کتاب 14 مقاله یکی از کشفیات آقای مهندس است

جلسه سوم از دور پانزدهم سری کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰ با دستور جلسه کتاب چهارده مقاله  با استادی کمک راهنما مسافر موسی ، نگهبانی: مسافر حسن و دبیری: مسافر مهدی روز یکشنبه ۱۴۰۱/۶/۱3  ساعت ۱7:۰۰ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان موسی هستم یک مسافر:

اول اینکه تبریک میگم به دوستانی که  امتحان میدهند و فرصتی که آقای مهندس داد تا تلاشتان را بکنید جایگاه مهمی است. قبل از جلسه راجب چند موضوع صحبت بکنم. یک اینکه همانطور که اطلاع دارید مالکین محترم به توافق نرسیدند و سریعآ باید دنبال جا باشیم برای شعبه. دوستان لژیون سردار بگردید بقیه هم همینطور، در گنگره بسته نماند. تا یکسالی ان شالله کار زمین ها در جای دیگر انجام شود.

مرزبان کشیک

بازدید دفاتر توسط ایجنت محترم

برویم سراغ کشفیات کنگره 60 , کتاب 14 مقاله یکی از کشفیاتی است که آقای مهندس در قرن بیست و یکم در کمال ناباوری در میان افرادی فکر میکردند اعتیاد یک بیماری پیش رونده است و به هیچ عنوان قابل درمان نیست. همه ما همینطور فکر میکردیم، خیلی ها از ما که الان شاخ و شانه میکشیم فکر نمیکردیم اعتیادمان درمان بشود. همه در گوشه ای منظر مرگ خودمان بودیم. حالا شاید در گود بعدی شانسی داشته باشیم . شخصی به عنوان مهندس دژاکام صورت مساله ای را کشف کرد که مثل آب خوردن اعتیاد درمان شد. زیر همین سقف های دو متری در همین لژیون های ده بیست نفره، با همین کتابی که شاید خیلی ارزش آن را ندادند و در همین گروه هایی که خیلی ها از بیرون شاید ارزش ما را ندادند دور از جان جمع، آدم های بی مصرفی میدانستند، ولی امروزه میبینید که اتفاق های خوبی در این جمع کنگره 60 در سراسر کشور میافتد. در چهارده مقاله در مورد مسائل درمان عوارض های درمان مسائل پزشکی و همینطور راهکار ها تمام عوارض اشکار و پنهان و همچنین تمام مسائلی که در قضیه درمان استفاده میشود به کار میرود .

حالا راهنما ها بیشتر در موردش باز میکند وصحبت میکنند. من چیز کلی که از این قضیه همیشه یادم میماند یادم بود که آن موقع چهارده مقاله جمع نبود من فقط چهار مقاله اش را داشتم . یک جایی رفته بودم یک بنده خدایی گفته بود که کار شما مثل کار بعضی ها بعد از مدتی به گل مینشیند. چون همه جا که تصمیم به در مان گرفتند بعد از شروع به گل نشستند. و چون دچار یکسری عوارض های مالی شدند. دچار یکسری  تکروی ها شدند . دچار یکسری افراد خود خواه شدند،

واحد نشریات

یک سری مسائل که در همه NGO ها و شرکت هامعمولا پیش میاید.البته خب برای ما هم پیش آمده است. اما مهندس با آن تفکر بالا و آینده نگری ایشان جلوی خیلی چیز ها را گرفت . مینشیند به خاک و بسته میشود مطمئنا ولی ینی شاید هم یگویند آن روز های اول کسی که به کنگره کاری نداشت تال این بیست سال اول هم به خاطر همین بود، همه فکر میکردند که یک روز بر میگرده به قبل، من یادمه این چهارده مقاله پیشم بود به او دادم گفتم ماه بعد برایم بیاور گفت چرا بیاورم گفتم که تمام ستون کنگره ماست . اگر این را بخانی دیگر لازم نیست کسی برایت صحبت کند.

یادم است دو روز بعد با من تماس گرفت، از بچه های بهزیستی بود. ازم یخاست بیاید آن جا را ببیند.  آمد و هنوزم خدمت گذار است. جایگاه بالاتری گرفته و اینجا در حال خدمت است.منظور چهارده مقاله در جهانبینی انقدر تکمیل است، گویاست که اگر شما بخواهید یک فردی را به روش کنگره راهنمایی بکنید این کتاب را بخواند یگر چانه نمیزند و خیلی راحت قبول میکند. جلسه امروز یک بخش دیگری دارد بنام تولد محمد آقای عزیز. یعنی میتوانم بگویم که نوکیا یا هر شرکتی که میخواهد سایلنت را روی گوشی بگزارد،

واحدOT

میگوید روی گوشی وضعیت محمد را نصب کردی ؟  محمد خیلی خیلی آدم تخریب شده ای از نظر فیزیکی نبود ولی وقتی آمد تا الانی که جلسه تولد را برگزار میکند محمد کلا پنج دقیقه با من حرف نزده همش در سی ثانیه نهایت یک دقیقه تمام شده است به نظر من بعضی ار آدم ها تخریب هایشان گوشه گیریشان است بعضی تخریبهایشان آزار است بعضی منیت و بعضی خودفروشی وبعضی کم فروشی ... در چهارده مقاله صحبت شده است یعنی تخریب بعضی ها اینگونه هستند. ولی محمد اینگونه نبود جزو آدم های گوشه گیر بود در خانه هم حرف نمیزد ولی خوبی های به چشم بیایی دارد که همه باید دیده باشید.

واحد سایت

قانون11

مشارکت ها

خدمت گذار است با هیچ کس هم کاری ندارد. اکثر جایگاه خدمت و سایت رو تجربه کرده است . همه جا بوده است . شاید هشت دفعه یه عنوان نگهبان کاندید شده ولی رای نیاورده است ولی بار نهم آمده ورای آورده این نشان میده که این آدم آمده که خوب شود کاری ندارد که کی چه میکند چکاره است من امده ام اینجا یکسری قانون ها دارد من باید ان ها را اجرا کنم تا خوب شوم. و این برای من واقعا آموزش است من خود م را میگویم . من خیلی پشت کارم بالاست ولی صبوریم مثل صبوری محمد نیست پشتکار دارم در همه چیز آن را تا آخر میروم و این باید برایش افتخار باشد ولی منیت ایجاد نکند.

تولد مسافر محمد

مطمئنم که امسال شال روی گرنش است . آدمی که دفترش به موقع است چهار بعد از ظهر در شعبه است و خدمت گذار است. به ایشان تبریک میگویم امروز تولد شناسنامه ایش هم هست و یک افتخاری است که هردو تولدش در یک روز است. تبریک میگویم به بچه های لژیون به شعبه دهخدا به همه کسانی که دست به دست هم دادند که محمد امروز در این جایگاه بشیند به خودم ومهندس دژاکام و استاد عزیز و بزگوارم کوروش آذر پور هم تبریک میگویم. مرسی

دعای اتمام جلسه

لژیون ویلیام وایت

لژیونها

لژیون تازه واردین

لژیون سردار

تایپ:مسافر مهدی ل11و مسافر مهدی ل6

عکس وتنظیم:مسافر مسعودل10

با تشکر از مرزبان خبری شعبه