برداشت من از وادی چهارم

شنبه 30 آذر 1392

 

((در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن))

 

 

قبل از اینکه درخصوص وادی چهارم بخواهم چیزی یا مطلبی را بنویسم نخست باید حقیقتی را اعتراف کنم. واقعیت امر این است که من در طول سالهای اعتیاد و به دنبال ترک های مکرر که هیچکدام موفق نشدم. که موجب نومیدی و یاس بیش از پیش خودم شدم. و به این نتیجه رسیده بودم که سرنوشت من اینگونه رقم خورده و باید معتاد باقی بمانم. چرا که خواست و مشیت الهی همین است و دیگر هیچ راه گریزی از مصرف مواد مخدر نیست.

اما اینک که پس از سالیان متمادی(حدود 20 سال) تخریب جسم، روان، خانواده و در نهایت جامعه اطراف خویش بر اثر مصرف مواد مخدر، به لطف خداوند منان وسبحان با کنگره آشنا شدم و سفر اولم را طی می کنم پس از تفکر بسیار به این نتیجه رسیدم که کاملاً در اشتباه بودم و دریافتم مسئولیت تمام ظلم هایی که به خود و دیگران روا داشته ام به عده شخص من است نه کسی دیگر. چه رسد نعوذ بالله نسبت داده به خداوند رحیم و رحمان.

از طرف دیگر با توجه به حضور مرتب درجلسات کنگره و مطالعه نشریات آن و نیز گوش فرا دادن به بحث ها و مطالب ارزشمند راهنمای لژیون و اجرای دقیق رهنمودهای وی ، بارقه هایی از امید در داخل من پدیدار گشت و تبع آن هرچه بیشتر از  سفرم می گذرد، حس می کنم این نور اندک اندک در حال مبدل شدن به یک روشنایی وسیع و گسترده ای است.

البته ناگفته نماند و بی انصافی است اگر بخواهیم راحت از این مقوله بگذریم که این تغییر و تحول بدون کمک انسانهای والا و عاشقی که بی منت و بدن هیچ چشمداشتی خود را وقف خدمت به بیمارانی آن هم از جنس معتاد به مصرف مواد مخدر کرده اند، امکان پذیر نبود.

همچنین فراموش نکنیم ایجاد بستر مناسب برای حضور رهجویان در جلسات و کلاسهای کنگره و در دسترس قرار دادن منظم نشریات چاپی و لوح های فشرده و نیز فراهم کردن امکانات ورزشی و تفریجی توسط بنیانگذار خدوم و راستین این نهاد مقدس، از دیگر عوامل مهم و اساسی موفقیت درمان مصرف کنندگان مواد مخدر به حساب می آید.

اما مراد از وادی چهارم این است که هر انسان باید خود مسئول کردار و رفتار خویش باشد و تلاش نکند کارهای ناصواب و زشت خود را به دیگران نسبت دهد.

خداوند سبحان هنگامی که اشرف مخلوقات را خلق کرد و به وی اختیار یا همان عقل را ارزانی داشت و تفاوت آدم با مخلوقات دیگر الهی را در  همین اصل قرار داد.

بنابر این انسان برای انجام هر حرکتی باید نخست تعقل و تفکر کند یعنی آن را مورد ارزیابی قرار دهد و تمام زوایای پنهان و آشکار و نکات مثبت و منفی را در نظر بگیرد آیا در راستای ارزشهای انسانی است یا ضدارزشها، سرانجام آن چیست، هدف نهایی و ایده آل کدام است آنگاه مبادرت به آن کار نماید.

انسان تا خویشتن خویش را نشناسد و تحت نفوذ نفس فریب دهنده یا همان اماره قرار داشته باشد، ناخواسته به ضدارزشها گرایش پیدا میکند و به اعماق تاریکی ها فرو می رود و همواره به دنبال خواستهای نامعقول و یا هوای نفس کشیده می شود.

برخی انسانها  وقتی دچار نفس اماره گردند آنقدر غرق ضدارزشها می شوند و در خط فسق و فجور یا مادیات قرار میگیرند که حال انسانی خود را فراموش می نمایند. اینگونه افراد تا زمانیکه سرشان به سنگ نخورد و متوجه نشوند که هرکاری که انجام دهند باید در نظام هستی پاسخگوی اعمال خویش باشند و همچنین خواسته هایشان به تعادل نرسد، نمی توانند وارد مرحله انسانی شوند.

اما درخصوص مصرف کنندگان مواد مخدر، این افراد که تحت سیطره نفس اماره قرار دارند هیج کس برای درمان آنان کاری نمی تواند انجام دهند مگر اینکه خودشان بخواهند و سعی کنند از این مرحله خارج شوند و در راستای نفس لوامه و سپس مطمئنه گام بردارند.

این افراد هرگاه به این مرحله از نفس رسیدند که نه در ظاهر و نه در باطن هیچ کار غیرمعقولی انجام ندهند، مشخص می شود که به مرحله تکامل و انسانی معقول شدن نزدیک تر شده اند و می توانند ادعا کنند ما حساب خود را با مواد مخدر برای همیشه حل کرده ایم.

در پایان نتیجه ای که از وادی می گیرم این است که ما باید برای رسیدن به اهداف منطقی و انسانی خود تلاش دوچندان بعمل آوریم ، آن هم به خاطر تخریب های بسیاری که از خود به جا گذاشته ایم بدیهی است در این صورت خالق هستی نیز به نوبه خود ما را یاری خواهد کرد و به عبارتی : لیس الانسان الا ما سعی یا از ما حرکت و از خدا برکت.

 

نویسنده مسافر سفر اول : کریم – مدت سفر 4 ماه – نمایندگی شهرری

 

منبع: وبلاگ لژیون مسافر محمود اسماعیلی