جلسه ششم از دور سیودوم جلسات آموزشی خصوصی کنگره 60، نمایندگی دانیال اهواز، با استادی مسافر شهرام، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر سعادت با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" روز یکشنبه 7 آذر ماه 1400 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که یکبار دیگر در خدمت شما عزیزان هستم تا یک تجربه و آموزش دیگری از شما دوستان بگیرم. امروز این خدمت نصیب من شد و از نگهبان جلسه هم تشکر می کنم.
دستور جلسه امروز رابطه بین یادگیری و معرکهگیری است. معرکه از ریشه لغوی "عَرَکَ" است که به معنی جنگ، کارزار، نبرد، در تنگنا و مخمصه بودن میباشد. آقای مهندس در صحبتهای روز چهارشنبه هم فرمودند: که در زمانهای قدیم و در جنگها معمولا اتفاق میافتاد که یک نفر در تنگنا قرار میگرفت، یعنی کاملا در محاصره بود و هیچ راه فراری نداشت، و وقتی هیچ راهی برای برون رفت نبود، یکی از فنون جنگی این بود که با سلاح شمشیر و یا گرز در دست شروع به چرخیدن میکرد و با این روش کسانی که او را محاصره کرده بودند، نمیتوانستند به او نزدیک شوند و آنقدر این عمل را تکرار میکرد تا بتواند این محاصره را بشکند و فرار کند. در زورخانه هم یکی از حرکتهایی که با میل انجام میدهند، شروع به چرخیدن میکنند و این دقیقا همان تمرین فن معرکهگیری در گود زورخانه است.
حالا این موضوع میتواند برای هر کدام از ما بسط پیدا کند. هر کدام از ما در زندگی، محل کار و یا در کنگره ممکن است در یک مخمصه قرار بگیریم. آن معرکهای که در جنگ صحبت شد، شخص را محاصره میکنند و از جمع دور میشود و آنجا این معرکه را میگیرد که از آن محاصره خارج شود. در کنگره هم ممکن است همین حالت ایجاد شود؛ وقتی حس من با حس جمع یکی نباشد و یا شروع کنم به فاصلهگیری از حس کلی کنگره، اولین اتفاقی که در درون من میافتد این است که احساس غریبی میکنم و دومین اتفاقی که میافتد این است که کوچکترین موضوعی که بنظرم بیاید که این موضوع مشکل است، آن را در ذهنم بزرگ میکنم و پرورش میدهم و به دنبال این هستم که این بار را روی دوش شخص دیگر و یا جمعی بگذارم و معمولا چند نفر را دور خودم جمع میکنم و شروع به معرکه گرفتن میکنم.
در معرکهگیری، من در حال خروج از سیستم هستم و با این معرکهگیری چند نفر دیگر را هم از سیستم درمان خارج میکنم. موضوع دیگر در معرکهگیری، غیبت کردن است. یعنی در هر معرکهای یک پای آن غیبت کردن است و پای دیگر تجسس و قضاوت کردن؛ پس در هر معرکهای، غیبت، تجسس و قضاوت هم وجود دارد و ضد ارزشهای دیگری هم کنارشان میآید.
استاد امین در یکی از سیدی ها میگوید که وقتی من به سمت ضد ارزشها حرکت میکنم، اولین اتفاقی که میافتد این است که یادگیری را متوقف و مختل میکند. من وقتی پشت سر راهنمایم چیزی بگویم و یا معرکهگیری کنم، آیا دیگر به حرف راهنما گوش میدهم؟
راهکار این که در این معرکهگیری گرفتار نشویم این است که ما هم فن بدل را به آن بزنیم. اگر معرکهگیری باعث جلوگیری از یادگیری و آموزش میشود، پس یادگیری و آموزش هم باعث دور شدن از معرکهگیری میشود. پس من باید آموزشپذیر باشم و در سیستم آموزشی کنگره قرار بگیرم، سیدیها را بنویسم، تفکرم را به سمت مثبت قرار بدهم و به سمت ارزشها حرکت کنم تا از ضد ارزشها فاصله بگیرم و این همان تزکیه است. خیلی ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.
خدمتگزاران جلسه:
راهنمایی و مشاوره تازه واردین:
برگزاری لژیونها:
مرزبان کشیک: مسافر حسین
نمایندگی: دانیال اهواز
تاریخ:1400/09/07
عکاس: مسافر فرامرز، لژیون 2 دانیال اهواز
تایپ و ارسال مطلب: مسافر محرم، لژیون 12 دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
716