English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی؛ فضولی و آسایش

 کارگاه آموزشی جهان بینی؛ فضولی و آسایش

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین جلسه از دوره پنجاه و دوم سری کارگاه‌های آموزش جهان‌بینی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران سفر دوم با دستور جلسه: فضولی و آسایش با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری آقای محمد در تاریخ چهارشنبه 93/12/6 رأس ساعت 14:40  آغاز به کار نمود.



 


امتحانات به خوبی برگزار گردید و نمرات را به زودی اعلام خواهیم کرد.

فضولی و آسایش درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. اگر دقت بکنیم ممکن است یکسری کارها در گذشته انجام داده باشیم و به مرور زمان این کارها باعث شده اند که امروز مشکلاتی برای ما پیش بیایند.

امروز هم ممکن است دست به کارهائی بزنیم که در آینده برای ما ایجاد مشکل بنمایند.

اگر کمی دقت کنیم ، هر موضوعی فوراً تبدیل به یک مثلث می‌شود . فضولی هم تبدیل به مثلث می‌شود. یکسری انسانها کارهائی را انجام می دهند و این کارها برمبنای مسئولیتی است که به آنها واگذار شده است (مثلاً به راهنما مسئولیت داده شده است که کار راهنمائی را انجام دهد ، به ایجنت و مرزبان مسئولیت داده شده است که یکسری کارها را انجام دهند) پس یکی فاعلی است که آن کار را انجام می دهد . سپس موضوعی که فاعل باید آن را انجام دهد. اگر کسی از بیرون بیاید و در این کار دخالت کند به این موضوع می‌گویند فضولی و این موضوع به آن شخص هیچ ارتباطی ندارد و اینجاست که دردسر ساز می‌شود، یعنی کارهائی که به ما ارتباط ندارد نباید وارد شویم.

یکسری کارها به مرزبان مربوط است و یکسری کارها به مرزبان مربوط نیست. پس در تمام سطوح و کارها آنچه به ما مسئولیت داده شده و از ما خواسته شده است که آن کار را انجام دهیم این می‌شود مسئولیت ما و مداخله در آن کار می‌شود فضولی.

فضولی از فضل می آید ، یعنی کسی که خودش را بالا می داند و افضل می داند و در آن کار مداخله می کند. وقتی هم که می خواهد مداخله کند با اسامی مختلف وارد قضیه می‌شود. گاهی اوقات می گوید که من جهت خیرخواهی وارد این موضوع می شوم . در صورتی اصلاً این گونه نیست، این موضوع زیر خیرخواهی پنهان شده است.

چون روان انسان به سمت پاکی است ، هر کار اشتباهی که بخواهد صورت بگیرد، باید لباس تقوا تن آن کنیم.

موضوع همان موضوع است ، فقط اسم آن عوض شده است. موضوع اصلی فضولی وخیانت است و ما روی آن اسم دیگری گذاشته ایم.

 


پس فضول خودش را افضل و بالا می داند که اظهار نظر می کند. بعضی جاها حرف نزدن یک هنر است، اگر انسان بیاموزد که حرف نزد ، آن موقع دچار فضولی نمی‌شود.

وقتی فضولی صورت نگیرد، بسیاری از درگیری و مشکلات ما و سوء تفاهمات از بین می رود.

به ما هیچ ارتباطی ندارد که فلان راهنما چه برنامه ای به رهجویش داده است ، من باید در کارخودم دخالت کنم .

موضوع دیگری که ما این موضوع را در کنگره حل کرده ایم و باز هم باید حل بکنیم ،این است که : در کشورهای پیشرفته یک مسئولی سر کار بوده است و وقتی یک مسئول جدید وارد کار می‌شود، مسئول جدید با کمال احترام برخورد می کند ، بعضی اوقات هم مسئولی می آید و می گوید مسئول قبلی دزد بوده است . ما یک شخصیت حقیقی داریم و یک شخصیت حقوقی. شخصیت حقوقی یعنی شخصیت اجتماعی مانند وزیر، معلم، قاضی، راهنما، ایجنت، مرزبان و ... شخصیت حقیقی هم مانند : حسین ، احمد، رضا و.. اینها با یکدیگر تفاوت دارند.

