جلسه چهارم از سری یازدهم جلسات جهانبینی ویژه کمانداران کنگره 60، با استادی مسافر حنیف، نگهبانی مسافر محمود و دبیری همسفر مریم، با دستور جلسه «سیدی شکستن دل»، جمعه 28 آبانماه 1400 در سایت تیراندازی با کمان کنگره 60 واقع در مجموعه ورزشی تختی آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
در این سیدی جناب مهندس مانند پدری دلسوز مسائل را برای ما بیان کردند، دقیقاً مثل امتحانی که جوابها را به ما میگویند. ایشان اشاره کردند که من هنوز از خودم راضی نیستم، آن موقع من حنیف چه باید بگویم، این باید برای من جرقهای باشد که چقدر کارهای انجام نداده دارم.
در این سیدی، مثلثی در رابطه با شکستن دل مطرح شد که ضلع اول آن «من» هستم، ضلع دوم آن «طرف مقابلم» و سومین ضلع همان «شرایط» یا قضیهای است که رخ داده و باعث این اتفاق شده است. باید به این نکته دقت کنیم که برخی ناراحتی را با شکستن دل اشتباه میگیرند. ممکن است من با یک شوخی یا حرف نابجا در زمان نامناسب، باعث ناراحتی شخصی شوم، اما قضیه دلشکستگی بسیار متفاوت است.
من از این سیدی برداشت کردم که هرکسی وارد کنگره ۶۰ شده به نحوی دلشکسته است؛ به عبارتی همه ما دلشکستگانی هستیم که برای مرهم گذاشتن بر دلهایمان به کنگره وارد شدهایم. من به عنوان یک مسافر، رهجو و یا مرزبان باید نسبت به رفتار و برداشتهایم بسیار هوشیار باشم؛ مخصوصاً نسبت به تازهواردینی که به کنگره یا باشگاه تیر و کمان وارد شدهاند. باید بدانم نسبت به انسانهایی که به این مکان پناه آوردهاند و باور دارند که اینجا درمانی برای دلشان وجود دارد، چگونه رفتار کنم. من فکر میکنم همسفران علاوه بر دل خود یک دل دیگر هم دارند و آن مسافرانشان هستند. به قول جناب مهندس قلب نسبت به خودش حسی ندارد؛ یعنی من در زمانی که یک مصرفکننده بودم نسبت به خودم حسی نداشتم. با اینکه مدام در حال تیر زدن به خودم بودم اما آن درد را همسفرم متحمل میشد و من دریافتی از آن درد نداشتم.
همه ما دلشکستگی را تجربه کردهایم، اما نباید سر جای خود بنشینیم و حرکت نکنیم؛ بلکه لازم است به تلاش و کوشش خود ادامه دهیم. از این طریق میتوانیم توان جسمی خود را بالا ببریم، مخصوصاً در باشگاه تیر و کمان به خاطر مربیها و امکاناتی که برایمان مهیا شده، میتوانیم توان روحی خود را نیز افزایش دهیم.
در کنگره نوشتن سیدیها برای همه اعضا الزامی و ضروری است و در تمام بخشها توسط راهنمایان و حتی مربیان تیر و کمان کنترل میشود. در این سی دی جناب مهندس فرمودند که نوشتن سیدیها خود به نوعی مدیتیشن محسوب میشود؛ چراکه تمام توجه و تمرکز ما روی یک موضوع متمرکز میشود. نوشتن سیدی حتی تمرکزی به مراتب عمیقتر از مدیتیشن روی جسم میطلبد. من نیز اثرات این تمرکز را در هنگام تیر اندازی بسیار لمس کردهام؛ چراکه میتوانم افکار منفی را تا حدی کنترل کنم و این توان مرتب افزایش مییابد.
به نظر من نوشتن سیدیها برای ما در هنگام تیراندازی مانند شارژ شگفتانگیز است و این ویژگی در میان دیگر افراد باشگاه که سیدی نمینویسند مشاهده نمیشود.
ما با نوشتن سیدی علاوه بر تکنیکهای جسمی فرصت داریم تا بر تکنیکهای ذهنی و روحیمان نیز تمرین بیشتری داشته باشیم.
لازم است همه ما مانند یک جنگجو عمل کنیم و حتی بعد از شکستهایمان همچنان به راهمان ادامه دهیم، حتی با وجود زخمهایی که برداشتهایم و مطمئن باشیم در این صورت نتیجه تلاشهایمان را خواهیم دید.
مربیان باشگاه تیر و کمان با جان و دل برای رهجویان زحمت میکشند و زمان میگذارند. در این میان کمترین قدردانی من میتواند این باشد که آموزشها را سوخت مسیر خود کنم و به جلو بروم و راهنمایم نیز شاهد پیشرفت من باشد.
من به عنوان یک مرزبان یاد گرفتم که نگذارم کسی از این باشگاه ناراحت بیرون برود، دلشکسته که جای خود دارد. سعی کردم از لحاظ انسانی به نحوی برخورد کنم که افراد تصویر خوبی از این محیط داشته باشند. ممکن است افرادی پس از چندین سال تیراندازی به دلیل همین دلشکستگیها الآن در این مکان حضور نداشته باشند، مانند جای زخمی است که وقتی نگاه میکنند، آن دلشکستگی را به یادشان میآورد.
نکته ای که مایل هستم به تازهواردین بگویم این است که صبر داشته باشند و بدانند با صبر و استقامت و تدابیری که بزرگان ما در نظر گرفتهاند میتوانیم در این رشته پیشرفت کنیم.
در پایان به عنوان مرزبان که اواخر دوره خدمت را می گذرانم، از تمام عزیزانی که این مدت من را تحمل کردند، تشکر میکنم و اگر از بنده دلشکستگی داشتند از آنها عذرخواهی میکنم و امیدوارم همگی در کنار هم بتوانیم این مجموعه را سربلندتر و در جایگاهی بالاتر قرار بدهیم.
میکروفن گردان همسفر محمد حسین
مرزبان کشیک خانم: همسفر فخری
مرزبان کشیک آقا : مسافر منوچهر
تایپ: همسفر الهه
ویراستاری: همسفر زینب
عکاس: مسافر منوچهر
ارسال: مسافر منوچهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1168