نهمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی بنیان با دستور جلسه "هفته راهنما" به استادی ایجنت شعبه مسافر هادی، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مصطفی روز سهشنبه بیستم اردیبهشتماه 1401 ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر.
خدا را سپاسگزارم که توانستم یک جلسه دیگر در خدمت شما باشم، جلسهای که مخصوص جشن راهنماست. حقیقت امر این است که در مورد راهنما صحبتکردن مشکل است حتی برای منی که چند سالی هست که راهنما هستم. راهنما فردیست که برای ما نمایانگر راه است.
خود من خیلی وقت است که در این مورد فکر میکردم که چرا من درگیر تاریکیها و ظلمات اعتیاد بوده و مفهوم آن را نمیفهمیدم با خود میاندیشیدم که شاید قسمت من در این است، شاید باید به این شکل بگذرد ولی در نهایت یک کور سوی نوری باز شد و من راهم را به کنگره پیدا کردم و آنجا بود که مفهوم تاریکی، ظلمات و اعتیاد را متوجه شدم که اینها همه صفتهایی است که خود من در مورد آن تفکر کردم، و با حرکت، به آن رسیدهام.
آقای مهندس میفرمایند: "عاشق را حساب با عشق است او را با معشوق چهکار." استاد رعد میگوید: " خوشا به حال آن کسانی که کمک میکنند و چشم داشتی ندارند." اینجا در کنگره 60 راهنمایان به بهترین شکل این سخنان را معنی میکنند و از قوه به فعل درآوردهاند.
راهنمایان عزیز واقعاً دارند زحمت میکشند. اگر من مقداری در مورد این مسئله تفکر کنم که مگر میشود یک انسان این مقدار زمان از زندگی، کار و خانوادهاش گذشته و بیاید اینجا به من خدمت کند. مگر من چهکار مثبتی میتوانم انجام دهم برای ایشان. ولی زمانی که بهدرستی نگاه میکنی میبینی که این تمامش عشقی است که راهنما به این راه و این کار دارد. راهنما به درجهای از خلوص میرسد که برایش مهم نیست که چه کسی پیش روی او نشسته است، مهم این است که کار خود را درست انجام دهد.
شما فرض کنید در یک بیابان قرار گرفتهاید بدون هیچ قطبنما و مسیریابی، درماندهاید از پیداکردن راه، به یکباره یک نفر راه بلد پیدا میشود تا راه را به شما نشان دهد و کمک میکند که از آن بیابان و تاریکی عبور کنید؛ این را بههیچوجه نمیتوان قیاس کرد با هر مبلغی یا با هر کاری. این مصداق بارز یک فرد مصرفکننده است. راهنمایان این را از کنگره دریافتهاند که باید باشند تا یک مثلث خدمت را تشکیل دهند.
یک ضلع این مثلث قدم آنهاست که میآیند یک ضلع دیگر کرم آنهاست که آن علمی است که در اختیار من مسافر قرار میدهند و ضلع اصلی که قاعده است درم میباشد که میشود ضلع مالی. تمامی راهنمایان در این سه ضلع فعالیت میکنند.
پس همه چیز برمیگردد به درک و شوری که من مسافر باید به شعور تبدیل کنم. یک هفته در کل سال هست که به من این فرصت داده میشود تا شاید بتوانم قسمتی از زحمات راهنمای خودم را جبران کنم حال بسته به میزان برداشت من از این سیستم دارد. بیاید تا همگی دستبهدست هم دهیم و این روز را پاس بداریم و بهسادگی از کنار آن عبور نکنیم. خیلی ممنون که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید.
پیام مرزبانی:
در ادامه جلسه با اهداء لوح از کمک راهنمایان شعبه تقدیر به عمل آمد:
خدمتگزاران امروز شعبه:
تصویربردار: مسافر محمدعلی از لژیون دهم
نگارش و ارسال خبر: مسافر یاسر از لژیون دهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
800