English Version
English

کارگاه آموزش جهان بینی؛ تشکیل لژیون در داخل و خارج از کنگره

کارگاه آموزش جهان بینی؛ تشکیل لژیون در داخل و خارج از کنگره

پنجمین جلسه از دوره پنجاه و دوم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه تشکیل لژیون در داخل و خارج از کنگره با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری آقای محمد در تاریخ 94/1/5 چهارشنبه رأس ساعت 14:30 آغاز به کار نمود.
 

سخنان استاد:

آغاز فصل زایش، بهار و نوروز را از صمیم قلب تبریک می‌گویم.

سال که گذشت برای کنگره 60 سال خیلی خیلی خوبی بود؛ از همه جهات رشد قابل‌توجهی داشتیم، سازمان‌ها نهادها و ارگان‌ها همکاری خوبی با کنگره داشتند، ازجمله وزارت کشور، ستاد مبارزه با مواد مخدر، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی محله، شورای هماهنگی استان‌ها و حتی شهرداری نیز با کنگره همکاری خوبی داشت و جای دارد در اینجا از آنها تشکر و قدردانی کنم.

یکی از پیامبران الهی جمله زیبایی می‌فرماید که من برای مبارزه با تاریکی‌ها شمشیر نمی‌کشم، بلکه آتش می‌افروزم و آتش روشن می‌کنم تا تاریکی تبدیل به نور شود.

نمی‌توانیم مانند هیتلر همه انسان‌ها را با توپ و تفنگ بکوشیم و همه‌جا را نابود کنیم و بعد به انسان‌ها محبت می‌کنیم و یا همه را عالم و دانشمند می‌سازیم.

مبارزه با تاریکی‌ها بازور و شمشیر نشدنی است و باید با نور، تاریکی را از بین ببریم. منظور از تاریکی اعتیاد است و مشکل اعتیاد با زندان و کتک و زور حل نمی‌شود.

با اعتیاد باید با نور مبارزه کرد مانند همین سیستمی که ما در کنگره 60 داریم، با نور با علم دانش.

خانواده‌های دورهم جمع می‌شوند، بچه‌ها به کانون گرم خانواده‌ها بازمی‌گردند و زن و شوهرها در صلح باهم زندگی می‌کنند.

رقم رهایی سال 93، تعداد کمی نیست، در حقیقت ما 2272 معتاد را ترک نداده‌ایم،2272 خانواده را نجات نداده‌ایم،2272 شهر یا روستا را نجات نداده‌ایم،

 بلکه ما 2272 معلم و استاد پرورش داده‌ایم.
 

که هرکدام از این استادها می‌توانند انسان‌های زیادی را هدایت کنند. برخی از راهنمایان کنگره 50 الی 60 نفر را به رهایی رسانده‌اند و شاگردان آنها هم همین‌طور؛ در قسمت خانواده‌ها هم این‌چنین است.

و هرکدام از آن رها یافتگان، حتی آن عده‌ای که کمک راهنما یا مرزبان نشده و هیچ خدمتی در کنگره نمی‌کنند نیز کلی اطلاعات و آگاهی کسب نموده است و به اعتقاد من درزمینهٔ اعتیاد یک مجتهد است.

آمار و ارقام رهایی‌ها در کنگره به‌صورت تصاعدی رو به افزایش است و تعداد زیادی از گروه‌های دیگر به کنگره می‌آیند و سفر می‌کنند، درحالی‌که چندین سال مصرف مواد مخدر را قطع کرده‌اند.

چون کنگره مقابل گروه‌های دیگر قرار ندارد بلکه مکمل گروه‌ها دیگر است.

همه ما در کنگره باهم در حال حرکت و خدمت هستیم و باید همچنان باهم همکاری نماییم.

دیده بان ها، مرزبان‌ها، راهنمایان و ایجنت ها همگی در حال همکاری یکپارچه هستند.

برای مثال یک راهنما در نمایندگی اصفهان بیش از 50 الی 60 هزار کیلومتر مسافت بین تهران و اصفهان را طی می‌کند. اولین رهایی اصفهان هم همین‌طور بود، آن رهایی و تحمل آن‌همه سختی به‌عنوان سرمایه اولیه بود و در ادامه بچه‌های اصفهان به درجه لازم و قابل‌قبول رسیدند و ادامه دادند نمایندگی‌های قزوین، مشهد و سمنان هم همین‌طور در حال قوی شدن هستند.

موردی که به ما کمک نمود و توانست ما را در این مهم یاری رساند تا بتوانیم به این نقطه برسیم، انتشارات ماست.

تدبیری اندیشیده‌ایم که در سال 1394 متون آموزشی را برای بعضی از شهرها با پست بفرستیم.

در اثر استفاده مشترک از متون آموزشی توانسته‌ایم به این راندمان رسیده‌ایم.

اگر متون آموزشی را از کنگر جدا کنیم مانند گروه‌های دیگر خواهیم شد و فقط از خاطرات دوران مصرف صحبت خواهیم کرد.

تجربه ثابت کرده که شعبی که از متون آموزشی کمتر استفاده می‌کنند در حال نابودی هستند و تولیدات کمی دارند و حرف‌شنوی رهجویان از راهنماها کمتر است.

نفس را باید سرکار گذاشت وگرنه او ما را سرکار می‌گذارد.
 

در برخی نمایندگی‌ها مانند مشهد از روی وادی‌ها و سی دی‌ها یادداشت برمی‌دارند و آنها را مکتوب می‌کنند.

یعنی راهنما برای رهجویش تکلیف قرار می‌دهد که از روی سی دی یا وادی بنویسد.

درمان اعتیاد با خشونت مطلق یا محبت زیاد امکان نمی‌یابد.

گاهی اوقات که نمی‌توانیم مشکلی را حل کنیم باید به آن مشکل اضافه کنیم؛ مثلاً یک رهجو روزانه 5/13 سی‌سی دارو مصرف می‌کند ولی می‌گوید که حال خوشی ندارد و جوابش را نمی‌دهد، در اینجا باید مصرف روزانه او را به 3 سی‌سی کاهش داد تا بعد از گذشت 15 روز که از علائم بدن‌درد و بی‌خوابی و بیرون‌روی‌اش کاسته شد وعده‌هایش را به 3 سی‌سی افزایش دهید و خواهید که بعد از گذشت دوران 15 روزه،9 سی‌سی OT به‌خوبی جواب گویش خواهد بود.

باید به مرگ گرفت تا به تب راضی باشد.

من این درس را از ماه رمضان یاد گرفتم. تا زمانی که آب در اختیارمان باشد برایش ارزشی قائل نیستیم ولی به‌محض اینکه آب نباشد و تشنه شویم به ارزش قطره‌قطره آب پی خواهیم برد.

 آب کم جو،     تشنگی آور به دست

نگارنده: مسافر مهدی محمدی

منبع کنگره 60
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .