English Version
English

گزارش کوتاهی به مناسبت هفته شکرگزاری

گزارش کوتاهی به مناسبت هفته شکرگزاری

مسافر میثم:
شکرگزاری در کنگره یکی از دستور جلسه‌های است که می‌شود گفت که باعث شد من میثم در طول سفر که با تریاک شروع کرده بودم و خیلی برایم سخت بود چون باید آن را از فروشنده تهیه می‌کردیم و به قطعات مساوی تقسیم می‌کردیم و بعد مصرف می‌کردیم و زمانی که شربت را به کنگره وارد کردند برای من مصرف‌کننده خیلی راحت شد و به درمان برسم و مهم‌ترین کار نظم و انضباط است و سر وقت در جلسه حاضر شدن و گوش به فرمان راهنما بودن تا بتوانیم به ایمان واقعی وصل شویم و به رهایی برسیم و نظم و انضباط خود نوعی شکر گذاری است و من از تمام دوستان که به من در طول سفر خدمت کردند تشکر می‌کنم و این بهترین شکرگزاری است.
 
مسافر تیمور:
هفته شکر گذاری در کنگره رسمی است برای من مسافر که یاد بگیرم از تمام داشته‌هایم شکر گذاری کنم و شاکر خدا باشم؛ و من در اینجا از آقای مهندس، خانم آنی، همسفرم و تمام دوستانم در شعبه کرج تشکر می‌کنم و در کنگره یاد گرفتم شکرگزاری نباید لفظی باشد و من که حالا به درمان رسیدم می‌توانم با دادن یک هدیه کوچک از همسفر و راهنمای خودم تشکر کنم و من از این درخت جلوی در کنگره شکر گذاری می‌کنم که به من اکسیژن می‌دهد.

همسفر کوکب:
از زمانی که فرزندم به رهایی رسیده است هر لحظه خدا را شکر می‌کنم. چون میدانم امروزم آرزوی دیروز من بوده که حالا رسیده‌ام و شاکر خدا هستم.

همسفر مهری (کمک راهنما ویلیام):
من حتی اگر مسافرم هنوز به رهایی نرسیده باشد باز خدا را شکر می‌کنم. خودم را مدیون افرادی میدانم که به من آموزش داده‌اند تا در برابر سختی‌ها رشد کنم و بزرگ شوم و اگر این سختی‌ها وجود نداشت نمی‌توانستم تجربه به دست بیاورم و هنوز هم میگویم من ذره هستم و چیزی نمی‌دانم و همین علم اندک که دارم می‌توانم خوی را از بد تشخیص بدهم و در برابر مسائل سردرگم نشوم و بتوانم راه حلی پیدا کنم و خدا را شکر که باعث شد من مقاوم بشوم و در سخت‌ترین شرایط یدانم راه‌حلی وجود دارد و باید به دنبال آن بروم.

همسفر مهرنوش:
خدا را شکر می‌کنم من 3 مسافر دارم و امروز می‌توانم داشته‌هایم را ببینم و می‌دانم اگر مشکلاتم به اندازه کوه باشد را تپه تبدیل کنم.

همسفر کبری:
خدا را شکر که نمی‌دانستم را متوجه شدم و همیشه گمان می‌کردم همه چیز را میدانم و امروز تلاش می‌کنم برای دانستن

طاهره همسفر مجید:
قبل از آمدن به کنگره خیلی ناسپاس بودم و همیشه منتظر یک معجزه بودم تا سبب خوشحالی من بشود وقتی به کنگره آمدم خداوند راه را به من نشان داد و یاد گرفتم که چگونه شکرگزاری کنم و هر زمان از خواب بیدار می‌شوم خدا را به خاطر همه نعمت‌هایی که به من داده است و قبلاً نمی‌دیدم شاکر باشم و می‌توانم با خیال راحت ضد ارزش‌هایم را بشناسم و روی آن‌ها کار کنم و به آرامش برسم و من دیگر منتظر نیستم معجزه شود تا من به آرامش برسم و امروز با وجود مشکلات شاد هستم و شاکر خدا شکر شکر شکر

سایه همسفر مهدی:
خدا را شکر می‌کنم برای آنکه در رگ‌های خون من، نفس من، قلب من و تمام وجود من وجود داشت و من قبلاً نمی‌دیدم و امروز خدا را شکر می‌کنم برای تمام داشته‌هایم خدا را شکر می‌کنم برای داشتن مسافرم که با وجود او من راه کنگره را پیدا کردم و فهمیدم بیهوده آفریده نشده‌ام و من برای مأموریتی پا به حیات گذاشته‌ام خدایا شکر...

تهیه و تنظیم گزارش: همسفر سایه

 

منبع: نمایندگی کرج
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .