English Version
English

معرکه‌گیری ذهنی

معرکه‌گیری ذهنی

لژیون مجازی ویلیام وایت همسفران پارک طالقانی با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» به استادی مسافر نیکوتین همسفر باران ساعت ۱۶ روز یکشنبه 1400/9/7 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که خداوند امروز این لیاقت را به من داد که در این جایگاه خدمت کنم. خیلی ممنونم از استاد بزرگوارم خانم جلالی و دبیر عزیز، خانم سمانه که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. اول در مورد حسم می‌گویم که خواسته خیلی قوی داشتم که آیا یک روز من می‌توانم در آکادمی خدمت کنم یا نه؟ درست است این یک لژیون مجازی است، ولی به هر حال، از لژیونی است که از آکادمی پا گرفته و خدا را شکر می‌کنم که خیلی زود به خواسته‌ام رسیده‌ام.
دستور جلسه رابطه یادگیری با معرکه‌گیری خیلی جالب است که آقای مهندس این دو مؤلفه را پشت سر هم قرار داده و ما در مورد این موضوع در کنگره آموزش می‌گیریم و می‌توانیم گره معرکه‌گیری خودمان را باز کنیم.اول باید بدانیم که معرکه چیست؟ آقای مهندس بار‌ها در سی‌دی‌ها در مورد این دستور جلسه صحبت کرده و گفته‌اند در قدیم یک پهلوان و یا کسانی جمع می‌شدند و یک کاری را انجام می‌دادند و افرادی را دور خودشان جمع می‌کردند و کار‌هایی را برای سرگرم شدن و وقت گذراندن دیگران انجام می‌دادند که در واقع معرکه گیر بودند.
تجربه من درباره معرکه‌گیری و مطالبی که در کنگره آموخته‌ام این است که به نظر من کسی که در نمایندگی مشغول آموزش باشد به هیچ عنوان وارد معرکه نمی‌شود، یعنی هر چه نگاه می‌کنم، وقتی وارد نمایندگی می‌شویم از ابتدا چیدن صندلی‌ها و اینکه هرکسی تلاش می‌کند که یک خدمتی بگیرد و بعد کارگاه آموزشی هست و بعد لژیون‌ها هستند و بعد هم خداحافظ و تمام، یعنی اصلاً کنگره جایی برای معرکه گرفتن نیست و من چیزی را که در مورد معرکه‌گیری دیدم، بیشتر در پارک‌ها بوده است؛ چون خیلی وقت‌ها هست که همسفران و شاید خود من، اگر درست آموزش نگرفته باشم فضای پارک را فضای آموزش نمی‌بینم و جهانبینی ورزش ندارم و آنجا است که شروع می‌کنم به معرکه گرفتن چون من این تجربه را داشتم و دیدم که خیلی وقت‌ها در پارک، افراد چون وقت بیشتری برای صحبت کردن دارند و یکی از راه‌های پیش قدم شدن برای معرکه گرفتن، پچ پچ و دو نفری با هم صحبت کردن و خلاف قوانین عمل کردن است چون ما در کنگره نمی‌توانیم به جز راهنمای خودمان با کسی صحبت کنیم جز در مواقعی خاص.
معمولاً من وقتی که آموزش گرفته و دانایی داشته باشم، دچار معرکه‌گیری نمی‌شوم. همچنین وقتی که خودخواهی یا منیت نداشته باشم، اصلاً دچار این موضوعات نمی‌شوم. معرکه‌گیری برای کسانی اتفاق می‌افتد که کمبود دانش دارند یعنی یک مقوله‌ای از دانش را پشت سر گذاشته‌اند، ولی حق مطلب را نگرفته‌اند و در راه درست، استفاده نمی‌کنند و یا این آموزش کم را گرفته‌اند ولی راهشان هنوز مستقیم نیست که بخواهند گره‌هایی مثل حسادت، خودخواهی و منیت را باز کنند و خیلی وقت‌ها که یک هدفی داریم و در آن هدف شکست می‌خوریم، این معرکه سراغ ما می‌آید.
در کل اگر من در روند آموزش باشم و در لژیون حضور داشته باشم و به آموزش‌هایی که راهنما می‌دهد، خوب گوش کنم و فرمانبردار فرمان راهنمایم باشم و آموزش‌هایی را که می‌گیرم عملی کنم، هیچ وقت دچار این نمی‌شوم که بخواهم معرکه بگیرم، ولی اگر سراغ معرکه رفتم باید این را در نظر داشته باشم که معرکه مثل یک گردبادی است که اگر وارد آن شوم، اصلاً دست خودم نیست و من را از کنگره بیرون می‌کند.
چیزی که من در کنگره تجربه‌اش را دارم، اکثر افرادی که به کنگره آمده‌اند و حتی شاید جایگاه‌های بالایی را هم تجربه کرده باشند و خدمت کرده باشند، اگر از آموزش‌ها باز بمانند و سی‌دی ننویسند و یک جا‌هایی فکر کنند که آموزش تمام شده و به آموزش خودشان ادامه ندهند، از کنگره دور می‌شوند و حتی امکان دارد من که در قسمت ویلیام وایت هستم، اگر از آموزش عقب بمانم؛ شک نکنم که امکان برگشتم به طرف نیکوتین دودی هست.
نکته مهم دیگر اینکه، وقتی معرکه‌گیری و کلاً صفات خوب و بد انسان درونی و قوی باشد به راحتی و با یک کار ظاهری از بین نمی‌رود. معرکه گرفتن من اول از ذهن است که من در ذهنم یک شخص را می‌بینم و به او می‌گویم: سلام چقدر زیبا شده‌ای، چقدر لباست زیباست، فلان جایگاه را بهت تبریک می‌گویم و از اینکه مدال گرفتی خیلی خوشحال شدم، ولی به محض اینکه از من جدا می‌شود در ذهنم می‌گویم که حقش نبود، چقدر پز می‌داد که این کار را می‌کرد و یا مدال گرفته بود، آن جایگاه حق من بود و مدام برای خودم بهانه‌جویی کنم که بخواهم شخص را در ذهنم خراب کنم؛ این یک معرکه‌گیری ذهنی است که پاک کردن این موضوع خیلی سخت‌تر از بیرون است.
مثلاً اگر ظاهر لباسم خوب نباشد، می‌توانم با شستن و یک آب ساده لباس‌هایم را تمیز کنم و مرتب بپوشم و ظاهر خیلی مرتبی داشته باشم ولی درونم را با آب نمی‌توانم بشویم باید ذره‌ذره تصمیم بگیرم و خواسته داشته باشم تا از آموزش‌های کنگره استفاده کنم و گره‌هایم را باز کنم. با اینکه خیلی جایگاه استادی را تجربه کردم ولی هر بار مانند روز اول استادی برایم هست و نمی‌گویم سخت است ولی کنار استاد بزرگواری مثل خانم جلالی و دیگر دوستان عزیزم، صحبت کردن خیلی سخت است. خدا را شکر می‌کنم که این اجازه به من داده شد و این تجربه قشنگ را حس کردم. ‌امیدوارم که توانسته باشم حق مطلب را بیان کنم و خیلی ممنونم از همه شما که به صحبت‌های من گوش دادید.

مشارکت اعضای لژیون ویلیام وایت
مسافر نیکوتین الهام از نمایندگی زنجان

در رابطه با دستور جلسه من فکر می‌کنم زمانی که من دچار منیت شوم شروع می‌کنم به معرکه‌گیری! هر چقدر آگاهی من کم باشد سعی می‌کنم با معرکه‌گیری، جلب توجه کنم و خودم را نشان بدهم. هر زمان که من ظرفیت بالاتری داشته باشم و از لحاظ علمی پر باشم این عمل را انجام نمی‌دهم.
 

مسافر نیکوتین مهدیه از نمایندگی عطار نیشابور
زمانی که من هنوز به کنگره نیامده بودم معرکه‌گیر قهاری بودم البته الان هم کم و بیش هستم مثلاً زمانی که اشتباهی از من سر میزد به جای توضیح دادن و قبول اشتباه، سعی می‌کردم معرکه‌گیری کنم و تقصیر را گردن دیگران بیاندازم ولی از زمانی که در کنگره حضور دارم خوشبختانه سعی می‌کنم اشتباهاتم را قبول کنم.
 

مسافر نیکوتین محبوبه از نمایندگی عطار نیشابور
شروع معرکه‌گیری چند عنصر دارد، منیت، حسادت، خودخواهی و احساس شکست و احساس ناکامی. زمانی که من به عنوان همسفر آموزش‌پذیر نباشم ناخودآگاه افکار منفی در من رخنه می‌کند و درگیر قضاوت و غیبت می‌شوم و وقتی حس می‌کنم دیگران از من جلوتر هستند به خاطر حال بدی که پیدا می‌کنم شروع می‌کنم به معرکه‌گیری کردن، چون دچار منیت هستم و کسی که منیت داشته باشد آموزش‌پذیر هم نخواهد بود.

تایپ: مسافر نیکوتین الهام از نمایندگی زنجان، مسافر نیکوتین فاطمه از نمایندگی شفا مشهد
ویراستاری: مسافر نیکوتین اکرم از نمایندگی ستارخان و مسافر نیکوتین سمانه از نمایندگی پاکدشت
ارسال: مسافر نیکوتین سپیده از نمایندگی شادآباد
لژیون درمان نیکوتین گروه خانواده کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .