلی بد بود. دقیقا من همان روز وارد لژیون سردار شدم با اینکه حال مسافرم آن شب خیلی بد بود بدن درد و لرزه داشت، به او گفتم نگران نباش خوب میشوی. مسافرم گفت: سردار را در عالم خواب دیدم و به او گفتم اگر وجود تو واقعی است میخواهم معجزهات را ببینم، کمکم کن دیگر خسته شدهام. در عالم خواب یا بیداری یک صدایی شنیدم که به من گفت: برو آنجایی که همیشه میرفتی و به همه سلام من را برسان و بگو سردار به برگزیدگان خدا سلام رسانید. این شد که من ایمان آوردم و معجزات آن، سلامتی مسافرم است که پزشکان از او قطع امید کرده بودند.
ایجنت گروه خانواده همسفر سمیرا؛
تبریک میگویم به عزیزانی که تازه وارد لژیون سردار شدند و شاگردی استاد سردار را به شما تبریک میگویم. امیدوارم معجزات و برکاتش را در زندگیتان ببینید و قطعا خواهید دید. خدمات مالی که ما انجام میدهیم، تاثیرات آن در زندگی ما است و همه به لطف قدمهایی است که در کنگره بر میداریم. شاید بسیاری از ما امروز به عنوان مهمان وارد لژیون سردار شدیم، ولی مطمئن باشید که دعوت شدید، قرار نیست آن روزی که وارد لژیون سردار شدید، بگویید من باید تمام مبلغ را واریز کنم تا شاگرد استاد سردار بشوم، همینکه در دلتان نیت کنید و بخواهید، مطمئن باشید به آن میرسید. گاهی اوقات در زندگی ما معجزاتی رخ میدهد که دلیل آن را نمیدانیم و به دنبال این هستیم که کجا، چه کاری انجام دادیم که این لطف شامل حال ما شده است؟ واین خطر از بیخ گوش خانواده و خودمان گذشته است. وقتی یک چیزی را یکجایی جا گذاشتیم، قدم برداشتیم و کاری را انجام دادیم و حال کسی را خوب کردیم. اگر هزار تومان کمک مالی کردیم یا پانصد میلیون تومان که پهلوان میشود فرقی نمیکند که بگویند این برای شخص دیگری است و آن برای شخص دیگر، همه اینها برای استاد سردار ارزشمند است. وقتی خدمات مالی در کنگره انجام دهیم مطمئنا قرار است، بعدها آثارش در زندگی ما باشد چون کسی نمیداند چه اتفاقی میافتد. شاید قرار است بچههای ما هم در کنگره باشند یا از خانواده یا از عزیزان ما بیایند و از کنگره استفاده بکنند همه اینها قدمهایی است که ما برمیداریم برای اینکه بعد از ما هستند، کسانی که بیایند و استفاده کنند. همان روز که دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم اگر بخشندگی را یاد گرفته باشیم اولین چیزی که میبخشیم درون خودمان، آن حس خودمان است و اولین کسی را که میبخشیم مسافرمان است که با کلی تخریب وارد کنگره شدیم. اگر بخششی در وجودمان باشد تمام وجودمان پر میشود از روزنههایی که تک به تک در زندگیمان به دردمان میخورد.
اعضاء جدید لژیون سردار
تایپ و عکس؛ همسفر نظری رهجوی کمکراهنما همسفر راحله (لژیون دوم)
ویرایش؛ همسفر معصومه کمکراهنمای (لژیون هفتم)
تنظیم و ارسال؛ همسفر نظری رهجوی کمکراهنما همسفر راحله (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
713