سلام دوستان امین هستم یک مسافر؛ کمکم داریم به اواخر ماه رمضان نزدیک میشویم و این ماه تمرین خوبی است برای اندازهگیری توان قدرت خودمان و به کار بردن اندازه توان قدرت. در داستان حضرت یونس مطلبی را بیان میکند که قوانین الهی حتی برای پیامبران و کسانی که جایگاههای بالاتری دارند صادق است. اگر انسان در بالاترین جایگاه باشد که بالاترین آن جایگاه پیامبر است دچار حسهای منفی مثل کینه میشود و سقوط خواهد کرد و این سقوط در داستان حضرت یونس اتفاق افتاد و تبدیل به یک موجود کاملاً خونسرد شدند، یعنی با محیط نمیتوانند تبادل احساس و انرژی داشته باشند.
عکسالعمل نشان دادن به تغییرات محیط یعنی زندهبودن وزندگی بیشتر در جریان است. اگر انسان سقوط کند دیگر نمیتواند انرژی دریافت کند و دچار بیماری و رنج و درد میشود. استاد امین فرمودند من وقتی حسهایم ضعیف شده بود رفتم در حاشیه و اشکال را پیدا کردم و اصلاحش کردم و دوباره برگشتم. داستانهای قرآنی و آموزنده برای ما تفاخر نیستند بلکه برای الگو گرفتن و یادگرفتن است. در کنگره موضوعی مطرح است که انسان راه را پیدا میکند به نتیجه میرسد در درونش یک تغییراتی ایجاد میشود.
موقعی من میآیم کنگره با کلی ناامیدی شروع به آموزش دیدن و یادگرفتن میکنم و میبینم شروع بهعوض شدن کردم و احیا شدن را در خودم حس کردم، سلامتی، آرامش وتوان من همتغییر کرده و در من قدرت به وجود آمده است. آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه میگویند: اهریمن یا ابلیس با کمک بهترین دوستان خود دنبال این است که گوهر جان را برباید. وقتی شما به درمان، آرامش، حال خوش میرسید نیروهای منفی بیکار نمیمانند و میخواهند چیزی را که به دست آوردید از شما بگیرند چون اینیک گنج، نیرو، ژنراتور خیلی عظیم و یا الماس درخشان است و با هر ترفندی هست میخواهند ازت بگیرند و به زیباترین شکل این کار را انجام میدهند. انسان همیشه نباید در اوج باشد.
در مورد سوره حجرات که خداوند برای پیامبر فرمودند: در حکم خداوند پیشدستی نکنید و از خدا پروا داشته باشید اگر کاری دارید صبر کنید، دیگر اینکه اگر فرد فاسقی برایتان خبر آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به قومی ضرر برسانید. سپس در مورد ایمان و کفر و فسق و عصیان صحبت کردند و فرمودند اگر از ایمان خوشت بیاید چه اتفاقی میافتاد؟ باعث رشد شما میشود. و در اینجا مثلث رشد و شکوفایی را مطرح میکنند کسانی که رشد میکنند پیشرفت میکنند، به جایگاههای بالاتری میرسند. سپس معادله عملکرد شامل حس ضربدر جابجایی یا مسیر حرکت به وجود میآید. معنی کلمهی فسق منحرف کردن یا قطع کردن است. وقتی گوهر انسان را از او بگیرند راهها بسته میشود و ناپدید میشود.
وقتی پیوندها بین انسانها برقرار میگردد راههایی بین قلب انسانها تشکیل میشود. مثل این است که یک اتوبان هشت باندِ کشیده شده باشد وقتیکه از کسی کینه بگیرم اولین کار این است که راه بسته میشود، جریان قطع میشود و من را بهجای دیگر میبرد. فاسقان آنان که بندی میدرند راه باران بر زمینها میبرند. وقتی شیطان کاری را خراب میکند از آن کار پورسانت به آن تعلق میگیرد و شامل انرژی است که از سوزاندن نوری که از نار به وجود میاید. مثلث فسق ازاینجا شروع میشود که: نباید قومی، قوم دیگر را مسخره کند که اگر شما مسخره کنی ممکن است تسخیر شوید. عیبجویی نکنید، لقبهای بد و زشت به یکدیگر ندهید و همچنین عنوانهای بالا مانند دکتر، استاد و... به یکدیگر ندهید.
استاد فرمودند: اگر شما بخواهی از فسق به ایمان برسی این سه ویژگی را برایش مطرح کردم:
۱-مسخره کردن
۲-عیبجویی کردن از آدمها
۳-لقب بد دادن یا لقب خیلی بالا دادن.
فاسق کسی است که میاید و انسان را از مسیر منحرف میکند و اینها هرکدام یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان. وقتیکه اهریمن بخواهد گوهر جان را از ما بگیرد در ما ناامیدی به وجود میاورد. وقتی فرد ناامید باشد کسی را که دوست داری در جهان دیگر نمیتواند به شما انرژی و حسش را انتقال بدهد و همانقدر که برای القا رحمت نقطه کور است همان هم برای القای فجور نقطه شفا و روشن است و اگر ناامید هستی بدان که تحت القا فجور شدیدی قرارگرفتهای و در مورد ضلع سوم بعداً صحبت میکنم.
تایپ: راهنمای تازهواردین همسفر زهره
ویراستاری و ارسال: همسفر مریم (لژیون دوم)
نمایندگی همسفران میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2976