جلسه دهم از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی کرج؛ با استادی كمك راهنمای محترم مسافر فرشيد، نگهبانی مسافر مجيد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" و جشن تولد دهمين سال رهايی ايجنت محترم نمايندگي مسافر سامان روز شنبه ششم آذرماه 1400 ساعت 17:00 برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرشید هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که این فرصت و موهبت نصیبم شد تا خدمت کنم. هر جایگاه خدمتی در کنگره لطف بزرگی از جانب خداوند است. من هرلحظه به گذشته و حال خودم نگاه میکنم میبینم درگذشته چه وضعیتی داشتم و ازهمان شروع سفر اولم تا کنون در هر قسمتی به من فرصت خدمت داده میشود واقعاً میتوان الطاف خداوند را در آن حس کرد و اين واقعاً جای شکرگزاری دارد. قطعاً در مسير زندگی مسائل و مشکلات زیادی هست اما اینکه در این مکان حضور داریم و هستیم خیلی ارزشمند است.
دستور جلسه این هفته «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است. قسمت دوم جلسه مربوط به جشن دهمین سال تولد رهایی آقای سامان راهنورد است.
خوب در مورد دستور جلسه؛ کاری که کنگره از همان ابتدا و زمانی كه فقط آقای مهندس و چند نفر دیگر بودند بین اعضايش انجام داد؛ اول از همه فرهنگسازی در کنگره را شروع کردند یعنی اگر اولین دفتر دبیر کنگره ۶۰ را باز کنیم؛ دفتری که در هر جلسه دبیران در تمام شعب مینویسند، در آن نوشته شده است که از همان چند نفر، یک استاد و یک دبیر و یک نگهبان انتخاب کردند و با دستور جلسه وادی اول شروع به کار کردند و این نظم و نظام آموزشهایی که در کنگره داده میشود را نشان میدهد.
کنگره الان بالغ بر يكصد و بيست هزار نفر جمعیت دارد که ممكن است تصورش كمی غير قابل باور باشد که یک نفر یعنی آقای مهندس بعد از بيست و چهار سال به يكصد و بيست هزار نفر رسیده است که همه از آموزشهای کنگره استفاده میکنند و در زندگیشان تغییرات مثبت خیلی زیادی ایجاد شده است. خیلیها هم غیرمستقیم از آموزشهای کنگره استفاده میکنند و این فرهنگها بدون آنکه ما تصور کنیم در جامعه تأثیرات خیلی مثبتی دارند و این باعث لذت بردن از زندگی و آرامش ما میشود. این فرهنگ، خاص کنگره ۶۰ است که تمام مطالب بررسی شده است و کمخطرترین مسیرها انتخاب و آموزش داده شده است. یکی از کم کنشترین مسیرها، دستور جلسه این هفته است یعنی فرق یادگیری با معرکهگیری.
اگر یک جامعه بخواهد در یک مسیر مستقیم حرکت کند آموزش حرف اول را میزند که باید آموزش درست داده شود. وقتی در کنار آموزش معرکهگیری شود آن آموزش مختل میشود. مثلاً اگر بخواهیم رانندگی کنیم اول باید آموزش بگیریم اما در آن آموزش آنقدر مسائل معرکهگیری میآید که آن آموزش مختل میشود یعنی کسی که پشت فرمان مینشیند دیگر به آموزشها فکر نمیکند که من چه آموزشی گرفتم و یا باید ببینم. فكرم را به رانندگی ديگران میدهم و دائم در حال فکر کردن به رفتار دیگران هستم که چه کسی بد رانندگی میکند و یا چه کسی حق مرا خورد یا چه کسی حق دیگران را میخورد و آنقدر این افکار بههمریخته میآید که آن شکل رانندگی ما را تغییر میدهد و آموزشها همه فراموش میشود. ذرهذره میفهمیم که آن آموزشها همه مختل شدند و جای آن حاشیه و معرکهگیری آمده است برای خود من در ماشين خودم و بدون اينكه با شخص ديگری همراه باشم.
معرکهگیری اول از خود شخص شروع میشود؛ از افکار من نسبت به دیگران و یا نسبت به مجری قانون و یا افکار من نسبت به راهنماهای ديگر و يا نسبت به راهنمای خودم مثلاً وقتی راهنما به من یک برنامهای میدهد اگر من وارد حاشیه و معرکهگیری شوم فکر میکنم که چرا این برنامه را به من داد. نکند شخصی از من بد گفته باشد و یا نکند اینگونه شده باشد یا آنگونه شده باشد و ازآن اصل موضوع دور میشوم اما وقتی زمان میگذرد و من برنامه را درست انجام میدهم، متوجه میشوم که چقدر حالم بهتر شده است. کنگره این فرهنگ را به همه ما آموزش داده است؛ از نسلهای گذشته و بيست و چهار سال پیش و علت موفقيت مصرفکنندگانی که وارد کنگره میشوند حركت و اقدام در راستای آموزشها و عدم توجه به معرکهگیری و حاشيهها است.
درون حاشیه نکته مهمی است که وقتی یک فکر اشتباه در ذهن خطور میكند اگر آن را به یک نفر دیگر بگوید آن فکر قویتر میشود و اگر دوباره به نفر بعدی بگوید آن فکر قوی و قویتر میشود یعنی من راجع به یک نفر یک فکری کردهام؛ اگر آن را به کسی بگویم ناراحتی من دوچندان میشود و اگر باز به دیگران بگویم به جايي میرسد که ناراحتی من دیگر قابلتحمل نيست؛ آنقدر که ممکن است نتوانم شب بخوابم. اما یکچیزی که آقای مهندس آن زمان که در تیراندازی شرکت میکردم به ما آموزش دادند این بود که اگر از کسی ناراحتی دارید یا اگر راجع به کسی فکری دارید یا حرفی دارید به خود آن شخص بگویید و به هیچعنوان به شخص دیگری نگویید که هم باعث معرکهگیری و مسموم شدن فضای آنجا میشود و هم خودمان از آموزشها عقب میمانیم و در جایی از زندگی متوجه میشويم همه این وادیها هستند، همه هستند، این سیستم هست اما من در این سیستم نيستم و واقعاً نبودن، کار سختی نیست اما بودن خیلی کار دارد.
در بخش دوم جلسه جشن آقا سامان عزیز است. باید بگویم که سامان یکی از کسانی بودند که بسیار کم حاشیه بودند و بسیار نسبت به آموزشها درست عمل میکردند و از همان ابتدا که وارد کنگره شدند تا زمانی که راه خودشان را پیدا کنند زمان زيادی طول نکشید و مسیرش، مسیر درستی بود و شاید خیلی مسائل حاشيه ای زیادی در اطرافش بود اما به آنها توجه نکرد و نتیجه آن را هم دید؛ به سفر دوم رسید و همسفرهای خیلی خوبی دارد؛ پدرش، مادرش، برادرش.
به این سه عزیز هم تبریک میگویم و همسرشان هم خیلی در مسیر خدمت آقا سامان نقش مهمی دارند. بعد از رهایی به سربازی رفتند و ازدواج کردند و در کنار همه اینها همیشه خدمت در کنگره را داشتند و راهنما شدند و زمانی كه سرباز بودند در شعبه جمشیدیه هم مرزبان بودند. بعد در بخش نشریات کنگره خدمت کرد و در آکادمی تشکیل لژیون داد. چهار سال از هشتگرد کرج به آکادمی میرفت و برمیگشت و این عشق زیادی به کنگره را میطلبید و من به همسر محترمش تبریک میگویم و به دختر کوچولوی عزیزش هم تبریک میگویم و اینها نشان میدهد که این مسیر، مسیر درستی بوده است و همهی ثمرهها در زندگیشان دیده میشود و به اعضای لژیونش تبریک میگویم و به اعضای لژیون قدیمش هم تبریک میگویم.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.
مشاركت آقا سامان در جشن تولد دهمين سال رهايي:
سلام دوستان سامان هستم مسافر. تشکر میکنم از مسافرین و همسفران و دوستانی که امروز در این جشن شرکت نموده و مشارکتهای زیبایی کردند. امیدوارم لایق این صحبتها و مشارکتها و اظهار لطف عزیزان و دوستان باشم.
سال اول تولد گرفتم خدا را شکر کردم، سال پنجم و هفتم تولد گرفتم، خداوند را شکر کردم و امروز هم قبل از هر چیزی خداوند بزرگ را شاکر هستم که بودم و خداوند این فرصت را به من داد که تولدم را جشن بگیرم چون بودن در کنگره لطف و موهبت الهی است که نصب ما میشود.
مهمترین هدف و پیام تولدها این است که میتوان پرونده اعتیاد را بست. هرکسی که وارد کنگره میشود شاید با ابتدای ورودش باور نداشته باشد که میتوان پرونده اعتیاد را بست و اين امر به لطف روش DST و آموزشهای کنگره امكانپذير است.
نمیخواهم از گذشته خویش صحبت زیادی داشته باشم چون گذشته خیلی خوبی نداشتم؛ از مصرف تریاک با سنّ پایین شروع شد و بعد به مصرف شیره و هروئین و مدتی تزریق هروئین و سپس کراک و شیشه و... بههرحال با مصرف سنگین کراک و شیشه و قرص وارد کنگره شدم و حتی مدتی کارتنخوابی را هم تجربه نمودم.
چون فرهنگسرا مكاني متعلق به دولت است در ماه گذشته تصميم داشتند اینجا را تبديل به گرمخانه کنند. آن موقع بود که پس از ده سال لحظهای یاد زمانی از عمرم كه در گرمخانه بودم افتادم. در کنگره بهقدری به آدم خوش میگذرد که یادت میرود درگذشته چه اتفاقاتی برایت افتاده است و من بهکلی آن را فراموش کرده بودم.
خیلی خوشحالم دوباره فرصتی به من داده شد که در کنگره باشم. من از راهنمایم جناب فرشید تفرشی این را یاد گرفتم در هر حالی که هستم به کنگره وصل باشم و در این مدتی که گذشت فراز و نشیبهای زیادی داشتم؛ شادی و غم، سرکار رفتن و یا بیکار شدن و یا خیلی چیزهای دیگر ... ولی کلید اینکه بتوانم این تعادل را حفظ کنم را در این دانستم که به کنگره وصل باشم و از آموزشهای آن درس بگیرم.
همیشه سعیام در آن بود که تحت هر شرایطی به کنگره بیاییم چون این را خوب فهمیدم که اگر قرار است راهحل مشکلاتم را بیاموزم اینجا و در کنگره است.
خیلی آدمها در بیرون از کنگره هستند که شاید پول و قدرت و هر چیز دیگری داشته باشند و همواره دنبال حال خوش باشند و حال خوش همیشه از آنها فرار کند ولی در کنگره، این را یاد گرفتیم که چگونه به حال خوش برسیم و ما اینجا هم آموزش داریم، هم مربی داریم و در کنار اینها الگوهای بسیار خوبی داریم.
انشالله کسانی که در این جلسه آمدهاند یا سفر اول هستند یا بهعنوان تازهوارد حضور دارند به رهایی برسند و این را نیز بدانند که اگر داخل چهارچوب و قوانین کنگره حرکت نمایند حتماً طعم شیرین رهایی را خواهند چشید.
از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر نموده و از راهنمای بسیار عزیزم سپاسگزارم که اگر راهنماییهای دلسوزانه و صبوری ایشان نبود من هرگز در این جایگاه نبودم.
از همه عزیزانی که در جشن من حضور داشتید تشکر مینمایم و بسیار ممنون هستم.
گزارش تصويري از اين مراسم زيبا را میبينيد:
پس از تبريك و تقدير تمامي اعضا از ايجنت محترم، لژيونهاي آموزشي تشكيل شد كه شما را به ديدن تصاوير آنها و خدمتگزاران حاضر دعوت مي كنيم:
عكس: مسافر حسين لژيون 18
نگارش متن استاد جلسه: مسافر محمد لژيون 9
نگارش متن ايجنت محترم: مسافر محمد لژيون 24
تنظيم، ويرايش و ارائه: مسافر مجتبي لژيون 24
- تعداد بازدید از این مطلب :
1376