1400/8/17
بیل عزیز
امیدوارم خوب باشید، من هم خوب هستم.
خیلی خوشحال هستم که جراحی آلیشا بهخوبی انجام شد، و برای او از خداوند بزرگ خواستار سلامتی کامل هستم. کارهای تحقیقاتی روی سایر بیماریها در کنگره درحال گسترش است. آزمایشگاه جانوری، که مخصوص موشها میباشد به آرامی در حال تجهیز هستیم. همانطوری که قبلاً گفته بودیم ما روی سرطان سینه یک بار روی موشهای کوچک 25 گرمی آزمایش کردیم و نتایج خوبی گرفتهایم و هماکنون پروپازل سرطان سینه روی موشهای صحرایی (رَت) در حال آماده شدن است، البته دانشگاه بریستول انگلستان خیلی علاقهمند است با ما مشارکت کند؛ چون نتیجه تحقیق سرطان خون برای آنها شگفت انگیز و تعجب آور بود است و حتی حاضر شدند کلیه هزینه تحقیق و یا نصف آن را پرداخت کنند که من نپذیرفتم و موافقت کردم فقط و فقط اندکی در این کار مشارکت کنند، آن هم انجام آزمایشهای سلولی و کلونی تحقیق را انجام دهند و نتایج را به ما واگذار کنند، چون آنها برای تجهیزات بسیار پیشرفتهای هستند.
بیل عزیز، در اینجا لازم است از شما بابت مصاحبه بسیار مفید و تخصصی شما تشکر و قدردانی کنم، چون شما به زیبایی و دقت تمام برای انتقال اطلاعات و یافتههای ما به سایر جهانیان که شما هستیم.البته از طرف خودم و تمامی اعضای کنگره 60 و من از دیدن این مصاحبه در وبلاگ شما بسیار لذت بردم.
و اما پاسخ به سؤالات شما درمورد جهانبینی.
س 1: حمایت دارویی، حمایت گروه همتا، حمایت از گروه خانواده و حضور و در همه سمینارهای ورزشی مختلف تا هنر، چرا فراهم نمودن چنین گستردگی در یک رویکرد شما به درمان اعتیاد اهمیت دارد؟؟
ج 1: قبل از هرگونه پرسش درمورد سؤالات شما و جهانبینی، لازم است مطالبی را مطرح کنم و به اعتقاد خودم چرخ را دوباره اختراع کنیم. زیرا میدانید من قبل از هر نوع تجربه یک مهندس هستم و همه چیز را برمبنای استدلال و حساب و کتاب و اندازه میپذیرم و ذهن من پاسخ روشن را میطلبد. من از استادان که دارای PHD در روانشناسی هستند و از دوستان ما هستند از آنها سؤال کردم که شما که PHD روانشناسی دارید، ممکن است به من بگویید روان چیست؟ و همه آنها پاسخ دادند برای روان ما تعریفهای گوناگونی داریم و از دیدگاه آنها یک تعریف واحد وجود ندارد. و من به آنها پاسخ دادم که شما که حتی نمیدانید که روان چه هست، چگونه میخواهید آن را درمان کنید؟ مسئله مثل این میباشد که من بگویم ?=7+8 چند میشود و شخص پاسخ بدهید از دیدگاه نیوتن 14 میشود و از دیدگاه فیثاغورث 17 میشود و از دیدگاه سقراط 15 میشود .
اکنون مسئله این است کدام درست میگویند، به همین دلیل است که میگویند بیماریهای روانی جزء گروه اختلالات است و اختلالات درمان ندارد!!؟؟
از دیدگاه من روان یعنی خلقوخو، یعنی رفتار و کردار و افکار. برای نمونه، یک فرد عصبانی است، فرد دیگری افسرده است، و دیگری گوشهگیر، دیگری نگران، دیگری غمگین، دیگری مجنون و دیگری دوشخصیتی و یکی در توهم، که همه و همه بیانگر خلقوخوی و یا روان شخص میباشد.
نکته کلیدی مسئله دقیقاً همین جاست که یک فرد معتاد و دارای روان بههم ریختهای است، بهعبارت دیگر دارای خلقوخوی متفاوتی است و موقعی هم که مواد مصرف نمیکند بازهم خلق و خوی او از وضعیت تعادل و مناسب برخوردار نمیباشد.
[بیل عزیز؛ من سعی میکنم پایه و ریشه جهانبینی و لازم بودن آن را و همینطور ورزش و هنر و سایر کارها را بهطور اصلی بیان کنم و اگر در اینجا پاسخ طولانی میشود ببخشید؛ زیرا چارهای ندارم.]
بنابراین؛ برای به تعادل رساندن خلق و خوی فرد مصرف کننده بایستی قبل از هر اقدامی خلق و خوی و یا روان فرد را به تعادل برسانید، قبل از اینکه بخواهیم روان شخص را به تعادل برسانیم، اول بایستی بدانیم چه چیزهایی میتوانند روان شخص را از تعادل خارج کنند؟
برای رسیدن به این پاسخ به اعتقاد من روان انسانها یا خلق و خوی انسان روی دو پایه بسیار نیرومند قرار دارد، در حقیقت این دو پایه، روان شخص را میسازند که عبارتنداز:
1- جسم و یا فیزیولوژی، سیستم ایکس و یا سایر بیماریها و یا ناتوانیها. برای مثال اگر دندان فرد درد کند، سرش درد کند، بیرون روی و یا گرفتار اسهال شود و هر نوع مشکلی در جسم به وجود بیاید روان دچار مشکل میشود و همینطور اگر مواد شبه افیونی جسم و یا سیستم X خراب باشد، روان و خلقوخوی دچار مشکل میشود.
2- افکار و اندیشه، طریقه فکر کردن، برداشت انسان از تاریخ زندگی، ایدئولوژی انسان، پوچگرایی انسان و... موضوعات متفاوت دیگر وجود دارد که قادر است به سهولت روی خلقوخوی و یا روان انسان اثر بگذارد که در مجموع ما به آن جهانبینی میگوییم . اکنون بهراحتی میتوانیم نتیجهگیری کنیم که جهان بینی در پروسه درمان و ریکاوری اعتیاد از ضروریات میباشد و بدون تغییر نگرش و یک جهانبینی سالم و پویا و انسانی ما هرگز قادر به درمان اعتیاد نخواهیم بود. بهعبارتدیگر رسیدن به یک تعادل روانی و خلقوخوی مناسب برای انسان بدون جهانبینی مناسب، چیزی نیست مگر خیال باطل.
و همینطور وقتی که روان از تعادل خارج شده است، بدون اصلاح ساختمان جسم که قطعاً قطعاً احتیاج به داروی مناسب و اندازه مناسب و مصرف در زمان مصرف مناسب (داروی مناسب، میزان مناسب، ساعت مصرف مناسب) دارد، امکانپذیر نیست؛ بنابراین حمایت دارویی، حمایت گروه همتا، حمایت از گروه خانواده و حضور در همه چیز ازجمله ورزشهای مختلف تا هنر در رویکرد من به درمان اعتیاد، اهمیت دارد؟ چون موارد ذکر شده در تقویت جسم و جهانبینی و درنتیجه روان، مؤثر است. برای همین است که میگوییم جسم، روان، جهانبینی.
در خاتمه امیدوارم، پس از روشن شدن جهانبینی و لزوم آن، بتوانم پاسخ سایر سؤالات را مختصر جواب بدهم.
به امید طلوع خورشیدی گرم در جهان علم
دوست و برادر شما در زمین و آسمان
حسین
November 8, 2021
Dear Bill,
I hope you are fine, I am well.
I am so delighted that Alisha’s surgery went well. I always include her in my prayers.
Our work on other illnesses is extending. We are equipping our animal testing room slowly.
As I mentioned before, our experiments on small mice for breast cancer were fulfilled with extraordinary results and now we are getting ready to perform it on rats.
Since the first results were amazing, Bristol university is eager to cooperate with us on this research. They wanted to cover the full or half expenses that I didn’t agree with.
They are well-equipped therefore I agreed to let them continue the cell experiments but the results are only ours to publish.
I am really thankful for your well-balanced interview. I am so happy that you are conveying our findings to the rest of the world.
I enjoyed reading the interview thoroughly.
Now the answer to the worldview question:
Congress 60 is unique in the many dimensions of recovery support it provides: medication support, peer support, family support, and involvement from everything from athletics to the arts. Why was providing such a broad menu of support so essential to your approach to addiction treatment?
Before answering any question, I must include something here, I have to reinvent the wheel. As you are aware I am an engineer and therefore I always accept new things only based on reason and measurement. My mind always requires a clear answer.
I have asked my friends who are holding PhD in the field of psychology a simple question. What is psyche?
They answered that we have diverse definitions for the psyche and the definition is based on the approach.
How are you going to cure psyche while you don’t know a definition for it?, I asked them.
For instance; I am asking what is the result of 7+8? And you are telling me based on Socrates' teachings the answer is 16 but according to Newton it is 14.
Now which is the answer? That is why they are categorizing psyche problems as disorders and disorders are not coming with a clear and unique treatment!!
Now according to me psyche is mood, in other words the combination of behavior and thoughts.
For instance; one person is angry, the other is depressed, worried, sad, bipolar etc.
All of these tags are pointing to the mood or psyche of a person.
The key point is here. An addict is not in balance regarding the psyche, in other words his mood changes depend on his condition whether he used or not?
[Dear Bill, forgive me that my answer is not briefed because in order to know the roots of worldview we need this]
So, in order to cure an addict first we must balance his psyche or mood. To achieve that we must learn the elements that have an effect on the psyche, in other words, what makes the psyche to be out of balance?
I believe that the psyche is based on two pillars:
1.Physics or the body (the X system):
When there is a malfunction in the body for instance a headache then the psyche of that person is affected by this as well.
Any problem or malfunction at the X system will result in a malfunction in the psyche.
2. Thoughts or attitudes and perceptions: The ideology has a great impact on the psyche as well.
This is where worldview is rooted.
Now with this introduction it is easy to see that worldview plays a unique role in addiction treatment. Without actual changes in perception to achieve a healthy worldview one can’t cure addiction.
And also we need to treat the body with a proper medicine given in proper doses at proper timing.
So back to the question, why do we need all this? Because they are all beneficial for a healthy psyche.
That is why we are saying to cure addiction we must take care of the body, psyche and worldview.
Friends and brothers on heaven and earth forever
Hossein
مترجم: احسان رنجبر
تایپ: مسافر محمدحسین
تنظیم: مسافر ابراهیم
- تعداد بازدید از این مطلب :
2396