شاید یکی از بزرگترین دغدغههای انسان امروزی، رسیدن به آرامش در زندگی باشد. زندگی مجموعهای از سختیها و آسانیهاست و نمیتوان این انتظار را داشت که زندگی همیشه بر وفق مراد باشد. ولی میتوان با تلاش و کوشش بر مشکلات فائق آمد و با خیالی آسوده و ایمن به زندگی ادامه داد. هنگامیکه انسان به هدفی که در ذهن دارد، نزدیک شده و یا به آن میرسد با آسایش درون آشنا میگردد ولی برای رسیدن به هر هدفی باید بر آن موضوع متمرکز شد.
فضولی یکی از صفات نکوهیده در انسان هست که انسان را از متمرکز شدن بر روی هدف، دور میسازد و انرژی لازم برای انجام کار را صرف خود مینماید.
فضولی و آسایش دو مقوله جدا و متفاوت از هم میباشند که رابطهای کاملاً معکوس باهم دارند و اثر یکدیگر را خنثی مینمایند. به تعریف دیگر میتوان گفت: هرچه فضولی کمتر، آسایش بیشتر و بالعکس.
ما در کنگره 60 معتقدیم هر چیزی که به جسم، روان و جان آدمی آسیب برساند و تخریب ایجاد نماید جزو ضد ارزشها محسوب میگردد.
فضولی یک اسم خاص است ولی گستره عملیاتی وسیعی دارد. فضولی نشأتگرفته از حسهای منفی و بازدارنده مانند ترس، منیت، نومیدی، کینه، حسادت و ... هست که با فضولی پا به عرصه ظهور میگزارد.
فضولی عمل یا حسی است که شخص به خود اجازه میدهد به حریم شخصی و اطلاعات دیگران سرکشی کند و این سرک کشیدن در اموری که اصلاً ربطی به او ندارد فقط حال و انرژی خود شخص مقابل را تخریب مینماید و شخص انرژی و زمان خود را با این کار از دست میدهد.
در مقابل کلمه فضولی، آسایش قرار دارد. کسی که به آسایش و آرامش درون رسیده باشد برای تن و روان و شخصیت انسانی خویش، ارزش بسیاری قائل است و حاضر نیست این آسایش را با هیچ کار ضد ارزشی به هم بزند. برای همین موضوع همیشه سرش به کار خودش است و به آن صراط مستقیمی که در سر دارد پایبند است، میاندیشد و رفتار میکند؛ و همیشه دارای تعادل جسم و روان است و این موضوع را میتوان کاملان در سفر زندگی تجربه نمود. هرچند بعضی از افراد، فضولی را به کنجکاوی تعبیر میکنند (البته برای توجیه کارهای خویش) ولی با تغییر جهانبینی و ارتقاء آن میتوان بهراحتی این نقص را در خود پیدا کرد و در رفع آن کوشا بود.
منبع کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
2951