English Version
English

ما همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهاده‌ایم

ما همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهاده‌ایم

درمان اعتیاد به حرف و سخن نیست. درمان اعتیاد، پروسه‌ای عظیم است که بایستی با یک نقشه دقیق و حساب شده که راه به عقب نداشته باشد و با برنامه ریزی درست و اصولی مبتنی بر علم و دانش و شناخت کافی از بیماری اعتیاد، فیزیولوژی درمان اعتیاد و شناخت کامل آسیب‌های بیمارهای اعتیاد در شهر وجودی انسان به اجرا گذاشته شود. رویارویی با پدیده اعتیاد شاید از سخت‌ترین و بزرگ‌ترین آزمایش‌هایی باشد که انسان، ممکن است در طول دوره حیات خویش با آن رو برو شود.
انسان بایستی خودش، خودش را به رهایی برساند؛ بنابراین عبور از این گذره گاه سخت، بدون داشتن علم و آگاهی غیر ممکن است. این علم و دانایی و به‌کارگیری آن است که باعث می شود تا فرد از حوزه و کشش بسیار قدرتمند اعتیاد و مواد مخدر خارج شود؛ تا این علم و دانایی نباشد، نمی‌توان حتی یک قدم مفید و موثر برداشت، چه رسد به درمان قطعی اعتیاد.
برای رسیدن به دانایی مورد نیاز، در علوم جهان‌بینی کنگره 60 مثلثی تحت عنوان مثلث دانایی مطرح می‌شود که اضلاع آن عبارتند از: تفکر، تجربه و آموزش. این سه مولفه در کنار یکدیگر، ما را در سطوح مختلف به دانایی می رسانند . البته لازم به یادآوری است که دانایی زمانی روی می دهد که هر سه ضلع مثلث، تقریبا به یک اندازه رشد کنند.
اگر دقت کنیم در حوزه اعتیاد، مصرف کننده مواد مخدر تجربه‌های بسیاری در مورد مواد مخدر، مصرف آن و ترک‌های گوناگون دارد. در کنار تجربه، تفکر زیادی هم داشته است که چگونه خود را از این گرداب نجات دهد و راه و روش‌های‌ مختلفی را به کار گرفته است.
نکته مهم این است که به دلیل فقدان آموزش، شناخت و دانش صحیح در مورد درمان اعتیاد، در درمان خود موفق نبوده و به بی‌راهه رفته و هر بار که اقدام به ترک اعتیاد نموده‌اند، با وضیعیتی بدتر از قبل دوباره به مصرف روی آورده است. چنین فردی زمانی‌که وارد کنگره 60 می‌شود، با قرار گرفتن در مسیر و جریان آموزش، ضلع آموزشِ مثلث دانایی او رفته‌رفته رشد می‌کند و با دیگر اضلاع مثلث دانایی او در زمینه اعتیاد، هم سطح می‌شود. در این حالت دانایی و دانش او برای حرکت مفید و سازنده، موثر واقع می‌شود و می‌تواند در این مسیر سخت و پر فراز و نشیب، حرکت نماید و ما می‌بینیم که او در حال حرکت و پیشرفت است و تغییرات را در او به وضوح مشاهده می کنیم .
منظور از بیان این مطالب این بود که بدانیم فلسفه وجودی ما در کنگره 60، درمان و رهایی از اعتیاد است و برای این امر شدیدا به یادگیری و آموزش نیاز داریم. در واقع، اینجا هستم که برای رهایی و درمان اعتیاد یادبگیرم و آموزش ببینم، یاد بدهم و آموزش بدهم.
تمام بخش‌ها و فعالیت‌های کنگره 60 در تمامی سطوح، فرودشان روی این جمله است: رهایی یک نفر از بند اعتیاد. اینجا جای یادگیری و آموزش است. برای همه در تمامی سطوح،از فرد تازه‌وارد گرفته تا مسافر سفر اول و سفر دوم، آزاد مرد، کمک‌راهنما، مرزبان، دیدبان و حتی نگهبان کنگره 60 همه در حال آموزش و یادگیری هستیم. در کتاب عبور از منطقه 60 درجه  زیر صفر در مبحث «بهترین راه» از قول استاد سردار می‌خوانیم:
باید بدانید که ما همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهاده‌ایم. ابتدا آموزش و سپس خدمت درست انجام دهیم. هر یک از اعضای کنگره، مسافر یا همسفر واقعی دو خصوصیت یا مشخصه خاص دارد. آموزش دیدن و خدمت کردن؛ اگر این دو مشخصه در کسی به صورت پررنگ قابل دید باشد، باید بدانیم که در حال حرکت مفید و موثر است و در غیر اینصورت، یعنی کم‌رنگ بودن این دو خصوصیت؛ یا بدانیم که حرکت، حرکت پایدار و ماندگاری نخواهد بود.
من شخصاً قبل از ورود به کنگره و آموزش گرفتن بسیار انسان معرکه‌گیری بودم و برای همه نسخه می‌پیچیدم و گاهی هم انسان‌هایی مانند خودم که در جهل بودند به من انرژی کاذبی وارد می‌کردند که به خیال خود فکر می‌کردم عجب انسان دانایی هستم. ولی هیچ‌کدام از این معرکه‌گیری‌ها، من و دوستان اطرافم  را به عمل و یا کار ارزشی وانمی‌داشت و هر روز بیشتر از روز قبل در جهل و ناآگاهی خود فرو می‌رفتیم و خیال می‌کردیم دنیا همین معرکه‌گیری‌های ماست و در همه چیز ادعاهای فراوانی می‌کردیم. اما با ورود در کنگره ۶۰ به آرامی متوجه شدم که دنیایی که در آن قرار داشتم، دنیای سرشار از ناامیدی، ترس، حقارت و بسیاری دیگر از ضدارزش‌ها بود.؛زیرا هیچ‌کدام با عنصر آموزش در ارتباط نبود. ولی در کنگره ۶۰ یاد گرفتم باید بخواهم حرکت کنم تا تبدیل شوم و از معرکه‌گیری و سخنان جاهلانه دوری کنم.

نویسنده: مرزبان محترم همسفر مریم قدیریان
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه
همسفران نمایندگی نجف آباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .