English Version
English

خدمت، ظرفیت و دانایی را بالا می‌برد

خدمت، ظرفیت و دانایی را بالا می‌برد

جلسه اول از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی خواجو به استادی همسفر فرشته، نگهبانی همسفر اعظم و دبیری همسفر ندا با دستور جلسه «خدمت مالی و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه بیست و یکم شهریورماه ۱۴۰۱ ساعت 13:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا می‌گویم که حس بسیار خوبی دارم؛ زیرا اولین استادی است که در کنگره به من داده شده است، یکی از آرزوهای من این بود که استاد جلسه سردار شوم.
دستور جلسه امروز در مورد خدمت مالی و تأثیر آن روی من است. ابتدا باید واژه‌ها را تعریف کنیم تا متوجه شویم و بتوانیم به آن عمل کنیم؛ خدمت همان کمک کردن است، اما از روی دلسوزی و بندگی کردن؛ به قول آقای مهندس: مال از آنِ کسی است که بتواند آن را ببخشد؛ ما ممکن است مال بسیاری داشته باشیم، اما نتوانیم ذره‌ای از آن را ببخشیم؛ به‌عنوان‌مثال اگر اتومبیلی داریم که از آن هیچ استفاده‌ای نمی‌کنیم، از آن ما نیست.

چرا باید خدمت کنیم؟ هنگامی‌که فکر خدمت کردن در ذهن ما می‌آید قبل از آن باید فکر کنیم که پشت این خدمت چه هدفی وجود دارد؟ کسی که می‌خواهد خدمت کند باید هدف خود را مشخص کند. ابتدا هدف من از آمدن به کنگره ترک اعتیاد مسافرم بود؛ اما زمانی که وارد کنگره شدم متوجه شدم که ترک اعتیاد نیست! بلکه درمان اعتیاد است و با گذر زمان متوجه شدم علاوه بر درمان، موارد بسیار دیگری از طریق کنگره به ما داده شد، به‌طوری‌که تغییر و تحولاتی را مشاهده می‌کردم که اصلاً در باورم نمی‌گنجید.

هنگامی‌که آموزش‌های لازم را می‌دیدم به این باور رسیدم که من همسفر، غرق در ضد ارزش هستم و نیاز به آموزش‌های بیشتری دارم. کنگره به ما بسیار پروبال داد! چطور توانستیم به این جایگاه برسیم؟ هنگامی‌که بحث لژیون مالی به میان می‌آید باید بیندیشیم که قبل از ما افرادی آمدند و مبالغی را پرداخت کردند، لژیون مالی را تشکیل دادند و بسیاری از امکانات را فراهم کردند تا ما در این مسیر قدم برداریم:
                        دیگران کاشتند و ما خوردیم         ما می‌کاریم تا دیگران بخورند

هدف از خدمت می‌تواند متفاوت باشد، ابتدا باید به فرمان عقل برسیم که زمان می‌برد. چطور می‌شود که کار معنوی انجام می‌‌دهیم و این کار، ما را در این بُعد و بُعدهای دیگر یاری می‌دهد؟ خدمت باعث می‌شود ظرفیت ما بیشتر شود و دانایی‌مان بالاتر برود. زمانی که ظرفیت ما بیشتر شود ناخودآگاه دوست داریم خدمت‌های بزرگ‌تر و بیشتری انجام دهیم، به همین دلیل بعضی افراد می‌گویند که ما هیچ پولی نداشتیم، اما قسمت شد که در لژیون سردار عضو شویم یا پول بسیاری نداشتیم تا پهلوان شویم، اما به دلیل خواسته قوی پهلوان شدن، این توفیق برای ما حاصل شد.

این موضوع بابت این است که از خدمت‌های کوچک شروع کردند تا نتیجه آن را مشاهده نمودند. ما دوست داریم که در کنگره افراد بسیاری درمان شوند و اعضای بسیار حضور داشته باشند؛ هنگامی‌که می‌خواهیم این اتفاق بیفتد باید خدمت مالی انجام دهیم. وعده خداوند دروغ نیست؛ می‌دانیم که تمام خدمت‌هایی که انجام می‌دهیم در زندگی‌مان برکت دارد؛ خداوند در سوره اسراء می‌فرماید: اگر شما احسان و نیکی کنید درواقع احسان و نیکی را به خودتان کرده‌اید.
آقای امین در یکی از سی‌دی‌های خود می‌فرمایند: ما در کنگره مثلث خدمت داریم:

1. خدمت نیروی انسانی
2. خدمت مالی
3.  خدمت علمی
ابن سه ضلع باید به موازات هم جلو روند و رشد کنند؛ باوجود خدمت اعضاء و نیروی علمی نباید نیروی مالی متوقف شود؛ بلکه باید پا به ‌پای آن‌ها به جلو حرکت کند، در غیر این صورت کنگره خوب پیش نمی‌رود و به هدف‌هایی که مدنظر هستند نمی‌رسیم.
آقای مهندس در سی‌دی کمک می‌فرمایند: برای اینکه از یک نقطه وارد نقطه دیگری شویم باید نقاط حساس خود را بشناسیم و آن‌ها را کمرنگ کنیم تا بتوانیم به نقطه دیگری برسیم؛ یکی از این نقاط حساس، پول است، گاهی ما دوست نداریم پول خرج کنیم و مایلیم پس‌انداز کنیم، اما نمی‌دانیم برای چه زمانی!