در فیلمی دیدم که یکی از شخصیتها (مثلاً یک وکیل) رشوه گرفته بود و دزدی کرده بود، یکسری می گفتند که ما باید آبروی این وکیل را در میان مردم ببریم ، یکسری هم می گفتند او را تنبیه بکنیم ولی مردم نفهمند و در صور پنهان این کار را انجام دهیم، برای اینکه نمی خواهند که جایگاه حقوقی خراب شود.

ما نباید جایگاه حقوقی را خراب نکنیم. اگر راهنمائی مرتکب اشتباهی شده ، نباید جایگاه حقوقی راهنما و شأن آن را تخریب کرد.

بدترین راهنما در کنگره جزو بهترین انسانهاست . ما هم اکنون یکسری از لژیون‌ها را جمع می کنیم، این شخص 30 نفر ، 20 نفر را به رهائی رسانده ، آیا این شخص شأن و شخصیت ندارد ؟

بهر دلیل هر تخلفی که راهنمائی انجام می دهد، در صور پنهان آن را با کمیته انضباطی و مرکز مطرح کنیم تا این شأن حفظ شود.

ما در کنگره مثل بیرون عمل نمی کنیم، ما بایستی احترام کسانی که به ما خدمت کرده اند نگه داریم. امیر المومنین می فرماید اگر کسی به من کلمه ای بیاموزد ، من بنده او هستم . پس حالا جایگاه کسی که به من خدمتی کرده است چیست؟

بعضی از لژیون‌ها بایستی جمع شوند، هیچ چیز جاودانه نیست. اگر لژیونی جمع می‌شود دلیل بر بد بودن راهنما نیست. راهنما ممکن است فردا مرزبان شود ، ایجنت شود ، راهنما درخواست می دهد و مجدداً دوباره به راه خودش ادامه می دهد.

 

 

پس اگر ما بخواهیم از دریچه فضولی در این کارها دخالت کنیم، ایجاد اشتباه می‌شود.

در مورد مرزبان هم همینطور است. ما با جایگاه مرزبانی سر و کار داریم ، نه خود شخص.

بنابر این من از عزیزان می خواهم که این مورد را کاملاً رعایت کنند.

راهنماها هم بایستی شأن خودشان را حفظ کنند . احترام مسجد به متولی آن است . خود راهنماها به‌گونه‌ای عمل کنند که جایگاه آنان حفظ شود و جایگاهشان را محترم بشمارند .

ما نمی‌خواهیم مانند سیستمی بشویم که کسانی که عوض می‌شوند، به آنها بدگوئی بگوئیم. هرکجا لژیونی جمع شد ، تمام شعب و نمایندگی‌ها موظف هستیم یک مراسم تودیع ، تشکر و قدردانی را برگزار کنیم، چون هر راهنما تعدادی زیادی از افراد را به رهائی رسانده‌اند.

از این به بعد تمام شعب لژیون‌ها شماره داشته باشند که این کار در آکادمی انجام‌شده است، هر لژیون دارای یک شماره می‌شود، مثلاً می‌گویند که لژیون شماره 4 آکادمی، که یک جای مشخصی دارد. اگر راهنمائی حتی از لژیون رفت، این شماره و جایش عوض نمی‌شود. مثلاً می‌گویند که لژیون شماره 4 آکادمی تابه‌حال 4 راهنما عوض کرده‌اند که به این شرح می‌باشند.

با انجام این کار هم لژیون‌ها و هم تعدادشان مشخص می‌شود.

من در سی‌دی‌ها به‌طور مفصل در مورد آسایش و فضولی صحبت کرده‌ام.

مراسم هفته دیده بان در یکسری از شعب بسیار خوب برگزار شد، در یکسری از شعب هم ضعیف برگزار شد. امیدوارم در سالهای بعد نواقص برطرف شود و به بهترین شکل برگزار گردد.

در آخر اینکه هرچه ما فضولی کمتر بکنیم ، آسایش بیشتری داریم ، برای اینکه آسایش داشته باشیم نباید در کار دیگران دخالت بکنید.

در ادامه از همسفران در بخش ورزش  تقدیر به عمل آمد.



 


 

 

 

 

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

منبع: کنگره60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .