کارگاه آموزشی مسافران و همسفران سبزوار به استادی ایجنت همسفر معصومه، نگهبانی کمکراهنما تازه واردین همسفر ساناز و دبیری کمکراهنما همسفر اعظم با دستور جلسه "جشن همسفر" روز پنجشنبه ۲۳ دیماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان معصومه هستم همسفر
خدمت نگهبان و دبیر عرض خداقوت دارم و هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره ۶۰ سرکارخانم آنی بزرگ و دیگر اعضای خانواده جناب مهندس و همچنین به تکتک همسفران سبزوار تبریک عرض میکنم. از اینکه امروز بار دیگر فرصت شد در کنار شما انرژی و آموزش بگیرم، خوشحال هستم و امیدوارم جشن خوبی را با کمک همدیگر برای همسفران گرامی رقم بزنیم.
اولین آموزشی که یک همسفر بعد از ورودش به کنگره فرامیگیرد، این است که متوجه میشود مسافرش بیمار است و حسش را نسبت به او تغییر میدهد، زیرا میآموزد که برمبنای همین حسها در کنار مسافر خود قرارگرفته است و نباید نقش سیاهیلشکر را داشته باشد، بلکه او باید در کنار مسافر خود نقش بازیگر مکمل را ایفا نماید و اگر بهدرستی بازی نکند، امکان دارد که حتی مسافر را به عمق دره پرتاب کند، اما اگر نقش خود را بهخوبی بازی کند، در رسیدن مسافرش به رهایی و جایگاههای بالا میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
در ابتدا هر همسفری برای کمک به یکی از عزیزانش وارد کنگره میشود، اما در ادامه متوجه میشود که باید برای کسب آموزش و رسیدن خودش به حال خوب به کنگره بیاید، اگر خودش از حال خوب و تعادل کافی برخوردار باشد، قوی و محکم میشود و خودش را باور میکند و سپس همانند پرستاری قوی و محکم که از دیدن زخم و عفونت و جراحت بیمار حال بدی پیدا نمیکند، حال او نیز با بالا و پایین شدن سفر مسافر و فشارهای سفر، بد نمیشود و با دانشی که فراگرفته و با صبر و تحمل در مسیر حرکت، به مسافر خود نشان میدهد که نباید دیدگاه لاستیک زاپاس را به او داشته باشد و ثابت میکند که همسفر در زندگی یک بخش اضافه نیست و نقش بسیار مهمی را ایفا میکند، همسفر با حب و عشق و احساسی که دارد، ثابت میکند؛ اولین شرط زندگی دوست داشتن و بخشش است.
همسفر با آموزشهای کنگره به این درک میرسد که مسافرش در حسهای منفی احاطهشده است و در پوستهای ضخیم به دام افتاده و حسهایش بستهشده است، صبر میکند تا این تارها که دور خودش تنیده را باز کند.
همسفر آموزش میگیرد که باید از دانش و آگاهی بالایی برخوردار شود تا در ادامه بتواند نسخهای عالی برای خانواده خود بپیچد، زیرا این هنر و علم یک همسفر است، باید کمکهای اولیه را فرابگیرد و سپس کمک کند.
اکنون در کنار این همسفر قوی و محکم و آگاه، مسافر نیز باید تغییر کند، همانند شعری که با عشق، حفظ میکند و به خاطر میسپارد، باید از همسفر ش نیز به زیبایی و با عشق و آرامش محافظت نماید، چرا؟ زیرا باید مسافر و همسفر با یکدیگر همنوا شوند، خوشا به حال آن مسافر و همسفری که زبان همدیگر را بهخوبی میفهمند و با یکدیگر همفاز میشوند و من این اتفاق را برای همه شما عزیزان از خداوند متعال خواستارم.
یک مسیر دشوار و طولانی میتواند بسیار لذتبخش شود، اگر همسفر خوبی در مسیرت باشد و کلام آخر؛ همسفر برای کسی دل به دریا میزند که همسفر بخواهد، نه قایق.
از اینکه با سکوت زیبای خود به صحبتهای من توجه کردید، از شما سپاسگزارم.
تایپ: همسفر معصومه
نگارش و ویراستاری : همسفر ساناز
عکاس: همسفر فهیمه
ارسال مطالب همسفر ساناز
همسفران لژیون های سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
1208