هر کس که دوست دارد عضو لژیون سردار شود، مایل است به جای ۶ میلیون، ۵۰ میلیون بدهد! اگر واقعاً کار کنیم و خواسته خود را تقویت کنیم، از پولی که داریم درست استفاده و خرج کنیم و عاقلانه از آن استفاده کنیم، می‌توانیم آن نقطه حساس را کمرنگ کرده و به مرحله بالاتری برسیم. خدمت مالی در زندگی من تأثیرات بسیار خوبی داشته است.
در گذشته فردی بودم که دوست داشتم کمک کنم، اما همیشه با خود می‌گفتم: پول ندارم! زیرا بلد نبودم پس‌انداز کنم، نمی‌دانستم کجا پول خرج کنم، به همین دلیل می‌گفتم: دوست دارم کمک کنم.

گاهی به زبان با یکی درد دل می‌کردم یا گوش شنوایی برای کسی بودم و شاید به این روش کمک می‌کردم که آن‌هم بسیار خوب نبود، اما تا قبل از آمدن به کنگره به کسی کمک مالی نمی‌کردم. زمانی که وارد کنگره شدم و چند ماهی از آمدنم گذشت خانم زهرا در لژیون ما از لژیون سردار صحبت می‌کردند و بچه‌ها از تجربیات خود می‌گفتند: افرادی که عضو لژیون سردار بودند و در کارگاه صحبت می‌کردند، حس کمک کردن با شدت بسیاری در من شکل می‌گرفت، شبی نبود که بدون فکر به لژیون سردار بخوابم. به صحبت‌های آقای مهندس فکر می‌کردم و آن‌ها را مرور می‌کردم و بسیار دوست داشتم عضو لژیون سردار شوم و شب‌ها گریه می‌کردم!

مسافرم اعتراض می‌کرد که چرا نمی‌خوابی و گریه می‌کنی؟ آن زمان در من، حس کمک کردن بسیار شده بود. همیشه با خود فکر می‌کردم، من پولی ندارم که عضو لژیون سردار شوم تا این که هفته گل‌ریزان رسید و من هم عطش لژیون سردار را داشتم؛ فکر می‌کردم که باید چه‌کار کنم؟ خانم زهرا پرسیدند که چه کسانی می‌خواهند عضو لژیون سردار شوند؟ هنگامی‌که می‌خواستم دستم را بالا ببرم با شک و تردید بالا بردم من به ایشان گفتم: بسیار دلم می‌خواهد عضو شوم، اما نمی‌توانم!

مسافرم پولی را که مدنظرشان بود به من دادند. زمانی که می‌خواستم کارت بکشم مشکلی پیش آمد و کارت‌خوان کار نکرد، کمی ناراحت شدم و با خود گفتم: آن ۶ میلیون که فراهم نشد بدهم، این مبلغ ناچیز را هم کارت‌خوان نکشید! ناامید شده بودم و آمدم سوار ماشین شوم و بروم که مسافرم به من گفت: می‌توانی عضو لژیون سردار شوی! آن لحظه از خوشحالی اصلاً حال خودم را متوجه نمی‌شدم. می‌خواهم بگویم: اگر خواسته، قوی باشد هیچ‌چیزی جلودار آن نیست و خودبه‌خود اتفاق می‌افتد. آقای امین می‌فرمایند: ما نیازی نیست برای تغییراتمان زور بزنیم خودش اتفاق می‌افتد؛

برای من نیز دقیقاً این اتفاق افتاد پول لژیون سردار در عرض یک هفته فراهم شد و عضو شدم؛ اما حس و حال من از آن روز خیلی عجیب و دوست‌داشتنی شده، حس خدمت کردن در لژیون سردار نیز بیشتر شده است.
آرزو می‌کنم امسال بتوانم دنور شوم و هر کسی خواسته قوی برای عضویت در لژیون سردار دارد بتواند عضو شود. بسیار احساس آرامش دارم، من در خرید یک صندلی شریکم و خوشحالم که تازه واردین، وارد کنگره می‌شوند و روی این صندلی‌ها می‌نشینند، آموزش می‌بینند و درمان می‌شوند.

افرادی که وارد لژیون سردار می‌شوند گره‌هایی از آن‌ها باز می‌شود که شاید از آن‌ها گذشته بودند و عضویت در این لژیون را مقدم دانستند؛ زیرا نیت آن‌ها خالص بوده و به آن گره‌ها فکر نمی‌کردند، به خاطر خدا و حال خودشان عضو لژیون سردار شدند، اما ناخودآگاه برکت این عضویت را مشاهده کردند. برای من نیز این اتفاق افتاده و خداوند را هزاران بار شاکر هستم و امیدوارم مهمان‌های عزیزمان بتوانند هر چه زودتر عضو لژیون شوند و بقیه اعضای لژیون بتوانند در جایگاه‌های دیگر لژیون سردار خدمت کنند؛ همچنین من نیز بتوانم بعد از این در جایگاه‌های دیگر، خدمت کنم.

عکس: همسفر مرضیه رهجوی کمک راهنما همسفر اعظم (لژیون 3)
تایپ: همسفر سوگند رهجوی کمک راهنما همسفر لیلا (لژیون 6)
ویرایش، تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی کمک راهنما همسفر زهره (لژیون 12)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .