English Version
English

شما مانند رودی که تلاش خود را می کند تا به بحر برسد حرکت نمودید

شما مانند رودی که تلاش خود را می کند تا به بحر برسد حرکت نمودید

جلسه دهم از دوره شصتم کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر نمایندگی آکادمی، با استادی کمک راهنما مسافر هاله، نگهبانی مسافر سحر و دبیری مسافر اعظم، با دستور جلسه «D. SAP» روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان هاله هستم یک مسافر. خوشحال و شکرگزار هستم که یک روز دیگر در خدمت شما عزیزان هستم. دستور جلسه امروز «D. SAP» است و در ادامه سه سال رهایی خانم معصومه کمک راهنمای عزیز را در کنار هم جشن می‌گیریم.
در مورد دستور جلسه، به یاد دارم اواخر سال ۹۶ آقای مهندس D. SAP را به ما معرفی کردند، در نشریات توزیع شد و شروع به استفاده کردیم.
در ابتدا سعی می‌کردیم از اسم سرکه سیب استفاده نکنیم. آقای مهندس می‌گفتند از نام عصاره سیب استفاده کنید. چرا؟ چون فرآیند تولید آن با سرکه سیب متفاوت بود. سرکه سیب در مدت‌زمان کوتاه‌تری آماده می‌شود و از سیب‌های گندیده و درجه پایین تهیه می‌شود. در حالیکه عصاره سیب نیاز به یک سال زمان دارد، همچنین از سیب‌های سالم تولید می‌شود. به حدی که یک لکه نباید بر روی سیب باشد و حتی نرم هم نباشد. نکته قابل‌توجه این است که مانند محصولات بازار سریع به عمل نمی‌آید، بلکه زمان بیشتری برای فرآیند تولید آن نیاز است.
در آغاز طبق توصیه آقای مهندس برای مشاهده اثرات D. SAP شروع به مصرف آن کردیم. بیشتر برای اجابت مزاج کسانی که در حال سفر بودند، استفاده می‌شد و بچه‌ها قبل از شربت OT از D. SAP استفاده می‌کردند.
بعد از گذشت از این پروسه آقای مهندس کِرِمَ D. SAP را نیز معرفی کردند. من قبل از معرفی کرم، خود D. SAP را برای پوست صورت و دندان‌هایم استفاده می‌کردم. به دلیل وجود اسیدلاکتیک در آن، کاملاً زردی دندان را رفع و تمیز می‌کرد.
بیشتر اعضای کنگره ٦٠ در زمان کرونا از آن استفاده می‌کردند. آقای مهندس همیشه به ما آموختند که آبروی علم به عملش است؛ یعنی ببينيم محصول استفاده‌شده چه نتیجه؛ اي داده است.
در دوران کرونا، چه حجمی از داروها مصرف شد و هزینه‌های میلیونی برای درمان پرداخت می‌شد، در آخر هم به نتیجه‌ای نرسید. ولی ما با استفاده از D. SAP و بخور آن، مشاهده کردیم که باوجود افراد زیاد، توانستیم کنار یکدیگر باشیم و مشکلی هم پیش نیاید. تلفات کرونا در کنگره بسیار انگشت‌شمار و در حد یکی دو نفر بود.
همه این اتفاقات فقط به خاطر دقت نظر آقای مهندس و کشف این ماده است. مقالاتی که ایشان راجع به D. SAP نوشتند و در ادامه توضیح دادند که آزمایش‌های متعددی روی آن انجام‌شده تا مشخص شود ازچه موادی تشکیل‌شده است. این مواد شامل پتاسیم، آهن، سدیم و فسفر است. تمامی این موارد را فردی که در حال سفر است نیاز دارد و دیگر نیاز به استفاده از قرص‌ها، ویتامین‌ها و مکمل‌های گوناگون ندارد.

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202022-05-18%20at%2011.02.07%20AM.jpeg

سخنان استاد در مورد تولد خانم معصومه:
خانم معصومه سفر خود را در لژیون خانم سارا انجام دادند. سپس برای امتحان کمک راهنمایی مطالعه کرده و هم‌زمان با قبولی در آزمون باردار هم شدند. در حالیکه چندین سال خداوند به ایشان فرزندی نداده بود و در آرزوی داشتن فرزند بودند.
زمانی که فرزندشان به دنیا آمد به علت مشکلات در دوران بارداری نیاز به استراحت داشتند و چندین ماه نتوانستند به کنگره بیایند. خدمت اصلی ایشان در قسمت مادری بود و در خانه ماندند.
هنگام بازگشت و در سفر دوم، ابتدا در لژیون خانم افسانه بودند و پس از تودیع خانم افسانه وارد لژیون من شدند. از آن زمان به بعد جسته‌گریخته آمدند، ولی واقعاً خواست قوی دارند. فرزند کوچکشان هنوز نیاز به مراقبت کامل مادر دارد. باوجود مشکلاتی که در خانه داشت و باید به زندگی رسیدگی می‌کرد، تلاش خود را کرد و به کنگره آمد.
در دوره‌ای که خانم مینا ایجنت بودند، آمدند و ایشان گفتند که جلسه‌های سه‌شنبه آقای مهندس را به هر صورتی که هست باید حضورداشته باشید. ایشان سعی خود را کردند و گاهی بچه را به همراه می‌آوردند و در زمان‌هایی هم به خواهر خود می‌سپردند. خدمت دبیری گرفتند و امیدوارم به همین زودی لژیون خودشان را بزنند و شروع به خدمت کنند.

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202022-05-18%20at%2011.00.55%20AM.jpeg

صحبت‌های مسافر معصومه:

سلام دوستان معصومه هستم یک مسافر.
از بودن در اینجا خوشحال و شکرگزار هستم. بااینکه مدت مصرف کوتاهی داشتم، ولی باید سفر می‌کردم. از جناب مهندس که اجازه سفر و درمان و در ادامه اجازه خدمت را به من دادند سپاسگزارم. از ایجنت‌های محترم خیلی تشکر می‌کنم. خانم مونای عزیزم در سفر اول و بعد در مسیر کمک راهنما شدنم زحمت بسیاری برای من کشیدند. از خانم مینا و در حال حاضر خانم میترای عزیز که همیشه حامی من بودند تشکر می‌کنم. از کمک راهنمای سفراولم، خانم سارا نهایت تشکر را دارم.
من همیشه خیلی زود کوتاه می‌آمدم و کم می‌آوردم. این ضعف بزرگی در زندگی شخصی من بود. اگر اخم‌ها و دعواهای خانم سارا نبود من سفر اولم را رها می‌کردم. ایشان خیلی محکم جلوی من ایستادند و توانستم خیلی قوی راه کنگره را ادامه بدهم. از ایشان سپاسگزار هستم و دستشان را می‌بوسم. خیلی دوست داشتم امروز اینجا حضور داشتند.
از راهنمای سفر دومم خانم افسانه عزیزم ممنون هستم از ایشان آموزش‌های بسیار گرفتم. من دوران بارداری سختی را پشت سر گذاشتم و در این دوران ایشان همیشه به من امید می‌دادند. در حال حاضر در خدمت خانم هاله عزیزم هستم. خانم هاله نگاهشان به زندگی همیشه متفاوت است. من این نگاه متفاوت را خیلی دوست دارم. هرزمانی مشکلی برای من بزرگ باشد می‌خواهم از دیدگاه خانم هاله نگاه کنم و بتوانم آن را حل کنم. از هم‌لژیونی‌های قدیمی سپاسگزارم، به‌خصوص خانم مهسان، ایشان باعث شدند که من نحوه درس خواندن را فرابگیرم و بتوانم در آزمون کمک راهنمایی موفق شوم.
در ادامه از برادرم ممنون هستم که اگر سفر خوبی نداشتند، خدمت نمی‌کردند و در کنگره ماندگار نمی‌شدند من هم درواقع ماندگار نبودم. از مادرم تشکر می‌کنم که هنوز متوجه نشدند من یک مسافر هستم و از فرزندم مراقبت می‌کنند. هرروز هم می‌گویند همسرت راضی نیست، دیگر نرو! اما باز حمایتم می‌کنند. از خواهرم تشکر می‌کنم که در سفر دوم خیلی مرا حمایت کرد و از فرزندم نگهداری می‌کند. در پایان از همسرم ممنونم که باعث قوی‌تر شدن و بهتر عمل کردن من شدند.

https://up.c60.ir/repository/3098/WhatsApp%20Image%202022-05-18%20at%2011.00.40%20AM.jpeg

صحبت‌های مسافر مهدی:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور دارم. برای من تجربه جدیدی است. در طول مسیر فکر می‌کردم که چه باید بگویم و چه صحبتی انجام دهم. همانطوریکه خواهرم گفت؛ تخریب ما خیلی زیاد نبود، ولی در این مدت کم، مشکلات زیادی داشتیم.
روزی که من متوجه شدم خواهرم مسافر است، ابتدا فکر می‌کردم همسفر است. چون همسرش مصرف‌کننده بود. بعد فهمیدم به آکادمی آمده است و تا چند وقت می‌گفت که همسفر هستم. من هم هیچ شکی به ایشان نکردم. ولی متوجه تغییرات اخلاقی خواهرم می‌شدم. تخریب‌های ایشان خیلی درونی بود و زیاد بروز نمی‌دادند، من مقداری از آن را حس کرده بودم و متوجه شدم که یک اتفاقی افتاده است که فقط مشکلات خانوادگی نیست.
خداراشکر مکانی به نام کنگره هست که ما مسافران بیاییم و درمان شویم. مخصوصاً برای مسافران خانم که واقعاً سخت است. من خیلی می‌بینم، می‌شنوم و خیلی ناراحت می‌شوم که هیچ کاری برای آن‌ها نمی‌شود انجام داد. امیدوارم که هرکسی خواستار درمان باشد در این مسیر قرار بگیرد تا درمان شود.
یک تشکر ویژه‌ای دارم از جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند و همانطوریکه مطلع هستید در حال حاضر تعداد مسافران افزایش‌یافته هم در قسمت آقایان و هم در قسمت خانم‌ها، و چندین نمایندگی خانم‌های مسافر اضافه‌شده است این جای خوشحالی دارد و امیدوارم به همین صورت گسترش پیدا کند.
از راهنمای مسافرم تشکر می‌کنم. از ابتدا تا به الان هر راهنمایی که خواهرم در خدمت آن‌ها بوده است دستانشان را می‌فشارم و واقعاً خوشحالم که توانستند ایشان را به نحوی راهنمایی کنند که در حال حاضر درجایگاه کمک راهنمایی قرار بگیرد که بتواند آموزش بدهد. آرزو دارد که یک روز لژیون بزند و یک لژیون قوی داشته باشد. من نیز می‌دانم که این آرزوی قلبی ایشان است.

گردآوری و تایپ: مسافر رویا و مسافر مهدیه- نمایندگی آکادمی
ویرایش: مسافر طاهره-نمایندگی آکادمی
بازبینی: همسفر فاطمه
عکس: گروه عکاسی نمایندگی آکادمی
ارسال: مسافر مهرانا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .