English Version
English

گفتگو با راهنمایان نمایندگی آکادمی (بخش اول)

گفتگو با راهنمایان نمایندگی آکادمی (بخش اول)

به مناسبت فرارسیدن هفته راهنما گفتگویی با راهنمایان گرامی نمایندگی آکادمی ترتیب داده شد که گزارش آن را در دو بخش ملاحظه خواهید نمود.

گفتگو با آقای احمد حکیمی راهنمای لژیون شانزدهم آکادمی

مسافر احمد حکیمی با آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. 8 ماه سفر کردند به روش DST با داروی اوپیوم و با راهنمایی آقای مهندس دژاکام. رشته ورزشی ایشان تیراندازی با کمان است و 20 سال و 3 ماه است که آزاد و رها هستند.

جناب آقای حکیمی ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً بفرمائید جایگاه کمک راهنمایی از چه زمانی در کنگره به وجود آمد و فلسفه و کارکرد آن چیست؟
همانطور که در نوشتار کنگره 60 چیست خوانده می‌شود، کنگره 60 یک تشکیلات تحقیقاتی مستقلی است که بر پایه کمک یک فرد درمان شده به یک فرد در حال درمان یا مصرف‌کننده متشکل شده است. این نشان می‌دهد که اساس و پایه کار بر راهنمایی قرار داده شده است. مثلاً وقت شما می‌خواهید فردی را از یک معبری عبور بدهید، خودتان باید راه را بلد باشید، باید به آن فرد راه را نشان بدهید تا در نهایت شخص بتواند آن مسیر را برود. یعنی نیاز است شما او را راهنمایی کنید. اساساً بدون راهنمایی کردن هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
یکی از حرکت‌های اولیه در راستای درمان همین راهنمایی است و همانطور که در کتاب 60 درجه می‌خوانیم آقای مهندس هم با راهنمایی راهنماهایشان حرکت خودشان را آغاز کردند و به آن نقطه مد نظر و درمان قطعی رسیدند. پس وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم انگار از ابتدای خلقت در هستی این مسئله راهنمایی وجود داشته، دارد و خواهد داشت و این مختص کنگره 60 نیست.

برای اینکه راهنما بتواند به بهترین شکل خدمت خود را انجام بدهد چه نکاتی را باید مدنظر قرار دهد؟
فکر می‌کنم هر چقدر که آن فردی که در کسوت راهنمایی قرار می‌گیرد، کم‌کم تجربه به دست میاورد که با چه مسائلی روبرو است و روبرو می‌شود. متوجه می‌شود که باید به چه مسائلی بپردازد و به چه مسائلی نپردازد. چه موضوعاتی را مد نظر داشته باشد و چه موضوعاتی با راهنما ارتباط پیدا نمی‌کند.
بنابراین راهنما در کنگره 60 مختص درمان اعتیاد است. یعنی مشاوره خانوادگی نمی‌دهد، مشاوره کاری نمی‌دهد، فقط متمرکز است روی اینکه به فرد آموزش بدهد تا بتواند خودش را درمان کند. ما راهنمای درمان هستیم. ما درمانگر نیستیم و در کنگره اعتقاد داریم درمانگر خود فرد است، چون خودش سیستم مخدرهای طبیعی‌اش را از کار انداخته است. ما راهنمایی می‌کنیم تا با داروی مناسب شخص بتواند سیستم را ترمیم کند و به کارکرد موردنظر و مطلوبش برساند.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
با مرور زمان و کسب تجربه بعد از مدتی من اینگونه به راهنمایی نگاه کردم که ظاهر امر این است که من دارم به دیگران کمک می‌کنم، ولی در اصل در حال کمک کردن به خودم هستم. دارم خیلی از مسائل را یاد می‌گیرم. یک سری حس‌های انسان پنهان است. مثلاً انسان‌ها دوست دارند هر حرفی را به کسی می‌زنند آن افراد گوش کنند و اجرا کنند. شما در جایگاه راهنمایی میگویی راهت این است و چاه این. اگر شخص راه را انتخاب نکرد و در چاه افتاد چه حسی به انسان دست می‌دهد؟ انسان با چه چیزی روبرو می‌شود؟ انسان با خودش روبرو می‌شود. با رهجو روبرو نمی‌شود. باید ببینی اگر یک نفر حرفت را گوش نکرد چه حسی به تو دست می‌دهد؟ یک نفر اگر کاری که شما گفتید را انجام نداد و برعکسش را انجام داد چه حسی خواهید داشت؟ شما به فرد میگویی زود بیا. او متوجه نمی‌شود که این موضوع به خاطر خودش است و جور دیگری برداشت می‌کند و حتی از شما ناراحت می‌شود. این درس بزرگی است. در حقیقت رهجو می‌شود آیینه درون راهنما. راهنما می‌تواند به وسیله رهجو درون خودش را ببیند و این خیلی به راهنما کمک می‌کند. راهنما هم وظیفه دارد آن چیزی که بلد است را برای درمان به رهجو انتقال بدهد. بنابراین اگر وظایفمان را درست انجام بدهیم دو طرف منتفع می‌شوند.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
یادم میاید من وقتی به آخر پله‌ها می‌رسیدم و قرار بود پله عوض کنم راهنمایم می‌گفت تو خودت میدانی چقدر باید کم کنی. یعنی دقیق عمل می‌کردم. این دقیق عمل کردنم از دقت و عملکرد دقیق راهنمایم بود که چقدر راهنمایم سر تایم وظایف و کارهای خودش را انجام می‌دهد. پایه آموزش این است که راهنما حلقه اتصال رهجو با کنگره است. راهنما باید این اتصال را به انجام برساند. اگر بخواهم یکی نکته‌ای را در سفر اولم پیدا کنم که خیلی برایم راهگشا بوده و بزرگ باشد این است که من فکر می‌کنم یک سفر اولی یک مجموعه کارها را باید انجام بدهد تا برداشت لازم را داشته باشد. اگر نظم و انضباط داشته باشد، فرمانبردار باشد و در راستای قوانین و حرمت‌ها حرکتش را انجام بدهد، مجموعه این کارها باعث خواهد شد انسان کم‌کم تغییر کند.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
یک مدت در آکادمی راهنما بودم و بعد آقای مهندس گفتند باید بروی به شعبه انقلاب. من گفتم چشم و رفتم. حدود سه سال آنجا لژیون داشتم و مسئولیت دیگری هم در شعبه داشتم. آنجا در شعبه انقلاب مسئولیت و خدمتم به پایان رسید و اجازه گرفتم که برگردم آکادمی. وقتی برگشتم آکادمی یک هفته‌ای خدمت ‌کردم و دیدم از لژیون خبری نیست که مثلاً بگویند خب بیا ادامه لژیونت را می‌خواهی چه کار کنی. دیدم هیچ‌کس هیچ چیزی از من نمی‌پرسد. به آقای مهندس گفتم من لژیون داشتم، آیا شما اجازه می‌دهید که من اینجا مشغول بشوم و کارم را ادامه بدهم؟
آقای مهندس فرمودند که یک نامه می‌نویسی و از مسئول شعبه خواهش می‌کنی که در صورت موافقت، به شما لژیون بدهد. این خیلی برای من درس بود. به خاطر همین است که هیچوقت یادم نمی‌رود. از این موضوع شاید چهارده سال پانزده سال می‌گذرد. من تصور اولیه‌ام این بود که خب من رفتم زحمت کشیده‌ام. به من گفته‌اند برو آنجا و من رفته‌ام. گفتند برو این کار را انجام بده و من انجام داده‌ام. حالا که برگشتم باز هم باید خواهش کنم؟ باز هم باید جایگاهم را به من بدهند یا ندهند؟ آیا این اصلاً حق من است؟ این درس بزرگی برای من بود که من از کنگره هیچ موقع نباید طلبکار باشم. هیچ موقع فکر نکنم که من برای کنگره زحمت کشیدم و مستحق یک جایگاه هستم، مستحق احترام هستم، مستحق این هستم که به جهت خدمتی که انجام داده‌ام باید یک سری بقول امروزی‌ها هوای من را داشته باشند یا من را ببینند. این خیلی درس بزرگی است برای من و من این را هیچ موقع فراموش نمی‌کنم.

مجدداً از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای احمد زمانی راهنمای لژیون دوم آکادمی

جناب آقای زمانی ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید: 
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛ تخریب 35 سال آنتی‌ایکس شیره و تریاک کشیدنی. روش درمان DST، داروی درمان OT، راهنمای عزیزم آقای امیر مؤذنی، ورزش در کنگره شنا، مدت رهایی 7 سال و 8 ماه. در ضمن سفر نیکوتین داشتم به راهنمایی آقای فرشید تفرشی. رهایی 6 سال و 7 ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید. 
چیزی که من در کنگره دریافت کردم و آموزش گرفتم این است که در هستی هیچ چیز یک طرفه نیست. یعنی باید بدهی و بستانی. کما اینکه بارها آقای مهندس این مثال را زده‌اند که وقتی یک گردو بکاری می‌توانی هزاران گردو برداشت کنی. من هم در کنگره این را فهمیدم که حالا که آمدم و این درد بی‌درمانم درمان شد، من هر خدمتی اینجا بکنم هنوز به کنگره بدهکارم. یکی از این خدمت‌ها کمک‌راهنمایی است و من امیدوارم بتوانم زکات درمانم را بپردازم. 

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟ 

من از امیر خان با اینکه سن ایشان از فرزند دوم من کمتر است آموزش‌های خیلی زیادی گرفتم. ولی یکی از مهم‌ترین‌هایش این است که هیچ کجا وجود ندارد که نقطه‌ضعف نداشته باشد. همه جا نقاط ضعف وجود دارد ولی ما باید خودمان باشیم. یعنی اگر من مثلاً یک ایرادی می‌بینم نباید کل ساختار را زیر سؤال ببرم. من باید خودم درست عمل کنم. امیر خان از روز اول به ما الفبای خدمت کردن را آموزش داد.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید. 
مهمترین چیزی که هیچ وقت فراموش نمی‌کنم آن دوران خدمت در مشاوره تازه‌واردین بود. آن جایگاه چون اولین برخورد با اشخاص است، هم در ذهن تازه‌وارد می‌ماند و هم در ذهن راهنمای تازه‌واردین. البته با تشکیل لژیون دیدم که کمک‌راهنمایی درمان عطر خاص خودش را دارد. البته ما نمی‌توانیم بین جایگاه‌های کنگره ارجحیت قائل شویم. من همیشه به راهنمایان تازه‌واردین می‌گویم که خیلی قدر این جایگاه‌تان را بدانید.

مجدداً از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای آرمین خاموشی راهنمای لژیون چهارم آکادمی

آقا آرمین ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید: 
سلام دوستان آرمین هستم مسافر. با بیش از ۸ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس متادون، تریاک. مدت ۱۰ ماه و ۵ روز سفر کردم به روش DST با داروی OT و به راهنمایی راهنمای گرانقدرم آقای رضا فاضلی، ورزش در کنگره بدمینتون، شنا، در حال حاضر ۳ سال و ۷ ماه است که آزاد و رها هستم. در ضمن سفر سیگار داشتم به مدت ۷ ماه ۲۱ روز به راهنمایی راهنمای خوبم آقای مهدی پارسا. در حال حاضر ۳ سال و ۴ ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید. 
مهم‌ترین آموزشی که در  این برهه گرفتم امیدواری، صبر، قدرت تحمل و کم کردن یک سری از ضد ارزش‌ها بود. در اصل کمک راهنما شدن مثل یک ترمز عمل می‌کند. برای من این ترمز در تمامی جهات زندگی‌ام عمل می‌کند. در حرکت، در همه‌ی موقعیت‌هایی که ممکن است اشتباهی مرتکب شوم. کمک راهنما شدن برای من اینگونه بود که به قول معروف ترمز مطمئنی بود که من را از خیلی از مسائل باز دارد.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
ایمان و خدمت

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید. 
من روزهای اول کمک راهنماییم بود که یعنی به چهار پنج روز نکشید پدرم فوت کرد. چون در گذشته ورود به دروازه اعتیاد من به دلیل فوت مادرم رخ داده بود، یک تجربه‌ای بود که خودم را محک بزنم که آیا با فوت پدر یا یک چیز سنگین دیگری می‌توانم از پس مسئولیت‌هایم بر بیایم یا خیر. این یک تجربه بسیار خوبی بود که توانستم از بزرگ‌ترین مشکلی که من را به طرف سیاهی کشانده بود گذر بکنم.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای علی فکری راهنمای لژیون هفتم آکادمی

علی آقا ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر؛ تخریب 24 سال آنتی‌ایکس شیره، حشیش و الکل. مدت سفر اول 18 ماه و 10 روز به راهنمایی آقای رضا فاضلی. روش درمان DST، داروی درمان OT، ورزش پینگ‌پنگ، مدت رهایی 5 سال و 4 ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
خب من 1 سال است که لژیون زده‌ام و به نسبت پیش‌کسوتان تجربه آن چنانی ندارم؛ ولی در همین یک سال خدمتی که انجام میدهم، به واسطه خدمت به رهجو، یک جورهایی من را یاد روز اولی که آمدم اینجا می‌اندازد. بالا رفتن نقطه تحمل. آموزش‌هایی که در دستان من است و کسانی که میایند به بهانه آموزش گرفتن و به من هم آموزش می‌دهند. مهم‌ترین اتفاقی که برای من میافتد به عنوان راهنما این است که یک راهنما، کسی که جلوتر حرکت می‌کند، کسانی که در کنگره میایند و به عنوان یک امانت به دست من داده می‌شود، خودم اول بنویسم، خودم اول حضور داشته باشم، خود من سر ساعت بیایم و به عنوان یک الگو خودم انجام‌ها را انجام بدهم تا آن‌ها هم بتوانند از من الگو بگیرند و آن‌ها هم بتوانند انجام دهند.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
مهم ترین چیزی که من یاد گرفتم نه تنها از راهنمای خودم، بلکه از تمام خدمتگزارها این است که کلیت درمان اعتیاد خروجی‌اش به خدمت می‌رسد. اینکه بچه‌هایی که قدیمی هستند، راهنماها و همه کسانی که در درمانشان به تعادل رسیدند و شرایط خوبی دارند بهترین خدمتگزاران در کنگره هستند.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای علی میرفتاح راهنمای لژیون نهم آکادمی

علی آقا ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید: 
سلام دوستان علی هستم یک مسافر تخریب سه سال آنتی ایکس شیشه، کوکائین، قرص. مدت سفر ۱۲ ماه. راهنما آقای فرشید تفرشی. الآن هم حدود نه سال است که آزاد و رها هستم و همچنین زیر نظر آقای تفرشی سفر سیگار داشتم و حدود هفت سال است که از بند نیکوتین رها شده‌ام.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
اگر بخواهم بدون اغراق بگویم مهم‌ترین آموزشی که در این دوران گرفتم این است که نسبت به گذشته قدرتمندتر شدم و می‌توانم مشکلات خودم را بهتر حلاجی کنم و ارتباط خودم را با دیگران بهبود ببخشم. این بزرگ‌ترین درسی بود که من گرفتم و بیش از همه به درد خودم خورد و به کارم آمد.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
صبر. صبر و محبت عجیب ایشان بود که من از ایشان دیدم و فوق‌العاده مثال‌زدنی بود و در کنار محبت ایشان که بسیار آموزنده بود.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
این دوران پر از خاطره بود. برای من هر رهایی خاطره خوبی بود. مخصوصاً رهایی شاگردانی که همه می‌گفتند رها نمی‌شوند. اما به لطف علم کنگره الآن بعضی از آن‌ها به درجه راهنمایی هم رسیده‌اند. در کنگره به ما یاد دادند که مثل سرباز باشیم. ابتدا دیده‌بان راهنمایان من را به نمایندگی پرستار فرستادند و بعد از مدت کوتاهی گفتند که به نمایندگی آکادمی برگردم. من از این بازگشت به نمایندگی آکادمی بسیار خوشحال شدم.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای امیر خرمشاهی راهنمای لژیون یازدهم آکادمی

آقا امیر ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان امیر هستم مسافر. با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه، تریاک، قرص. روش درمان دی‌اس‌تی، داروی درمان اوتی، سفر اول ۱۲ ماه و ۷ روز به راهنمایی دیدبان محترم آقای علی اشکذری، رشته ورزشی تیراندازی با کمان، آزادی ۸ سال و۱۰ ماه و ۲۱ روز، در ضمن سفر سیگار کردم به راهنمایی آقای عباس آقایی، رهایی از بند نیکوتین ۶ سال و ۲ ماه و ۲۳ روز.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
هر لحظه در کمک راهنمایی آموزش است و کمک راهنما در هر لحظه مورد امتحان قرار می‌گیرد. به قول دیده‌بان محترم آقای حکیمی رهجو برای این است که راهنما را شخم بزند. کمک راهنمایی فرصتی است که نقاط ضعف و قوت خودم را بهتر بشناسم و بدانم هدف از زندگی کردن و انسان بودن چیست. تمام ملاک‌هایی که قبلاً داشتم در این جایگاه عوض می‌شود. شعار لژیون ما این است، با کنگره باش و پادشاهی کن، بی کنگره باش و هر چه خواهی کن.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
راهنمای من دیده‌بان بودند و از آگاهی و تجربه بالایی برخوردار است. من آن زمان، شاید قدر راهنمای خودم را نمی‌دانستم. برای شرکت در آزمون کمک راهنمایی از ایشان رخصت گرفتم و ایشان مسئولیت را بر عهده خودم گذاشت تا من مسئولیت‌پذیری را درک کنم و امیدوارم همیشه موفق باشند.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
خاطره زیاد است. افراد زیادی وارد لژیون می‌شوند و می‌روند. بهترین خاطره زمان خدمت لژیون ما در ماه رمضان بود. واقعاً انرژی بچه‌ها بالا است و یک ارتباط عاشقانه و با محبتی بین راهنما و رهجو ایجاد می‌شود و حس خوبی برای همه است چون همه باهم در حال آموزش گرفتن هستیم.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای امیر عاشقی راهنمای لژیون دوازدهم آکادمی

آقا امیر ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر؛ با تخریب بیش از 10 سال تریاک، شیره و شیشه وارد کنگره شدم، 10 و 2 روز سفر کردم. روش درمان DST، داروی درمان OT، با راهنمایی راهنمای خوبم آقای عباس امیرمعافی، رهایی از مواد 7 سال و 2 ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
نقطه تحمل؛ چیزی که یاد گرفتم و در حال آموزش گرفتن هستم. خب هر شخص یک ظرفیتی دارد. هر شخص یک قالبی برای خودش دارد و فکر می‌کند همه باید این قالب را بپذیرند. من هم از این قضیه جدا نبودم. زمانی که راهنما می‌شوی و لژیون می‌گیری با سلیقه‌های مختلفی در ارتباط هستی. یکی خوب، یکی ضعیف‌تر، یکی خیلی عالی، یکی را باید هل بدهی، یکی را باید کمک کنی. برخورد با این شرایط با هدف راهنمایی به سمت درمان باعث می‌شود نقطه تحمل بالا برود و انسان ظرفیت پیدا کند.
مثلاً یک شخصی را 6 یا 7 ماه راهنمایی کرده‌ای، بهتر شده است، سفر سیگار را انجام می‌دهد. پله‌هایش مرتب است، سی‌دی‌هایش را می‌نویسد،بعد میاید و می‌گوید من خراب کردم یا می‌گوید آقا من می‌خواهم شعبه‌ام را عوض کنم. این جا است که اگر آدم ظرفیت نداشته باشد منفجر می‌شود.
دیگر اینکه آموزش می‌گیرم که وظیفه من این بوده که این شخص را به این مرحله برسانم تا شعبه‌اش عوض شود. برای همین است که می‌گویند بگو رهجوی کنگره. اگر به رهجو احساس مالکیت داشته باشم کار خراب می‌شود.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
راجع به راهنمایم آقای عباس امیرمعافی باید بگویم درصد زیادی از کسانی که از سال 1387 تا 1394 جذب کنگره شدند به خاطر برنامه شروع خوب آقای امیرمعافی بود. همه در تلویزیون دیدند و فهمیدند چنین جایی برای درمان وجود دارد. من خوشبختانه ایشان را پذیرفتن و ایشان بسیار انسان پخته‌ای بود. ایشان در سفر اول به من گفت: در سفر اول رها شوید! نگذارید کار به سفر دوم کشیده شود. خیلی مهم است که انسان در سفر اول رها شود. نه تنها رهایی از بند اعتیاد، از همه چیز. از مسائل ضد ارزشی و از همه چیز. آموزش بزرگی بود که من گرفتم.

 

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
در سال 90 و 91 که من سفر اول بودم، خب آن زمان آقای مهندس نسبت به الآن خیلی رفت و آمد داشتند. در سالن بودند، در حیاط می‌نشستند و بچه‌ها می‌خواستند خدمتی کنند که در چشم باشند. من هم دوست داشتم. یک روز مرزبانان گفتند می‌خواهیم به پارک طالقانی برویم و زمین‌های والیبال را خط‌کشی کنیم و جای میله‌های والیبال را سوراخ کنیم.
تابستان بود. تابستان گرمی بود و برای این می‌گویم خاطره خوب، چون هر وقت بخاطر خدمت کاری کردم، دیده ‌شدم؛ ولی اگر بخاطر دیده‌ شدن کاری می‌کردم دیده نمی‌شدم و این خیلی برای من مهم بود.
آن روز، سه‌شنبه بود و آقای مهندس در روزهای سه‌شنبه در آکادمی حضور داشتند و در حال برگزاری کلاس برای خانم‌های مسافر بودند. در حین کار بودیم که یک نفر دست گذاشت روی شانه ما و گفت خسته نباشید. برگشتم و دیدم که آقای مهندس هستند و خیلی از ایشان انرژی گرفتم. این خاطره خدمت خیلی برای من ارزش دارد؛ یعنی زمانی که نمی‌خواستم دیده شوم، دیده شدم.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای امیر مؤذنی راهنمای لژیون هجدهم آکادمی

آقای مؤذنی ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام امیر هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و حشیش، 14 ماه سفر کردم با روش دی‌اس‌تی با داروی اوتی با راهنمایی آقای فرشید تفرشی. رهایی 11 سال و 4 ماه. در ضمن 10 ماه سفر نیکوتین انجام دادم با راهنمایی آقای فرشید. رهایی 4 سال و 7 ماه

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
برای من بازپرداخت بدهی است. من برای درمان اعتیاد راه‌های مختلفی را رفته بودم و چون نتیجه نگرفته بودم با خودم عهد کردم اگر جایی را پیدا کردم که مرا به بی‌نیازی از مواد برساند، آنجا را رها نخواهم کرد. همین باعث شد که بمان و احساس دین می‌کنم به خودم و پیمانی که با خودم بستم. در ضمن در مسئله اعتیاد به خاطر وجهه بدی که این موضوع در جامعه دارد، کمتر کسی کمک می‌کند. اگر ما هم که خودمان این درد را کشیده‌ایم کمکی نکنیم، خیلی‌ها درمانده خواهند ماند و برای من به نوعی احساس وظیفه است.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
فرمان‌برداری و ایمان. من در سفر اول با انجام فرامین راهنما و کنگره رفته‌رفته نتایج را در خودم دیدم و احساس کردم. این در من یک ایمان به وجود آورد برای ادامه راه درمانم. الآن هم بچه‌ها در لژیون همین مسیر را می‎روند. ایمان به راه در درمان بیماری اعتیاد نقش اساسی دارد و ایمان فقط با انجام فرامین به دست میاید.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
سال‌های قبل من یک رهجو داشتم که از یک شعبه دیگر آمده بود. پسر این شخص هم در یک شعبه دیگری مشغول سفر بود. یعنی پدر در این شعبه رهجوی من بود و پسر در شعبه دیگری سفر می‌کرد. پدر خوب سفر نمی‌کرد و تا آخر هم سفرش خوب نشد.. تصادفاً با راهنمای پسرش هم برخورد داشتیم و به من گفتند که راهنمای پسر فلانی هستند. من پرسیدم که او سفرش چطور است و ایشان گفتند او هم خوب سفر نمی‌کند.
ظاهراً در خانه مشکلات زیادی داشتند. پسر و پدر با هم دعوا داشتند. حالشان خوب نبود. یک روز از بیرون میامدم دیدم پسرش دم در ایستاده است. آمد سمت من گفت آقا من با شما کار دارم. گفتم اگر با من کار داری، کار در محیط کنگره، در ساعت کنگره. بریم پائین من در خدمتت هستم. من آمدم پایین که ساعت بزنم دیدم این آقا نیامد و با خودم گفتم اگر کار دارد میاید داخل. گذشت و بعدتر بچه‌های لژیون که می‌شناختند گفتند و بعداً هم تائید شد که این شخص به خاطر اینکه حال پدرش خوب نیست، مقصر را آموزش‌های ناقص من می‌دانسته و آمده بوده که مرا با چاقو بزند. خوشبختانه من بیرون توقف نکردم و آمدم پائین. متأسفانه بعدها متوجه شدم که خود پسر هم اوردوز کرد و فوت کرد. پدرش هم چند سال بعد از یک بیماری فوت کرد. انسان‌های بدی نبودند ولی به خاطر جهل و مصرف مواد این اتفاق‌های ناگوار برایشان افتاد.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای پیمان میر راهنمای لژیون بیستم آکادمی

آقا پیمان ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر؛ تخریب 17 سال، آنتی ایکس مصرفی حشیش و شیشه، روش درمان DST، داروی درمان OT، با راهنمایی آقای نادر فراهانی. رشته ورزشی کشتی و والیبال. مدت رهایی 8 سال و 5 ماه؛ در ضمن سفر سیگار کردم به راهنمایی آقای مهدی، رهایی از سیگار 4 سال.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
مهم‌ترین چیزی که یاد گرفتم این است که اگر قرار است از رهجو بخواهم کاری را انجام بدهد، باید خودم قبلاً آن را انجام داده باشم. کاری را که خودم نتوانم انجام دهم، نمی‌توانم به شاگرد هم منتقل کنم. مطلب دیگری که متوجه شدم این است که هر کاری تاوانی دارد و هر عملی که من انجام می‌دهم بازگرداندنش بر عهده خودم است و همه چیز در کائنات با حساب و کتاب انجام می‌شود.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
آموزش‌هایی که از راهنمایم در سفر اول دریافت کردم فوق‌العاده زیاد بود؛ ولی اگر بخواهم به چند تا از این آموزش‌ها اشاره کنم این است که خودم باشم و ادای کسی را در نیاورم. سعی نکنم با ماسک و نقاب حرکت کنم. در اینصورت نتیجه نخواهم گرفت و هر وقت خودم بودم نتیجه مطلوبی گرفتم.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
خب خاطرات فراوان است. الآن نزدیک به 6 یا 7 سال است که راهنما هستم و لژیون دارم و خاطرات زیادی دارم؛ ولی شیرین‌ترین خاطرات برای زمانی است که می‌بینم یک خانواده به رهایی می‌رسند و احساس سعادت و خوشبختی می‌کنند و آرامش به آن‌ها برمی‌گردد. اینکه می‌بینم بچه‌ها نتیجه گرفته‌اند واقعاً برای من خاطره شیرین و زیبایی است.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای مهدی یاوری راهنمای تازه‌واردین آکادمی

آقا مهدی ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. بابیش از ۲۲ سال تخریب انواع آنتی ایکس وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک. مدت ۱۰ ماه و ۲ روز سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمایی آقای پیمان میر. مدت رهایی ۱۹ ماه. در ضمن سفر نیکوتین کردم به راهنمایی آقای نادر فراهانی با آدامس نیکوتین رهایی ۱۸ ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
هفته راهنما را در رأس به جناب مهندس دژاکام و استاد امین و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. و همچنین به راهنمای خوبم آقا پیمان تبریک عرض می نمایم. مهمترین آموزشی که من در مدت خدمتم در کنگره ۶۰ دریافت کردم بالارفتن نقطه تحمل من و یادگیری صبر و بردباری به معنا و مفهوم واقعی بوده است.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
در سفر اول از راهنمای خوبم محبت کردن به جا و عشق ورزیدن و دستگیری از بیماران اعتیاد را یاد گرفتم و اجازه دادن و فرصت دادن را فراگرفتم.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
بهترین خاطره من به درمان رسیدن عزیزانی که در روز اول به عنوان تازه وارد با حال خراب وارد می‌شوند و بعد از گذشت چندین ماه میبینی چقدر تغییر کرده اند. این برای من بهترین خاطره است.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای محسن توکلیان راهنمای راهنمای تازه‌واردین آکادمی

آقا محسن ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید:
سلام دوستان، محسن هستم مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص متادون و گل. مدت 10 ماه و 2  روز سفر کردم به روش DST، با داروی OT و با راهنمایی راهنمای خوبم آقای حامد کاکاوند. در حال حاضر 1 سال و 1 ماه است که رها هستم. ضمناً سفر سیگار داشتم با راهنمایی آقای حامد کاکاوند به مدت 10 ماه و 6 روز. در حال حاضر هم 11 ماه و 7 روز است که از بند نیکوتین آزاد هستم.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
مهمترین آموزشی که در این خدمت گرفتم این بود که وقتی افراد میایند و حال خوبی ندارند، وقتی با روی باز با آنها برخورد می‌کنید، خیلی به آنها کمک می‌کند و همین باعث می‌شود که حال خود من بهتر بشود. این آموزش برای من بود که سعی کنم کمک کنم به بهتر شدن حال دیگران تا حال خودم بهتر باشد.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
در سفر اول مهمترین درس و آموزشی که گرفتم صبر بود. همیشه آقا حامد به من می‌گفتند صبر کن، درست می‌شود. من اصلاً آدم صبوری نبودم. اما الآن در خیلی از مسائل صبورم و مثل قبل نیستم. خدا را بخاطر این آموزشی که گرفتم شکر می‌کنم و هر چه که دارم از راهنمای خویم است.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
من در خدمت راهنمایی تازه‌واردین خیلی اتفاقات جالب برایم افتاد. یکی از بچه‌ها بود که وقتی که آمد دلش نمی‌خواست بیاید داخل. مصرفش نالتروکسان بود. اسمش هادی بود. گفتم هادی اخمهایت را باز کن. گفت اخمهایم توی هم نیست. الآن خدا را شکر 9 ماه است که سفر می‌کند و روی بشاش و خوشحالی دارد و هر موقع که می‌بینمش می‌گوید آقا محسن یادتان هست که اخم‌هایم توی هم بود؟ الآن خدا را شکر تغییرات را در او می‌بینم. برای من جای خوشحالی دارد که توانسته‌ام کمک کوچکی کرده باشم. هفته راهنما را در ابتدا به جناب مهندس دژاکام و خدمت راهنمای عزیزم آقا حامد تبریک عرض می‌کنم.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

گفتگو با آقای احمد بهادری راهنمای تازه‌واردین آکادمی

احمد آقا ضمن عرض سلام، تبریک به مناسبت هفته راهنما و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً اعلام سفر بفرمائید: 
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛ آنتی ایکس شیره، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر اول 14 ماه با راهنمایی آقا سامان سفر کردم، ورزش در کنگره شنا و والیبال، رهایی 6 سال و 7 ماه.

مهمترین آموزشی که در خدمت راهنمایی دریافت کردید را برایمان بفرمائید.
خب مهم‌ترین اموزشی که در جایگاه کمک راهنمای تازه واردین داشتم این بود که حال خوبی که در کنگره به دست آوردم را با دیگران تقسیم کنم و در کمک به دیگران قدمی داشته باشم و بتوانم دیگران رو به حال خوب برسانم و کمک کنم تا حالشان خوب شود و در این راه قدمی برداشته باشم.

مهمترین آموزشی که از راهنمای خودتان در سفر اول کسب کردید چه است؟
آموزشی که از راهنمای سفر اولم آقای بیژن رجایی دریافت کردم ادب و نظم بود و احترام به همسفران، احترام به هم‌لژیونی‌هایی که باهم سفر می‌کردیم، پیش کسوتان و راهنمایان و خدمتگزاران.

لطفاً از خدمت در جایگاه راهنمایی برایمان خاطره‌ای بگوئید.
یکی از روزهایی که صبح خدمت داشتم، یکی از تازه واردین که برای انتخاب کلینیک آمده بود، حال خوبی نداشت و در انتخاب کلینیک به مشکل خورده بود و میخواست برود. زمستان بود، هوا خیلی سرد بود. توانستم با آرامش ایشان را جذب کنم و تشویقش کنم به آمدن در کنگره و این بنده خدا آمد و ماندگار شد و هنوز هم حضور دارد و خدمت می‌کند. این خاطره‌ای بود که در ذهنم هست و ایشان هم همیشه من را با این خاطره یاد می‌کند.

از وقتی که در اختیارمان قرار دادید متشکریم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .