English Version
English

کنگره قدرت خودش را با ورزش نشان می‌دهد

کنگره قدرت خودش را با ورزش نشان می‌دهد

دومین جلسه از دور بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60، مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی، با استادی دکتر رضا بابازاده، نگهبانی جناب مهندس و دبیری همسفر طوطی با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» جمعه 26 آذر 1400 ساعت 8 صبح آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک همسفر؛ دکتر بابازاده هستم مسئول فنی کلینیک فردای نوین در سیدخندان. خدمت شما عرض کنم که افتخار دارم که این جلسه به من واگذار شده موضوع جلسه جهان‌بینی ورزش است. در ویکی‌پدیا، در رابطه با اعتیاد دیدم که اعتیاد را یک خوگری تعریف کرده که به‌واسطه استفاده از مواد شیمیایی یا یک عامل روانی، فرد اختیار خودش را از دست می‌دهد و اجبار به یک رفتاری می‌شود و آنجا در رابطه با اعتیاد مجاز و اعتیاد غیرمجاز هم‌صحبت شده بود در ادامه می‌گویم که منظورم از این قضیه چیست. در رابطه با بحث جهان‌بینی ورزش همه‌ی ما می‌دانیم که ورزش کردن چه فوایدی دارد، نیازی نیست خیلی صحبت شود. فواید جسمی دارد، انواع نوروترنسمیترها آزاد می‌شود و باعث سلامتی ما می‌شود. سلامتی قلب، ماهیچه‌ها، اسکلت و غیره؛ و از لحاظ روحی و روانی هم به لحاظ آن موادی که در بدن تولید می‌شود بدن را آماده می‌کند برای این‌که از لحاظ سلامت روانی به یک حد مطلوبی برسد. نشاطی که ایجاد می‌شود و انگیزه‌ای که درواقع برای زندگی اجتماعی در کنار افراد سالم ایجاد می‌شود همه مفید فایده است؛ اما بحث جهان‌بینی یعنی اینکه چرا ما باید ورزش کنیم؟ این ورزش چه فایده‌ای دارد؟ درکنگره درواقع به این نکات توجه می‌شود که افرادی که می‌آیند، توجیه می‌شوند که ورزش کردن چه فوایدی دارد که آنها نمی‌دانند و باید به آن توجه کنند. در این موارد با آنها صحبت می‌شود و آموزش داده می‌شود که این ورزش چه خاصیتی دارد. این‌ که ورزش کردن صرفاً به خاطر سلامتی‌شان است و اگر در مسابقه‌ای شرکت می‌کنند بحث بردوباخت نیست. بیشتر بحث این است که بتوانند به سلامت جسمی و روانی‌شان افزوده کنند.

محیط اجتماعی سالم می‌تواند فرد را سالم نگه دارد و به او آموزش‌هایی را بدهد که در زندگی تأثیر داشته باشد. در مورد اعتیاد مجاز و غیرمجاز که من صحبت کردم، البته من از آن به‌عنوان اعتیاد خوب و بد هم استفاده می‌کنم. ما عادت‌هایی را در زندگی داریم اگر این عادت‌ها تبدیل به رفتاری شود که ما نتوانیم جلوی خودمان را بگیریم باید در آن رفتار، خودمان را معتاد فرض کنیم. حالا فرق نمی‌کند که این اعتیاد به مواد باشد یا اعتیاد به الکل باشد که در جامعه ما بیشتر اعتیادهای بد و اعتیادهای غیرمجاز را اعتیاد تلقی می‌کنند. سیگار کشیدن که یک اعتیاد است. اگر در جامعه‌ی ما این مذموم می‌بود، سیگار هم اعتیاد تلقی می‌شد. اعتیاد بسته به اینکه در آن جامعه، چه نوع برخوردی با اعتیاد می‌شود هم تعریف می‌شود. در یک اجتماع مثل جوامع غربی کسی ماری‌جوانا و حشیش استفاده می‌کند از لحاظ آن‌ها این مصرف، غیرقانونی و غیرمنطقی نیست پس به آن اعتیاد نمی‌گویند؛ اما در جامعه ما اعتیاد است. چیزی را که دوست دارم به دوستان بگویم این است که به نظر من، انسان باید درواقع خودش را از هر نوع اعتیادی دور نگه دارد. چه اعتیادهای خوب و چه اعتیادهای بد. برای این‌ که انسان خلق شده است برای اینکه اختیار داشته باشد. هر نوع جبری در زندگی‌اش می‌تواند او را محدود کند و بیاییم به هر نوع اعتیادی نه بگوییم. حالا می‌خواهد اعتیاد به مصرف مواد باشد یا اعتیاد به رفتارهای اعتیادآور باشد. اخیراً می‌دانید که اعتیاد به موبایل و فضاهای مجازی هم جزو اعتیاد دارد شناخته می‌شود و بیاییم سالم زندگی کنیم. خیلی متشکرم از این‌که این وقت را در اختیار من قرار دادید.


مشارکت اعضا

سلام الهه هستم یک همسفر؛ الهه نوروزی هستم روانشناس کلینیک نیک‌روز واقع در میدان شهدا خیابان پیروزی کوچه سلطان‌زاده ساختمان پزشکان بهار طبقه پنجم واحد ۱۰
بسیار از سخنان شما استفاده کردم و لذت بردم. اصولاً مسئله اعتیاد تغییر پیدا کردن نوروترانسمیترهای مغز است و تلاشی که برای ترک به‌صورت علمی اتفاق می‌افتد به تعادل رساندن و برگشت به حالت عادی است که کنگره ۶۰ بسیار نتیجه گرفته است؛ که من عزیزانی را می‌بینم که مدت‌هاست با کنگره در ارتباط هستند و یا جدید هستند و با آن‌ها صحبت می‌کنم و تجربه‌های جدیدی را عنوان می‌کنند؛ که بسیار قابل‌ ستایش و جای شکرگزاری دارد که راهی باز شده است برای نجات عزیزان؛ و مسئله‌ای که استاد جلسه عنوان نموده‌اند و برای من خیلی جالب بود و همیشه به آن فکر کرده بودم؛ البته نه به این شکل و آن داستان وابستگی است که می‌تواند خیلی خطرناک باشد. وابستگی نه‌فقط به ماده مخدر بلکه در روابط ما هم می‌تواند خطرناک باشد و به‌جای دل‌بستگی وابستگی می‌تواند شرایط را برای ما دور از کنترل و این چیز زیبنده‌ای برای مقام انسانیت نیست. سپاس از وقت مشارکت.

سلام دوستان احسان هستم مسافر، پزشک کایروپراکتیک؛ ممنونم بابت وقت مشارکت در مورد دستور جلسه که جهان‌بینی ورزش است؛ ما یا می‌بریم یا می‌آموزیم؛ بردوباخت مطرح نیست مهم آن مردانگی می‌باشد که در ورزش کسب می‌کنیم. پوریای ولی اگر از روی پهلوانی خودش را زمین نمی‌زد الآن دیگر ولی نبود؛ و این پهلوانی‌اش باعث شد که ماندگار شود؛ چون همان‌طور که روان روی جسم تأثیر می‌گذارد جسم هم می‌تواند روی روان تأثیر بگذارد؛ یعنی زمانی که ما ازلحاظ روانی خوب نیستیم شاید حرکتی فیزیکی انجام دهیم و از درون خوب شویم یا اگر ناراحت باشیم حرکتی را از کسی ببینیم ممکن است آن ناراحتی را فراموش کنیم. وقتی هم ورزش می‌کنیم باید فقط ورزش کنیم نه حریف‌کشی کنیم و نه گردن‌کشی کنیم. همان‌طور که حافظ گفته است من از بازوی خود دارم همین شکر که زور مردم‌آزاری ندارد؛ و درزمینهٔ آنکه دکتر بابازاده فرمودند باید صحبت علمی کنیم. باید بدانیم که در هرکدام از رشته‌هایی که فعالیت می‌کنیم علم آن‌چنان پیشرفت نکرده است. در جراحی ستون فقرات دیسک را تخلیه می‌کنند و جای آن فیلر می‌گذارند؛ ولی دیسک یک موجود زنده است و شب تا صبح خود را مهیا برای فعالیت فردا می‌کند ولی وقتی جای آن فیلر می‌گذاریم مانند یک دیوار سنگی می‌شود. ولی ورزش می‌تواند با قوی‌تر کردن عضلات جلوی بسیاری از مشکلات را بگیرد. ممنون از اینکه به حرف‌های من گوش کردید.

سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛ روانشناس مرکز ندای سعادت میدان سپاه ساختمان همشهری طبقه ۳ واحد 7.
به نظر من یکی از پرکاربردترین کارها برای بدن ورزش است. ورزش به هر صورتی که انجام شود باعث حرکت خون در رگ‌ها می‌شود و باعث خون‌رسانی و سوخت‌وساز بالا و سلامتی بالاتر و ترشح اندورفین‌ها وسایل ترانسمیترهای طبیعی بدن و همه آنها برای بدن مناسب است و یکی از آن‌ها سرطان می‌باشد که درواقع نشاط‌ آور است و این هم از اثرات ورزش می‌باشد. من همه نوع ورزش را به عزیزان توصیه می‌کنم و سلامتی توأم با نشاط به ما می‌دهد ممنونم بابت اینکه وقت مشارکت به من دادید.

سلام دوستان مجید هستم یک مسافر؛ من دکتر مجید ملابخشی هستم موسسه درمانگاه شبانه‌روزی نیکان گلستان واقع در شهرستان بهارستان شهر گلستان خیابان سجاد پلاک ۲۱.
در مورد دستور جلسه باید بگویم که کتابی درزمینهٔ روان‌پزشکی بود که در آن یک مثلثی بود به نام مثلث رو سینا، که سال ۱۲۰۰ میلادی یک دانشمند ایرانی‌تبار بوده است. این مثلث یک ضلع آن روان و ضلع دیگر جسم بود و یک ضلع آن ورزش بود و این هزار سال پیش کاملاً مسجل شده بود که مثلث درمان رو سینا و ثبت شده است. خب در مورد ورزش باید بگویم بعضی از دوستان نظر داشتند که معتادان یکسری انسان‌های لاابالی هستند و نمی‌توانند کاری انجام دهند. من معتقدم ورزش یک مهارت است. مهارت دانایی به بار نمی‌آورد. طوری که ما می‌بینیم خیلی از ورزشکاران دچار بیماری اعتیاد می‌شوند. من می‌خواهم بگویم ورزش را عاملی برای جلوگیری از اعتیاد ندانید. آن در سطح خودش مثمر ثمر است؛ اما این‌طور نیست که بگویم هرکه معتاد است از ورزش به دور است و هرکه ورزشکار است معتاد نمی‌شوند. ما برای دوری از اعتیاد به یک دانایی و یک فضیلت نیاز داریم. ما جهان‌بینی را می‌گویم افکار و اندیشه‌ها. دانایی که در کنگره ۶۰ داده می‌شود همه باید قهرمان زندگی خودشان بدانند. در ورزش از کم شروع می‌کنند به‌تدریج بهتر می‌شوند و در خود کنگره در مسابقات شرکت می‌کنند و بعد کاپ‌های مختلف آن‌ها داده می‌شود این افراد با مرام ورزشی آشنا می‌شوند و در کنار آن فیزیولوژی افراد هم بهتر می‌شود. ترشح انواع اندورفین‌ها، سروتونین، دوپامین درهرصورت ترشح مواد شبه افیونی بیشتر می‌شود و همین‌طور که یکی از دوستان فرمودند ما در ورزش کنگره یا می‌بریم یا می‌آموزیم و آقای مهندس هم در مصاحبه با ویلیام وایت به ارزش ورزش خیلی پرداختند که بسیار مهم است. متشکرم که به سخنان من گوش کردید.

سلام دوستان رزیتا هستم یک همسفر؛ ‏phd آسیب‌شناسی حرکات اصلاحی عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی اسلامشهر هستم و ایجنت نمایندگی اسلامشهر خیابان گل‌ها خیابان مادر پلاک 5.
در مورد صورت‌جلسه باید بگویم همان‌طور که ورزش اثر مثبتی روی تخریب سیستم ایکس دارد و درواقع سیستم ایکس را دوباره راه‌اندازی می‌کند. روی خوابشان تأثیر مثبت دارد و خواب را تنظیم می‌کند. به آنها انرژی می‌دهد و روی سلامتی قلبی عروقی و تنفسی‌شان تأثیر مثبت دارد. عملکرد روزانه‌شان را بهبود می‌دهد. قدرتشان را بالا می‌برد. عضلاتشان را تقویت می‌کند. در کنگره جناب مهندس ۱۴ رشته ورزشی را مهندسی کردند که روی آن به‌دقت تفکر شده است. به‌عنوان‌ مثال برای مصرف‌کنندگانی که محرک مصرف می‌کردند و انرژی بالایی داشته‌اند و ورزشی مثل راگبی را آماده کردند و یا فوتبال که ورزش‌هایی آن عزیزان احتیاج دارند که انرژی‌شان را تخلیه کنند و یا ورزش‌های است که تمرکز آنها را بالا ببرد؛ مثل تنیس روی میز که هماهنگی زیاد عصب عضله نیاز دارد و ورزش‌هایی مثل تیر و کمان و دارد که تمرکز بسیار بالایی را نیاز دارد. به یاد دارم که سال 8۱ با جناب حاج رسولی اینجا سیبل های تیر و کمان هم همین‌جا بود و الآن ظاهراً همین کار توی شیرودی انجام می‌شود و جالب اینجاست که وقتی ما در یک باشگاه کوچک هم می‌رویم با ۲۰ الی ۳۰ نفر که آنجا هستند دائماً آنجا درگیری و مشاجره می‌بینیم؛ ولی در اینجا دو الی سه هزار نفر باهم بازی می‌کنند ولی تابه‌حال ندیدم دو نفر باهم دعوا کنند همه در کنار هم به یک تعادل و آرامش رسیده‌اند و من به آقای مهندس تبریک می‌گویم که در این سیستم این موضوع را راه‌اندازی کردند ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

سلام دوستان بابک هستم یک مسافر؛ بحث ورزش و نتایجی که در کنگره داشته، یک بحث کاملاً مشخص است که تمام عزیزان راجع به آن صحبت کردند، دستور جلسه امروز ما است که من فکر می‌کنم خارج از کنگره، نه‌فقط در ایران بلکه در تمام دنیا وجود دارد، اگر نگاه کنیم خیلی از ورزشکاران بزرگ، میلیاردها تومان یا میلیون‌ها دلار پول می‌گیرند و بهترین ماشین‌های دنیا را سوار می‌شوند و بهترین لباس‌ها را می‌پوشند، ولی زمانی که جلوی میکروفن و جلوی دوربین‌ها می‌روند، وقتی‌که صحبت می‌کنند، مدل دیگری است، یک زمانی منِ بابک در محافل بین‌المللی خجالت می‌کشم که فلان بازیکن ملی ما دارد راجع به داور یا تیم حریف این‌گونه صحبت می‌کند، وقتی تلویزیون را روشن می‌کنیم، در تفسیرهای ورزشی نگاه می‌کنیم می‌بینیم داور دارد راجع به آن دو تیمی که روز قبل باهم بازی داشته‌اند قضاوت می‌کند و یا راجع به مربی‌های تیم صحبت می‌کند، یا مربی‌ها دارند راجع به کسی که داوری کرده است جوری صحبت می‌کنند که اصلاً برازنده و زیبنده یک ورزشکار نیست.

ولی در کنگره ۶۰ این مسائل خیلی وقت است که حل شده است، در کنگره ۶۰ ما ۲۴ سال است که ورزش می‌کنیم و تابه‌حال به تعداد انگشتان یکدست مشکلی نداشته‌ایم، در کنگره ۶۰ اجازه نمی‌دهند که کسی از بیرون بیاید ورزش کند و علت آن این است که در کنگره ۶۰ به‌هیچ‌عنوان بحثی وجود ندارد، هیچ‌کسی با داور و تیم حریف بحث نمی‌کند و اگر اشتباهی پیش بیاید همه با لبخند از کنار یکدیگر رد می‌شوند، ولی اگر یک نفر از بیرون برای ورزش کردن بخواهد وارد این جمعیت بشود؛ چون این فرهنگ را ندارد قاعدتاً مشکل ایجاد خواهد کرد، یکی از دلایلی که ما اجازه نمی‌دهیم روزهای جمعه عزیزان دیگر که در پارک‌ها حضور دارند و عضو کنگره ۶۰ نیستند بیایند در قسمت‌های ورزشی کنگره ورزش کنند.  تجربه نشان داده است زمانی که می‌آیند و یک مسئله کوچک که پیش می‌آید باعث تنش می‌شود، درحالی‌که ما در کنگره اصلاً چنین مسئله‌ای را نداریم و آدم‌ها با هم دیگر سعی می‌کنند جوری برخورد کنند که زمانی که ظهر می‌خواهند بروند خانه بعد از انجام رشته‌ی ورزشی خود، با حال خوب بروند، به نظر بنده جهان‌بینی ورزشی در کنگره معنی‌اش این است که زمانی که بعد انجام آن رشته‌ی ورزشی می‌خواهند به خانه بروند با یک حال خوب و یک انرژی سطح بالا بروند، نه اینکه با اعصاب خورد و حال بد به خانه بروند.

مشارکت همسفر خانم ایران (دکترای روانشناسی، کلینیک نگاه نو در پونک)؛ از صحبت دوستان بسیار استفاده کردم و مسئله‌ای که به ذهن خود بنده می‌رسد، این هست که هر چیزی مثل مقام، تحصیلات و در هر جایگاهی اول نیاز به معرفت دارد وگرنه می‌شود یک شمشیر دو لبه، پس باید از آن خوب استفاده شود، فرقی نمی‌کند که ثروت باشد و یا در جایگاه‌های دیگر... نکته‌ای که خود بنده بسیار به آن فکر کرده‌ام، این است که خانه‌ی اصلی و خانه‌ی حقیقی ما در لحظه‌ی حال است و ورزش کردن اتفاقاً باعث می‌شود که ما از بودن در ذهن خسته شویم و در بدن باشیم، این در بدن بودن باعث می‌شود سلول‌های بدن ما نوازش شوند و اکسیژن تازه بگیرند و خون تازه به آنها برسد، فقط در بدن نیست که عضلات ساخته می‌شوند در مغز هم عضلات ساخته می‌شوند. و همین بودن در لحظه‌ی حال باعث می‌شود که ما آن دید کلی و آن معرفت و از ذهن بیرون آمدن را به عبارتی تجربه کنیم و ما هرچقدر این ورزش کردن را ادامه دهیم، چند اتفاق می‌افتد، یکی تمرین خود معرفت است، دیگری تمرین در بدن بودن است، یکی تمرین نوازش کردن سلول‌های بدن است و این فعالیت زمانی که گروهی است به انسان بسیار انرژی می‌دهد و نوعی تمرین اراده می‌باشد که همه‌ی این مسائل را در برمی‌گیرد و ازنظر بنده این موضوع هم یکی از مسائل خارق‌العاده در کنگره‌ی ۶۰ می‌باشد و بر اساس آن روش DST و کلّیت اصول کنگره در آن بنا شده است.

مشارکت مسافر محمد (کارشناس ارشد مشاوره)؛ دوستان مطالب را به زیبایی اشاره کردند و بنده می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که اضطراب، استرس و پرخاشگری در ورزش است، خصوصاً در ورزش‌های حرفه‌ای، ما رشته‌ای داریم بنام روانشناسی ورزشی که برای همین موضوع و برای به موفقیت رساندن و حل معضلات ورزشکاران حرفه‌ای ساخته شده است که به‌شدت اضطراب و استرس دارند، اینکه من باید برنده و پیروز بشوم، اینکه از خانواده‌هایشان دور هستند و آسیب‌های بسیار زیادی می‌بینند در ورزش حرفه‌ای، این مسئله در کنگره‌ی ۶۰ وجود ندارد درصورتی‌که بچه‌های ما در سطح حرفه‌ای فعالیت می‌کنند، اما نه استرس و نه پرخاشگری دارند و حال همه خوب است، چون دیدگاه و آن نوع نگاه و جهان‌بینی در کنگره‌ی ۶۰ این است که، ما یا پیروز می‌شویم و می‌بریم و یا می‌آموزیم و حتی از بازی تیم طرف مقابل خود لذت می‌بریم، با این‌حال که تلاش خود را می‌کنیم که خودمان را بکشیم بالا و این مسئله باعث می‌شود که سیستم x ما بهتر بازسازی شود، هدف ما این است که به سمت تعادل برویم و ما بحث سیستم x را در اعتیاد داریم، شما می‌دانید که اگر ما از یک‌ طرف بیاییم ورزش کنیم و از طرف دیگر دچار استرس شویم مجدداً اضطراب و استرس سیستم x را ضعیف و ایجاد مشکل می‌کند و حال طرف مقابل را خراب خواهد کرد. در کنگره این مسئله وجود ندارد و بازسازی سیستم x، از طریق جهان‌بینی و هم از طریق روان و جسم کمک می‌شود.

مشارکت دکتر دینی (مؤسس کلینیک مهدین منطقه ۱۰)؛ همه‌ی دوستان و همکاران صحبت‌ها را راجع به دستور جلسه‌ی امروز فرمودند و بنده یک جمله را می‌خواستم عرض کنم که در حقیقت، در تائید لزوم ورزش در پروسه‌ی درمان اعتیاد است، این‌که امروزه از رعایت فعالیت بدنی یا همان ورزش، تغذیه‌ی سالم و عدم مصرف مواد آسیب‌رسان به‌عنوان عوامل خطر کنترل و مدیریت بیماری‌ها استفاده می‌شود و در حقیقت یاد می‌کنند و این بحثی می‌باشد که حتی WHo و همه‌ی مجامع علمی تائیدش می‌کنند؛ ولی آن مسئله‌ای که برای شخص بنده جالب است در این پروسه و کنگره‌ی ۶۰، این است که این موضوع، ضمانت اجرایی‌اش رعایت شده است؛ یعنی اینکه همین‌که افراد در روز جمعه برای حفظ فعالیت بدنی خود حضور پیدا می‌کنند، آن ضمانت اجرایی است که برای کنترل عوامل خطر در حقیقت رعایت می‌شود.

مشارکت همسفر محمد (مدیر کلینیک در شهرک غرب)؛ همه‌ی دوستان از زوایای مختلف به دستور جلسه‌ی امروز پرداختند، ولیکن بنده می‌خواهم به دو موضوع اشاره کنم که یک سری از مسائلی که در کنگره وجود دارد در جاهای دیگر نیست، موضوعی که آقای مهندس می‌فرمایند که هرکسی که وارد کنگره می‌شود اجباراً باید یک رشته ورزشی را به‌طور حرفه‌ای دنبال کنند و ما این موضوع را ازنظر پزشکی می‌دانیم که حتی یک پیاده‌روی حرفه‌ای و منظم خاصیت ضدافسردگی دارد، جدا از اینکه قند خون را می‌سوزاند و تعادل در بدن ایجاد می‌کند؛ چون ازنظر پزشکی ما می‌دانیم افرادی که معتاد می‌شوند بلااستثنا همه دچار افسردگی هستند و یکی از تفاوت‌های کنگره ۶۰ با NGO های دیگر بحث همین ورزش کردن در کنگره می‌باشد که هم جالب می‌باشد و هم ازنظر علمی پذیرفته‌شده است و افسردگی را از بین می‌برد و این مسئله بسیار مفید می‌باشد و مسئله‌ی مهم دیگر رونویسی از سی‌دی‌ها می‌باشد که خیلی از اشخاص خوششان نمی‌آید، ولی به‌شدت مؤثر است، بنده یک تجربه را عنوان می‌کنم از خودم، من به‌غیراز پزشک اعتیاد، فوق‌لیسانس حقوق هم هستم و یکی از استادهای ما چندین سال پیش ما را اجبار می‌کردند که این مقاله‌ای که دارید می‌خوانید را باید رونویسی کنید و این مسئله برای خود بنده مشکل بود که بخواهم یک مقاله‌ی صدوپنجاه صفحه‌ای تخصصی را که تاریخ‌های زیاد و اسم‌های خارجی بسیار زیاد سختی داشت را بنویسم و بنده باوجوداینکه بارها مقاله را خوانده بودم آن را فراموش می‌کردم تا زمانی که نوشتن مقاله‌ها اجبار شد و من مجبور به نوشتن مقاله‌ها شدم که نوشتن آنها به من کمک کرد تا ملکه ذهن من شود و نوشتن آنها باعث شد از آن به بعد من در جلسات راجع به آن موضوعات به زیبایی صحبت کنم و بااینکه چندین سال از ماجرا گذشته است همچنان مسائل و موضوعات در ذهن من حک شده‌اند و به یاد دارم.

سخنان جناب مهندس دژاکام:
سلام دوستان حسین هستم مسافر؛ از دکتر رضا تشکر می‌کنم جلسه‌ی خوبی را ارائه کردند. چند نکته را من خدمت شما عزیزان عنوان کنم یکی اینکه دستور جلسه جهان‌بینی ورزش است، وقتی ورزش‌های شرقی را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که وقتی می‌خواهند باهم مبارزه کنند اول به هم تعظیم می‌کنند و به هم احترام می‌گذارند و بعد از پایان مبارزه هم باز دومرتبه به هم احترام می‌گذارند و تعظیم می‌کنند؛ ولی وقتی ورزش‌های غربی را که نگاه می‌کنیم می‌بینیم که از همان ابتدا به یکدیگر فحش می‌دهند و بجای دست دادن با یکدیگر، از مشت به‌صورت از هم استقبال می‌کنند، این یک ورزش گلادیاتوری است. ما در کنگره ورزش گلادیاتوری نداریم، ما ورزش می‌کنیم که سطح فکر و روح و جسم خودمان را ارتقا بدهیم و لذت ببریم و به این دلیل است که مسابقات برای ما مهم نیست.

نکته‌ی بعدی این است که کنگره قدرت خودش را با ورزش نشان می‌دهد، مثلاً ورزش تیروکمان ورزشی است که قدرت بدنی و تمرکز بالایی را لازم دارد، وقتی‌که من از بیرون به این ورزش نگاه می‌کردم فکر می‌کردم یک کشی مثل کش شلوار راحت می‌کشی و تیر آزاد می‌شود، ولی بعدها که با کمان آشنا شدم دیدم که زِه بسیار قوی و نیرومندی دارد و تیراندازی کار هرکسی نیست که بتواند آن زِه را بکشد، بنابراین ورزش تیروکمان هم قدرت بدنی خیلی زیادی لازم دارد هم تمرکز بسیار بسیار بالایی را نیاز دارد، ورزش راگبی هم قدرت و انعطاف بدنی بسیار بالا و همچنین تمرکز زیادی را لازم دارد. نیروهای نظامی برای نشان دادن قدرت خودشان مانور نظامی برگزار می‌کنند، ما هم با استفاده از ورزش‌های مختلف قدرت درمان در کنگره ۶۰ را نشان می‌دهیم، در راگبی ما هفت سال است که قهرمان کشور هستیم و در مسابقاتی که قهرمانان ملی حضور دارند مقام اول یا دوم را کسب می‌کنیم.

در حال حاضر وقتی به اردوهای تیم ملی راگبی نگاه می‌کنیم می‌بینیم بیشتر اعضای تیم ملی از بچه‌های کنگره ۶۰ هستند، حتی مربی تیم ملی و تعدادی از داوران از اعضای کنگره ۶۰ هستند، بیشتر از این راجع به این قضیه صحبت نمی‌کنم، چند مسئله دیگر را می‌خواستم به عرضتان برسانم، یکی گزارش کارهایی که کنگره در حال انجام آنهاست، آزمایشگاه سلولی مولکولی کنگره ۶۰ در حال تجهیز است، دستگاه‌ها و ابزار لازم را از کشور آلمان خریداری کردیم و در حال نصب در آزمایشگاه است و در سطح سلولی و مولکولی ازاین‌ پس ما می‌توانیم خودمان در آزمایشگاه خودمان تحقیقات و بررسی‌های لازم را انجام دهیم. در مورد بیماری کووید ۱۹ در مورد التهاب و عفونت دو مقاله را به انجمن آنفولانزای جهانی ارائه کردیم که هر دو مقاله پذیرفته شد و سخنرانی انجام شد و مورد استقبال قرار گرفت و سرتیفیکیت را دریافت کرد و حتی از ما درخواست کردند که سخنرانی را در ژورنال خودشان چاپ کنند که ما گفتیم در مجله‌ی دیگری روند اکسپت آن انجام شده و در حال چاپ است و خیلی ابراز علاقه کردند که در ادامه‌ی تحقیقات با ما همکاری کنند و مقالات ما را چاپ کنند این مرکز در آمریکاست و حتی سرتیفیکیت آن را دو دانشگاه از هلند و آلمان هم امضا کردند.

در مورد سرطان خون از نوع CML هم مقاله‌ای ارائه کردیم که سخنرانی آن‌هم به‌زودی پخش می‌شود که این مقاله هم خیلی مورد استقبال قرار گرفت. عملیات ساخت دانشگاه خوارزمی هم در حال انجام است. مسئله‌ی دیگر این بود که آقای بابک از من خواستند برای کلینیک‌هایی که جلسه را از طریق فضای مجازی نگاه می‌کنند هر جلسه‌ای حداقل چند دقیقه‌ای در مورد متد دی اس تی و مسائل فنی و نحوه‌ی درمان صحبت کنم که من سعی می‌کنم در آخر هر جلسه ده دقیقه راجع به مسائل ریزی که در نحوه‌ی درمان به روش دی اس تی و تجربیاتی که ما کسب کردیم صحبت کنم.

در وهله‌ی اول در مورد غذا خوردن انسان‌ها ما می‌توانیم برای افراد یک پرس غذا را در نظر بگیریم؛ مثلاً در چلوکبابی یک پرس غذا به همه می‌توانیم بدهیم و همه استفاده می‌کنند و مسئله‌ای نیست. یا مثلاً بعضی داروها را می‌توانیم به همه بدهیم در یک شکل و فرم و همه استفاده کنند؛ ولی در خیاطی این کار را نمی‌توانیم انجام دهیم در مورد لباس افراد، لباسی بدهیم که به سایز همه بخورد و همه استفاده کنند، این کار را نمی‌توانیم انجام دهیم، یا در مورد آشپزی نمی‌توانیم مثلاً برای آش بگوییم سه کیلو سبزی را بریزید داخل دیگ، اگر زیاد بود کم کنید و اگر کم بود زیاد کنیم.

منظور من این است که در بحث درمان اعتیاد ما نمی‌توانیم یک پروتکل را برای همه قائل بشویم و یک نسخه‌ی واحد برای همه‌ی افراد بنویسیم و بگوییم همه در ابتدا از این میزان دارو استفاده کنند، به‌طور مثال یک نفر که سه گرم شیره می‌خورد، یک نفر ده گرم تریاک می‌خورد، یک نفر به‌اندازه‌ی یک عدس تریاک با وافور می‌کشد، این‌ها همه باهم فرق می‌کنند، یک نفر هروئین را تزریق می‌کند و یک نفر دیگر فقط حشیش مصرف می‌کند، اینها باهم پروتکل درمانی متفاوتی دارند، یکی شیشه می‌کشد، یکی دیگر تریاک می‌کشد و همراه آن ۵۰ عدد قرص هم می‌خورد، یکی هروئین می‌کشد، مشروبات الکلی هم می‌خورد، قرص هم می‌خورد حشیش هم می‌کشد و تزریق هم می‌کند.

همه این کارها را باهم می‌کند، اینها باهم تفاوت دارند و نمی‌توانیم همه را باهم با یک چوب برانیم و بگوییم همه از یک پروتکل مستقیم استفاده کنید، نه! اینها همه باهم فرق می‌کنند و در کنگره ۶۰ اصلاً به این‌گونه نیست. در کنگره در ابتدا با افراد مصاحبه می‌شود و هر مصرفی که دارد مشخص می‌شود، درعین‌حال در کنگره برای بعضی چیزها پروتکل ثابت داریم، مثلاً برای درمان شیشه (آمفتامین) پروتکل ما برای کسانی که فقط شیشه مصرف می‌کنند، تأکید می‌کنم فقط شیشه مصرف می‌کنند و قرص یا چیز دیگری مصرف نمی‌کنند پروتکلی که برای آن استفاده می‌کنیم برای شروع 3/0 سی‌سی داروی OT است.

جلسه‌ی اول که می‌خواهیم میزان OT را تعیین کنیم، برای او 0/3 سی‌سی روزانه در نظر می‌گیریم و برای اولین روزی که می‌خواهیم به مصرف‌کننده‌ی شیشه داروی OT بدهیم، به او 0/2 می‌دهیم، چون تریاک مثل چلوکباب نیست، اگر فردی به‌اندازه‌ی یک نخود تریاک بخورد باعث مرگ او می‌شود، متادون هم همین است، فرقی نمی‌کند، این است که برای درمان فردی که فقط شیشه مصرف می‌کند در روز اول از 0/2 سی‌سی دارو استفاده می‌کنیم و در روز دوم 0/3 سی‌سی در روز می‌دهیم، نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که ما در کنگره چیزی به اسم صبح، ظهر و شب نداریم که به فرد بگوییم صبح‌ها بخور و ظهرها بخور و شب‌ها بخور، ما ساعت تعیین می‌کنیم، مثلاً می‌گوییم هرروز ساعت 7 صبح و 1 بعدازظهر و 9 شب این مقدار دارو مصرف کن.

وقتی به‌صورت Daily است می‌گوییم هرروز یک‌بار در فلان ساعت دارو بخور، پس این‌گونه شد که برای فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه در روز اول 0/2 سی‌سی دارو و بعدازآن به مدت یک هفته 0/3 سی‌سی روزانه OT می‌دهیم، در هفته‌ی دوم دو وعده‌ی 0/3 سی‌سی به فاصله‌ی زمانی 12 ساعت به او در روز دارو می‌دهیم، به‌طور مثال 7 صبح و هفت شب دارو باید مصرف کند و در هفته‌ی سوم می‌شود TDS که اساس کار کنگره‌ی 60 بر مبنای TDS است؛ یعنی سه بار در روز بافاصله‌ی زمانی 8 ساعت، یا 7 ساعت و یا 9 ساعت. حتماً باید ساعت قید شود که به‌طور مثال 0/3 ساعت 6 صبح و 0/3 ساعت 2 بعدازظهر و 0/3 در ساعت 10 شب، وقتی به این رنج رسیدیم این برنامه را بیست‌ویک روز ادامه می‌دهیم که در جلسات بعدی ادامه‌ی این برنامه را برایتان توضیح خواهم داد، پس این شد پروتکل درمان شیشه که ما در شیشه عین آب خوردن نتیجه گرفتیم، شاید راحت‌تر از درمان شیشه ما چیزی نداریم. حال اگر فردی در کنار شیشه، تریاک یا هروئین مصرف کند، پروتکل کاملاً فرق می‌کند، در این موارد ما باید طبق دستورالعمل‌های دیگر عمل کنیم چون تریاک و هروئین خیلی قوی‌تر از شیشه‌اند.

امیدوارم بتوانم هر جلسه ده دقیقه در مورد نکات روش درمان DST صحبت کنم، بد نیست امروز یک مقداری هم از پروتکل درمان مصرف هروئین صحبت کنم، در طول این بیست سال موارد بسیار متعددی را اجرا و عمل کردیم تا به این پروتکل رسیدیم، اول این‌گونه بود که سه روز به فرد سقوط آزاد می‌دادیم یعنی قطع کامل بعد به او TDS مثلاً یک سی‌سی می‌دادیم، دیدیم خیلی فشار می‌آید بعضی‌ها فرار می‌کنند، بعد کردیم روزانه 3 سی‌سی یعنی هر وعده یک سی‌سی این راهم خوب جواب نگرفتیم، بعد کردیم 2 سی‌سی این را هم خوب جواب نگرفتیم، آخرین ورژنی که ما روی هروئین (کسی که فقط هروئین مصرف می‌کند) به آن رسیدیم TDS، 3 سی‌سی است، یعنی در شروع کار هروئین را قطع می‌کنیم و 3 سی‌سی دارو ساعت 6 صبح، 3 سی‌سی ساعت 2 بعدازظهر و 3 سی‌سی ساعت 9 شب به فرد دارو می‌دهیم.

بعضی از افراد می‌گویند من ساعت 6 صبح خواب هستم و مثلاً تا ساعت 10 صبح می‌خوابم، چرا ساعت 6 صبح به من برنامه می‌دهید؟ ما در جواب این افراد می‌گوییم ایرادی ندارد، تو 3 سی‌سی دارو را با سرنگ بکش و در دسترس خود قرار بده اگر هم خواستی یک لیوان آب یا شربت یا هر چیزی که دوست داشتی هم بگذار کنارت و ساعت خود را کوک کن ساعت 6 که زنگ خورد از خواب بیدار شو دارو را بخور و بعد دوباره بگیر بخواب، این بهترین جواب را روی پروتکل درمان هروئین به ما داده است. همان‌طور که می‌بینید فرد مصرف‌کننده‌ی هروئین در شروع روزانه 9 سی‌سی دارو مصرف می‌کند و فرد مصرف‌کننده‌ی شیشه در شروع روزانه 0/9 سی‌سی دارو مصرف می‌کند، این به‌وضوح تفاوت را در نوع مواد مصرفی و مقدار آن برای تعیین پروتکل نشان می‌دهد، پس برای هروئین در شروع ما 3 سی‌سی در 6 صبح و 3 سی‌سی در 2 بعدازظهر و 3 سی‌سی در 10 شب به فرد دارو می‌دهیم و بعد از 21 روز برنامه تغییر می‌کند.

در کنگره 60 پله‌ها همه 21 روزه است، وقتی من کتاب 60 درجه را می‌نوشتم پله‌ها 15 روزه بود و خودم 15 روزه عمل کردم؛ ولی وقتی وارد سیستم کنگره شدیم و شروع کردیم به کار کردن پله‌ها به 21 روز تغییر کرد. در حال حاضر ما یازده هزار نفر روی داروی OT داریم در کل کشور و این یازده هزار نفر هرکجا که باشند باید حضوری پیش من بیایند و من برگه‌ی رهایی آنها را امضا کنم، حتی اگر خارج از کشور هم باشند باید حضوری به ایران بیایند همان‌طور که قبلاً افرادی بودند در خارج از کشور که آمدند ایران تا برگه‌ی رهایی آنها را من امضا کنم. بنابراین ما به تمام زیروبم این قضیه کاملاً مسلط هستیم و همه را آزمایش کردیم و توانستیم به نتایج خیلی خوبی برسیم، پس همه‌ی این نکاتی که عرض کردم همه تست شده و آزمایش شده به نتیجه رسیده و جواب خیلی خوبی را ما از آن گرفتیم، امیدوارم در جلسات آینده من بتوانم حداقل ده دقیقه در مورد مسائل فنی صحبت کنم که ذره‌ذره بتوانیم روی قضیه درمان بهتر و موفق‌تر عمل کنیم و نتایج بهتری بگیریم.

مطلب دیگری که می‌خواهم بگویم این است که یک پروتکل پنجاه نفره را من خودم شخصاً در اینکاس عمل کردم، یک پروتکل هزار و پنج‌نفری دیگر را در اینکاس عمل کردم، برنامه افراد شرکت‌کننده، تغذیه‌ی آنها و درمان آنها را کم کردن، زیاد کردن همه را من انجام دادم حتی اوراق آنها را ما پر کردیم، بنابراین روی این برنامه تجربه‌ی بسیار بسیار بالایی را داریم، چیزی که برای بیمارهای قلبی که مصرف‌کننده هستند برای رسیدن به درمان، از همه‌چیز بهتر است اعلام می‌کنم شربت تریاک است، برای خانم‌های باردار بهترین دارویی که به آنها کمک می‌کند و گزندی وارد نمی‌کند برای درمان اعتیاد همین شربت تریاک است که در پروتکل‌ها برعکس نوشته‌اند، نوشته‌اند به بیمارهای قلبی و خانم‌های باردار ندهید که به عقیده‌ی من که چندین هزار نفر را دیده‌ام و کار می‌کنم این‌گونه نیست.

به عقیده‌ی من ما اگر به مادری که باردار است و هروئین و تریاک می‌کشد، متادون بدهیم نابودش کرده‌ایم بدون تعارف عرض می‌کنم، برای مادری که باردار است و برای بیمار قلبی‌ای که مصرف‌کننده‌ی مواد مخدر است بهترین چیزی که کمک می‌کند بدون کمترین آسیبی به درمان برسد و برای درمان مؤثر است، شربت تریاک است، چون در تریاک پروتوپین داریم که تنظیم‌کننده‌ی ضربان قلب است، 25 تا 50 ترکیب دارویی در تریاک وجود دارد، بنابراین با تجربه‌ای که من در این 24 سال دارم و اینکه درآن‌واحد یازده هزار نفر تحت درمان با داروی OT هستند برای مصرف‌کننده‌هایی که بیماری قلبی دارند یا دچار سرطان و سایر بیماری‌ها هستند و یا باردار هستند بهترین و مؤثرترین دارو برای اینکه به درمان و تعادل برسند و از مسائل دیگر نجات پیدا کنند، شربت تریاک است. ممنون و متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تیم پشتیبانی پخش زنده در اینستاگرام

 

 

نگارش: مسافر علی و بهمن
تهیه و تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .