English Version
English

اولویت های آموزشی

اولویت های آموزشی

سیزدهمین جلسه از دور بیست و ششم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ روزهای شنبه به تاریخ  1400/09/06 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شمس به استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر فرید با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه‌گیری " و در ادامه جشن پنجمین سال رهایی مسافر میلاد  ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم مسافر، خوشحالم که دوباره این جایگاه رو تجربه می‌کنم. دستور جلسه امروز رابطه یادگیری و معرکه‌گیری و در ادامه تولد پنجمین سال رهایی مسافر میلاد است. اصول و حرکت هر شخص در کنگره آموزش و یادگیری است و هر شخصی که بخواهد حرکت کند نیازمند آموزش است. پس می‌توان گفت بحث آموزش در کنگره که از منابع کنگره، حضور در جلسات، سی‌دی‌ها و جزوات جهان‌بینی به دست می‌آید در اولویت است و بدون آن‌ها هرگز درمان اعتیاد اتفاق نخواهد افتاد و اگر هم درمانی اتفاق بیفتد بدون شک ناقص است. پس ما باید به اهمیت آموزش در کنگره پی ببریم چراکه بدون آن حرکتی هم نخواهد بود. در قسمت بعدی بحث معرکه‌گیری است که رابطه معکوس با یادگیری دارد. هر چه میزان آموزش در مسافر یا هم‌سفر بیشتر بشود به همان نسبت از معرکه‌ها دورتر خواهد شد؛ و هر چه قدر شخص از آموزش‌ها دور باشد و فرمان‌ها را به‌طور کامل اجرا نکند به دنبال افراد هم‌حسی می‌گردد تا حس‌های منفی خود را به آن‌ها منتقل کند.


فلسفه تشکیل لژیون‌ها در کنگره هم به این دستور جلسه مربوط است و اوایل معرکه‌ها در کنگره خیلی زیاد بود و حاصل آن‌ها قضاوت‌های غلط و زیر سؤال بردن سیستم و بحث‌های بی‌فایده بود که اشخاص را درنهایت از کنگره دور می‌کرد. لژیون‌ها به‌عنوان منابع آموزشی درست نقطه مقابل این موضوع قرار گرفتند. این معرکه‌گیری‌ها مربوط به افراد خاص یا دوره خاصی هم نیست و می‌تواند در همه سطوح جریان داشته باشد. سفر اول یا دوم بین چند کمک راهنما و یا مرزبان هیچ فرقی نمی‌کند؛ و به نظر من بزرگ‌ترین آسیب این معرکه‌گیری‌ها اتلاف وقت است. من همیشه گفتم سیگار یکی از بهترین بهانه‌ها برای دورهم جمع شدن و معرکه گرفتن است که اگر نسبت به درمان آن اقدام شود ما را از خیلی از معرکه‌ها دور خواهد کرد.

سخنان استاد درباره مسافر میلاد:
میلاد هم مانند همه ما باحال خراب وارد لژیون من شد و به خاطر سن و سال کمش در ابتدا کمی سخت ارتباط برقرار کرد ولی کم‌کم سرخط آمد و روزبه‌روز بهتر شد. میلاد از پتانسیل بالایی برخوردار هست و خوشبختانه توانست در آزمون کمک راهنمایی هم قبول بشود و بعد به توصیه من وارد خدمت مرزبانی شد که در ساختن میلاد بسیار خوب و تأثیرگذار بود. من باید از زحمات هم‌سفر میلاد هم تشکر و قدردانی بکنم که بدون شک تأثیر زیادی در این موفقیت‌ها داشته است.

آرزوی مسافر میلاد:
آرزو می‌کنم کسانی که بیرون هستند این نقطه تفکر در آنان به وجود بیاید و بی آیند و به درمان برسند تا هم خودشان هم‌خانواده‌شان نجات پیدا بکنند

 

سخنان مسافر میلاد:
در ابتدا از راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم و همین‌طور از همه‌کسانی که کمک کردند تا من به این جایگاه برسم. دوران قبل از ورود به کنگره برای همه ما تقریباً یک‌شکل است باکمی تفاوت در جزئیات من هم چند بار به کنگره آمدم اما هر بار به یک بهانه ادامه ندادم حتی وقتی به کنگره هم آمدم سال اول را همچنان مصرف می‌کردم و سفرم دو سال و نیم طول کشید اما بالاخره خدا رو شکر در مسیر قرار گرفتم و به نتیجه رسیدم. من به دو نفر بیش از همه مدیون هستم اول‌ازهمه هم‌سفرم که مادرم هستند و دوم راهنمای عزیزم که از هردوی آن‌ها نهایت تشکر رادارم

سخنان راهنمای هم‌سفر میلاد:
سلام دوستان منیره هستم یک هم‌سفر، خوشحالم که در شعبه شمس هستم و خاطرات زیادی برای من تداعی شد. در آذر سال ۹۲ خانم طاهره وارد لژیون من شدند و با تمام نگرانی‌های مادرانه‌ای که داشتند عاشق یادگیری و آموزش بودند. من از همان ابتدا از همه می‌خواستم که سی‌دی‌ها را بنویسند. خانم طاهره از همان آغاز فرمان‌بردار و به‌دوراز هرگونه حاشیه و معرکه‌گیری بودند. مدت‌زمان طولانی سفر میلاد و همین‌طور زمان لژیون زدن ایشان باعث شده تا از پایه آموزشی قوی برخوردار بشود و من اطمینان دارم یکی از بهترین لژیون‌ها را خواهند داشت.

سخنان هم‌سفر میلاد:

سلام دوستان طاهره هستم یک هم‌سفر، امروز خیلی خوشحال هستم چراکه امروز یکی از روزهای خوب خداوند است. چراکه هنوز زنده هستم و می‌توانم جشن پنجمین سال رهایی میلاد را ببینم. ما مادرها همیشه نگرانیم از روز آغاز تولد فرزند تا آخرین روز که این نگرانی ادامه دارد. حال خراب میلاد مانند یک بمب بود در زندگی ما و فقط خدا می‌داند که چقدر تلاش کردم و چقدر پرس‌وجو کردم که چه‌کاری برای میلاد انجام بدهم. تا این‌که خداوند لطف کرد و مرا با کنگره آشنا کرد. وقتی خدمت خانم منیره رسیدم او گفت که یک کفش آهنی به پا کن و حرکت کن و من هم فرمان‌بردار محض بودم. این را برای هم‌سفران تازه‌وارد عرض می‌کنم که باید صد در صد فرمان‌بردار باشند. از آقای ضیایی خیلی تشکر می‌کنم که زحمات زیادی را متقبل شدند. این نوید را می‌دهم که اگر میلاد توانست رها بشود یعنی همه مسافرها می‌توانند رها بشوند.

 

 

تهیه گزارش و ارسال به سایت: مسافر بهمن لژیون ششم

تهیه عکس: مسافر جواد لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .